عدم صحت روایت بیعت امام سجاد (علیهالسلام) با یزید
در روایتی از اصول کافی بیعت امام سجاد (علیهالسلام) با یزید در سفر حج یزید مطرح شده است؛ در این روایت آمده است که پس از شهادت امام حسین (علیهالسلام) یزید با قصد بهجا آوردن حج به مدینه رفت و این بیعت در این سفر اتفاق افتاده است که این واقعه خلاف نظر مورخين است.[1]
برای رفع مشکل این حدیث، احتمال دادهاند که نام يزيد در این حدیث، شاید نماینده يزيد مد نظر بوده و به اين صورت، اشكال رفع میشود.
در پاسخ میگوییم:
این احتمال هم موجب رفع اشکال نمیشود، زیرا اگر بگوییم آن کسیکه در روایت داخل مدینه شده و با آن مرد قریشی و سید الساجدین (علیهالسلام) گفتگو کرده، نماینده یزید در مدینه یعنی مسلم بن عقبه باشد، باز این اشکال مطرح میشود که مسلم بن عقبه قریشی نبوده، درحالیکه در متن روایت او قریشی معرفی میشود و اولین نفری که در روایت آمده که با یزید (یا نمایندهاش) صحبت کرده به او گفته که در بین قریش، نسب تو از من برتر نیست و پدر تو نیز در زمان جاهلیت و در اسلام از پدر من برتر نبوده است.[2]
مضافاً بر اینکه این شخص توسط مرد قریشی، بهعنوان قاتل امام حسین (علیهالسلام) یاد شده است[3] که نصوص تاریخی چنین نسبتی را به مسلم بن عقبه نمیپذیرد.
بلکه برعکس این نقل، از مسعودی نقل شده است که مسلم بن عقبه هنگامیکه امام سجاد (علیهالسلام) را دید، به دستانش افتاد و ایستاد و از او عذرخواهی نمود؛ از او در این مورد سؤال شد، گفت از او قلبم پر از ترس شد.[4]
خلاصه آنکه متن روایت، پر است از مطالب کذب که موجب وهن خبر و اسقاط آن از درجه حجیت میشود، و با این احتمال که راوی اشتباهی به جای نماینده یزید، گفته یزید، مشکل را حل نمیکند.
پینوشت:
[1]. «روایت بیعت امام سجاد و یزید صحیح نیست»
[2]. «إن يزيد بن معاوية دخل المدينة وهو يريد الحج فبعث إلى رجل من قريش فأتاه فقال له يزيد: أتقر لي أنك عبد لي، إن شئت بعتك وإن شئت استرقيتك فقال له الرجل: والله يا يزيد ما أنت بأكرم مني في قريش حسبا ولا كان أبوك أفضل من أبي في الجاهلية والاسلام وما أنت بأفضل مني في الدين ولا بخير مني فكيف أقر لك بما سألت؟ فقال له يزيد: إن لم تقر لي والله قتلتك، فقال له الرجل: ليس قتلك إياي بأعظم من قتلك الحسين بن علي (عليهما السلام) ابن رسول الله (صلى الله عليه وآله) فأمر به فقتل.» کافی، کلینی، ج8، ص235.
[3]. همان.
[4]. «سفر يزيد إلى الحجاز لم ينقله أحد ولو كان حقا بتواتر واستوجه العلامة المجلسي (رضي الله عنه) بسهو الراوي واشتباه يزيد بمسلم بن عقبة وهو خلاف عبارة الرواية فإن مسلم بن عقبة لم يكن قريشا، والظاهر سراية السهو إلى المتن أيضا والصحيح ما في مروج الذهب أن مسلم بن عقبة لما نظر إلى علي بن الحسين (عليهما السلام) سقط في يديه وقام واعتذر منه وأرجعه بتكريم وقيل له رأيناك تسب هذا الغلام وسلفه فلما أتي به إليك رفعت منزلته فقال ما كان ذلك لرأي مني لقد ملئ قلبي منه رعبا.» شرح اصول کافی، ملا صالح مازندرانی، ج12، ص320.
افزودن نظر جدید