یزید
به دلیل شکست بنیامیه و مشرکین مکه در جنگ بدر و رشادتهای بینظیر امیرالمؤمنین علیهالسلام در مقابل بنیامیه، یزید بن معاویه انتقام شکست پدر و اجدادش را از امام حسین علیهالسلام در رورز عاشورا گرفت. در این کلیپ اسناد این موضوع بیان میشود؛ ببینید و انتشار دهید.
توبه کردن نیاز به دلیل و نشان دارد و در تاریخ، نشانی از توبهی یزید ثبت نشده است. افزون بر این که در توبه شرایطی هست که یکی از آنها جبران مافات است که چنین چیزی از یزید صورت نگرفته، بلکه او انبوه جنایتها را تا پایان عمر انجام داده است.
دیدگاه علما و بزرگان اهل سنت در مورد یزید، سه قول است؛ گروهی معتقدند او کافر است؛ گروهی دیگر معتقدند یزید کافر نیست و مسئولیت فجایع عاشورا با وی نبوده است؛ گروهی دیگر معتقدند صحیح آن است که توقف کنیم و یزید را لعن نکنیم.
غزالی در کتاب احیاءالعلوم خویش با مسلمان دانستن یزید، لعن او را جایز نمیداند. این در حالی است که از یزید، اشعاری نقل شده است که دلالت بر کفر او داشته و اینکه سراسر زندگی او در شرابخواری سپری شد و عاقبت هم در حال مستی مُرد.
ابن کثیر و دیگر مورخان اهل سنت نیز با اندک اختلافی نوشتهاند: «سپس مسلم بن عقبه که به خاطر زیاده روی در کشتار مردم به او مسرف بن عقبه نیز میگفتند، بر اساس دستور یزید، سه روز سربازانش را در شهر مدینه آزاد گذارد تا آنان در این فرصت، بسیاری از بزرگان مدینه و حافظان قرآن را در این شهر کشته، اموال بسیاری از مردم را به غارت برده و فساد بزرگی را رقم زنند...
با توجّه به اینکه امام حسین (ع) یزید را هرگز شایسته این جایگاه نمى دانست و خود را به حق، شایسته ترین فرد براى امر خلافت مىدید، با یزید بیعت نکرد و حکومت او را به رسمیت نشناخت.
به واقع شکست ظاهری و شهادت مظلومانه امام حسين عليه السلام و فرزندان پيامبر (صلى الله عليه و آله) خطّ بطلانى بود برچهل سال تبليغات مسموم بنىاميّه كه با نيرنگ و فريب، خود را دولت اسلامى جا زده بودند.حماسه امام حسين (عليه السلام) چهره اسلام واقعى را به مردم نشان داد و نقاب از چهره دروغگويان اموى برداشت و نامشروع بودن سلطنت آنان را به اثبات رساند
ابن تیمیه حرانی همچون امویها معتقد است در قیام امام حسین (علیهالسلام) مفسده بوده است و اگر در شهر خودش نشسته بود و دست به قیام نمیزد، این همه مفسده یه وجود نمیآمد؛ در مقابل علمای اهل سنت قائل هستند قیام امام حسین (علیهالسلام) حق و موافق شرع بوده است و قیام امام (علیهالسلام) موجب ظهور فسق یزید شده است.
گفتهاند در روایتی از اصول کافی آمده است که امام سجاد (علیهالسلام) با یزید بیعت کرده است، و این حدیث را علامه مجلسی حسن دانسته است؛ باید بگوییم که در این روایت قضیهای تاریخی وجود دارد که قطعاً اتفاق نیافتاده و همین مسأله ثابت میکند که حدیث اشتباه بوده و صحیح نمیباشد، بنابراین جزئیات روایت نیز نمیتواند قابل قبول باشد.
در روایتی از اصول کافی بیعت امام سجاد (علیهالسلام) با یزید در سفر حج یزید مطرح شده است؛ یزید پس از واقعه عاشورا به حجاز نیامده است، برای رفع مشکل این حدیث، احتمال دادهاند که نام يزيد در این حدیث، شاید نماینده يزيد مد نظر بوده تا اشكال رفع شود؛ اما مشکلات دیگر این احتمال رفع نمیشود ازجمله قریشی نبودن مسلم بن عقبه و قاتل امام حسین نبودن او.
دو قبیله بزرگ مکه، بنی هاشم و بنی امیه در جوار کعبه زندگی میکردند. قبیله بنی هاشم سیادت و آقایی بهدست آورد و بنی امیه به آنها حسادت میورزیدند و کینه نسبت به این خاندان داشتند و مترصد فرصتی بودند تا زهر خود را بریزند، که بعد از رحلت پیامبر و دوران خلفای غاصب این امر میسر گردید.
از جمله راهکارهای ضد شیعی در خدشه و شبههسازی برای عزاداران حسینی (علیه السّلام) رفع اتهام از جنایتکار پلیدی همچون یزید بن معاویه و وجهه بخشیدن به اوست؛ به همین منظور از دیرباز برخی کوشیدهاند تا با وجود روشنی و آشکاری جنایات وی، قدری از لکهی ننگ ابدی وی بکاهند؛ در همین راستا با شبههافکنیهای گوناگون به تبرئه یزید پرداختند.
از جمله راهکارهای ضد شیعی در خدشه و شبههسازی برای عزاداران حسینی (علیه السّلام) رفع اتهام از جنایتکار پلیدی همچون یزید بن معاویه و وجهه بخشیدن به اوست؛ به همین منظور از دیرباز برخی کوشیدهاند تا با وجود روشنی و آشکاری جنایات وی، قدری از لکهی ننگ ابدی وی بکاهند؛ در همین راستا با شبههافکنیهای گوناگون به تبرئه یزید پرداختند.
از جمله راهکارهای ضد شیعی در خدشه و شبههسازی برای عزاداران حسینی (علیه السّلام) رفع اتهام از جنایتکار پلیدی همچون یزید بن معاویه و وجهه بخشیدن به اوست؛ به همین منظور از دیرباز برخی کوشیدهاند تا با وجود روشنی و آشکاری جنایات وی، قدری از لکهی ننگ ابدی وی بکاهند؛ در همین راستا با شبههافکنیهای گوناگون به تبرئه یزید پرداختند.