کارنامه یزید در حوادث عاشورا و پس از آن
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله شبهات سردمدار وهابیت، ابن تیمیه حرّانی این شبهه میباشد که بر فرض هم که یزید قاتل حسین علیهالسّلام بوده باشد، از کجا معلوم که او توبه نکرده و به واسطه کارهای خوبی که انجام داده، گناهش بخشیده نشده باشد؟ «از کجا معلوم که یزید یا دیگر ظالمان، از ظلمشان توبه نکرده یا کار نیکی انجام نداده که گناهشان پاک شده باشد؟ یا از کجا معلوم ظالمان به مصیبتهایی مبتلا نشدهاند که کفّاره ظلم آنها محسوب شده و خداوند آنها را بخشیده باشد؟»[1] آنچه باعث شده برخی به این شبهه دامن زنند چند گزارش تاریخی است از جمله گریه یزید در روزهای پایانی حضور اسرای کربلا در شام که پس از رخداد حوادثی در بارگاه وی اتفاق افتاد: «یزید چنان گریه کرد که نزدیک بود روح از بدنش خارج شود و همراه با گریه او صدای گریه اهالی شام به هوا خاست!»[2] و پس از ورود سرها و اسرای کربلا به کاخ، یزید را حالت تأثّر و پشیمانی فرا گرفت و این جنایت شنیع را به ابن زیاد نسبت داد و خود را بیگناه دانست: «پس از وارد کردن سرهای بریدهی امام حسین علیه السّلام و دیگر شهدای کربلا، یزید در آغاز خوشحال شد و از کار عبیدالله بن زیاد خشنود و جایگاهش را رفعت بخشید، اما لختی نپایید که از کرده خود پشیمان شد... و گفت: خداوند پسر مرجانه عبیدالله بن زیاد را لعنت کند که با این کارش تخم کینه در دل مسلمانان کاشت و مرا نزد آنان مبغوض و منفور ساخت».[3] همچنین یزید هنگامی که کاروان کربلاییان را به سمت مدینه رهسپار میکند، خطاب به امام سجاد علیه السّلام عرضه میدارد: «خداوند پسر مرجانه عبیدالله بن زیاد را لعنت کند! به خدا سوگند اگر من با حسین علیهالسّلام روبهرو شده بودم، هر خواستهای از من داشت، برآورده کرده و به هر رو، مرگ را از او دور میساختم؛ حتی اگر این کار منجر به مرگ فرزندانم میگشت»![4]
پاسخ:
اگر بخواهیم عبارات بالا را از جهت سند بپذیریم و از این جهت خدشهای وارد نسازیم، چند نکته را بیان میداریم:
- این مطالب در صورتی صحیح خواهد بود که واقعا مقصّر اصلی در جریان کربلا «ابن زیاد» بوده و یزید هیچ فرمانی مبنی بر کشتن امام حسین علیهالسّلام نداده باشد.
- توبه کردن نیاز به دلیل و نشان دارد و در تاریخ، نشانی از توبهی یزید ثبت نشده، مضافا بر این که تنها توبه کافی نیست، بلکه در توبه شرایطی هست که یکی از آنها جبران مافات است که نه تنها چنین چیزی از یزید دیده نشده، بلکه همانگونه که میآید در دو سال پایانی از زندگی نحس او پس از واقعه کربلا نیز هر چه از او دیده شد ظلم و جنایت و خونریزی بود که «واقعه حرّه» در شهر مدینه و «به منجنیق بستن و سنگباران خانه کعبه» بخشی از آنهاست که در ادامه به تفصیل خواهد آمد. آلوسی که وهابیت نیز ارادت خاصی به وی دارند، درباره توبه نکردن یزید میگوید: «برای یزید مانندی در میان فاسقان یافت نمیشود و ظاهر آن است که او توبه نکرده است؛ چنان که در حکم او هستند افرادی همچون ابن زیاد، عمر سعد و دیگر همراهان آنها، پس تا روز قیامت و هرگاه قطره اشکی برای حسین علیهالسّلام ریخته میشود لعنت خداوند بر همهی اینان و یاران و پیروانشان و هر که ارادتی به آنان دارد.[5]
- دربارهی خشم و ناخشنودی یزید از رفتار خشن ابنزیاد علاوه بر آنچه مبنی بر تبعیت وی از فرامین یزید آمده، تاریخ گویای آن است که نه تنها وی اقدامی بر عزل ابن زیاد از عراق نکرد؛ بلکه پس از سرکشی ابن زبیر در سال 63 هجری، او را به جنگ وی به سوی مکّه فرستاد که نتیجهی آن به منجنیق بستن خانه کعبه و... بود.
