دیدگاه علمای اهل سنت در مورد یزید
پس از مرگ معاویه، پسرش یزید، به خلافت رسید. معاویه با وعده و وعید از یک طرف و تطمیع و تهدید از طرف دیگر برای وی از مردم بیعت گرفته بود. کسی که به گفته تاریخ فریقین شخصیتی هوسران، هرزه، بیدین و نامسلمان بود که فقط اسم مسلمان بودن را یدک میکشید و در دوران خلافت ننگینش چند فاجعه مهم را در کارنامهاش دارد که حادثه عاشورا و قتل و اسارت فرزندان پیامبر اکرم، یک مورد از آن فجایع تاریخی است. با این وجود در میان علما و بزرگان اهل سنت سه دیدگاه در مورد یزید وجود دارد:
1. گروهی بر این عقیده هستند که او کافر است؛ چرا که آن هنگامیکه سر امام حسین (علیهالسلام) را در مجلس او حاضر کردند و او با چوب خیزران بر لب و دندان پسر پیامبر میزد، اینگونه شعر میخواند:
«لیت اشیاخی ببدر شهدوا جزع الخزرج من وقع الأسل
لأهلوا و استهلوا فرحاً ثم قالوا یا یزید لاتشل
قد قتلنا القرم من ساداتهم وعدلناه ببدر فاعتل
لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحی نزل
یعنی ای کاش بزرگانی از قبیله من که در جنگ بدر کشته شدند، هماکنون بودند و نالهی قبیله خزرج را از زدن شمشیرها میدیدند. در آن هنگام از شدت خوشحالی فریاد میزدند و میگفتند: ای یزید! دست مریزاد و دستت درد نکند. ما بزرگان آنها را به جای کشته شدگانمان در بدر کشتیم که سر به سر شد. بنیهاشم با سلطنت و حکومت بازی کردند و گرنه خبری نیامده بود و وحی نازل نشده بود».
اینجاست که ابن حجر هیثمی در ادامه مینویسد: «جنگ ابن زیاد با حسین بن علی تعجبآور نیست، بلکه تعجب از خواری یزید در زدن چوب بر دندانهای امام حسین و اسیر کردن خاندان پیامبر و سوار کردن آنان بر شتران و در معرض عموم قرار دادن آنهاست...».[1]
2. گروهی دیگر معتقدند یزید کافر نیست؛ چرا که یزید در هنگام مشاهده سر امام حسین اینگونه گفت: «خداوند تو را رحمت کند ای حسین! تو را مردی کشت که حق قومیّت را نشناخت و با کشتن تو کینه و بغض مرا در دل هر انسان خوب و بد کاشته است.»[2] یاللعجب از این تفکر دروغین! چقدر انسانها باید جاهل باشند که به این دیدگاه معتقد شوند. مگر ابن زیاد و عمّال یزید از او پیروی نمیکردند که خطا و گناه خودش را به دیگران نسبت میدهد؟
3. گروهی دیگر معتقدند راه صحیح آن است که توقف کرده و یزید را مورد لعن و نفرین و تکفیر قرار ندهیم؛ مثلاً ابن جوزی در کتاب خود مینویسد: «شخصی از او پرسید آیا لعن یزید بن معاویه به خاطر جنایتی که مرتکب شده، جایز است یا خیر؟ به او گفتم علمای پرهیزکاری مانند امام احمد بن حنبل لعن او را جایز دانستهاند...».[3] او در پاورقی این کتابش مینویسد: «افرادی که لعن یزید را جایز نمیدانند از آن ترس دارند که لعن او به پدرش معاویه سرایت کند.»[4] در حالیکه اگر به کتب تاریخی فریقین مراجعه کنیم و شرح حال او را بخوانیم به این نتیجه خواهیم رسید لعن معاویه هم (با اینکه اهل سنت وی را خال المومنین مینامند) دور از عدالت نیست.
«فاعتبروا یا اولی الابصار»
پینوشت:
[1]. «لیس العجب من قتال ابن زیاد للحسین و انما العجب من خذلان یزید و ضربه بالقضیب ثنایا الحسین...» صواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، بینا، بیروت، لبنان، ص218.
[2]. «رحمک الله یا حسین لقد قتلک رجل لم یعرف حق الارحام و قال قد زرع لی العداوه فی قلب البر و الفاجر.» همان، ص219.
[3]. الردّ علی المتعصب العنید المانع من ذم یزید، ابن جوزی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ص13. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. الردّ علی المتعصب العنید المانع من ذم یزید، ابن جوزی، ص13.
افزودن نظر جدید