- و اما برخی اقدامهای فریبکارانه دیگر یزید همچون اظهار تأسف از رویدادهای کربلا و دلجویی از امام سجّاد علیهالسّلام را باید ساختگی، صوری و فرافکنانه دانست که تحت تأثیر دگرگونی شرایط با سخنرانیهای حضرت زینب علیهاالسّلام و امام سجاد علیهالسّلام انجام پذیرفته تا از منفوریت و مبغوضیت به بار آمده از جنایات خود، بکاهد و با این روش فریبکاران تاج و تخت خویش را حفظ کند.
- توفیق توبه از مواهب الهی است که نه تنها به اشخاص پلیدی همچون یزید، عنایت نمیشود، بلکه با استفاده از آیات و روایات میتوان گفت اینگونه افراد، حتی زمینه و فرصت توبه و جلب رحمت خداوند را پیدا نمیکنند و به تعبیر قرآن کریم، اینان هیزمهای جهنمند: «وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا[جن/15] ظالمان آتشگیره و هیزم دوزخند»! همچنین خداوند در آیاتی از قرآن کریم، گروههایی از اهل دوزخ را جاودانه در آن دانسته است و هیچ راه گریزی برای آنان قرار نداده که پلیدی چون یزید به تنهایی همهی شاخصههای ورود به گروههایی زیر را داراست: کفّار، ظالمان و ستمگران، منافقان، کسانی که مرتکب قتل عمد میشوند، متجاوزان به حدود الهی، دشمنان خدا و رسول، کسانی که کردار زشتشان بر آنها احاطه کرده، رباخواران.
- اگر بنا باشد خداوند گناهکارانی چون یزید را بیامرزد، فلسفهی خلقت جن و انس لغو خواهد شد؛ چرا که خداوند سبحان انسانها را آفریده تا امتحان شوند و هر یک به سزای عکل خویش برسند و اگر بنا باشد همه گنهکاران بخشیده شوند، خلقت و امتحان الهی بازیچهای بیش نبوده و نظام حکیمانهی آفرینش لغو خواهد گردید؛ بنابراین ممکن نیست که خدای متعال همه را ببخشد: «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ[زلزلة/7و 8] هر که هموزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند! و هر کس هموزن ذرّهای کار بد کرده آن را میبیند!» و برای همین حکمت و هدفمندی خلقت است که علی رغم رحمت واسعه خدای متعال، وعده جهنم حتمی است: «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ [هود/119] و فرمان پروردگارت قطعی شده که جهنم را از همه (سرکشان و طاغیان) جنّ و انس پر خواهم کرد.» همچنین میتوان با اصلی که بیان شده، ابعاد دیگر مسالهی غفران الهی را درک کرد. خدای بخشنده و مهربان، غیور نیز هست و کسانی که سنّتهای او را میشکنند، بدون عقوبت رها نمیکند! خدای متعال منتقم نیز هست و سزای اعمال را به ستمگران میچشاند و... به عبارت دیگر رحمت و بخشش الهی جایی متجلی میشود که شخص درصدد اصلاح و جبران باشد در حالی که یزید هرگز چنین کسی نبوده و با جنایات بیشمارش هیچ روزنهای از امید برای خود باقی نگذارده است.
پینوشت:
[1]. منهاج السنة النبویة، ابن تیمیه، مؤسسة قرطبه، مصر، ج 4، ص 571.
[2]. الإمامة و السیاسة، ابن قتیبه دینوری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 2، ص 185.
[3]. تاریخ طبری، طبری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 365.
[4]. تاریخ طبری، طبری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 339.
[5]. روح المعانی، آلوسی بغدادی، دار إحیا التراث العربی، بیروت، ج 26، ص 73. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
دیدگاهها
babak
1394/03/04 - 18:52
لینک ثابت
عجیب است ابن تیمیه تمام فضایل
tahamohsen
1394/10/16 - 02:35
لینک ثابت
تعصب گاهی اوقات کور میکند
افزودن نظر جدید