آیا در قيام امام حسين (عليهالسلام) مصلحت بود؟
خلاصه
از آنجایی که ابن تیمیه حرانی بر خلاف سلف خودش قائل به لعن یزید نبوده است و افکار بنی امیه در او تاثیر گذاشته است، قائل است در قیام امام حسین (علیهالسلام) نه ملصحت دین و نه مصلحت دنیا بود، در حالیکه این کلام ابن تیمیه حرانی خلاف مبانیش است؛ چون امام حسین (علیهالسلام) جزو سلف صالح است و فهم او برتری بر فهم خلفی همچون ابن تیمیه است. همچنین کرامیه و نواصب قائل هستند که چرا امام حسین (علیهالسلام) در مقابل یزید شرابخوار قیام کرده است و حرمت او را هتک کرده است.
شبهه
ابن تیمیه میگوید: در قیام امام حسین (علیهالسلام) نه مصلحت دین بود و نه مصلحت دنیا؛ بلکه این ظالمین سرکش نوه پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) را شهید کردند، و در قیام او و کشته شدن او آن قدر فساد بود که اگر در شهر خود نشسته بود، آن قدر فساد نمیشد.[1]
پاسخ
اولاً: این کلام ابن تیمیه، خلاف مبانی فکریش است؛ چون ابن تیمیه قائل است فهم سلف، برتر از فهم خلف است،[2] و امام حسین (علیهالسلام) هم جزء سلف صالح است؛ پس چهطور ابن تیمیه، فهم خودش را بر فهم امام حسین (علیهالسلام) مقدم میدارد؟!
ثانياً: خود امام حسین (علیهالسلام) در روایات فراوانی جواب داده است که انگیزه قیامش، احیای سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و مقابله با ظلم یزید و تعطیلی احکام و فتنه و فساد بوده است، كه حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام کرده بودند.[3]
ثالثاً: علمای اهل سنت همچون ابن خلدون، یزید را فاسق معرفی میکند و قیام امام حسین (علیهالسلام) را سبب ظهور و آشکار شدن فسق یزید میداند.[4]
شوکانی، امام غیر مقلدین، میآورد: برخی از اهل علم، راه افراط پیش گرفته و حکم کردند که این نوه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از فرد شرابخوار و دائم الخمر نافرمانی کرد و حرمت یزید را هتک کرده است؛ خداوند آنان را لعنت کند! چه سخنان تعجب انگیزی گفتند که از شنیدن آنها موی بر بدن انسان راست میشود.[5]
رشیدرضا مینویسد: قیام امام حسین (علیهالسلام) بر یزید ظالم و فاسق، حق و موافق شرع بود و خروج امام حسین (علیهالسلام) بر امام جور و ظالمی بود که با مکر و توانایی، امر مسلمانان را به عهده گرفت و خداوند او را خوار کرد و هر کسی (کرامیه و نواصب) که او را یاری کرد خوار کرده است.[6]
پینوشت:
[1]. ابن تيميه، احمد، منهاج السنة النبوية في نقض كلام الشيعة القدرية، ج4، ص530 و 531، تحقيق: محمد رشاد سالم، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية، چاپ اوّل، 1406ق.
[2]. ابن تيميه، احمد، مجموع الفتاوى، ج4، ص158، تحقيق: عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، مدينة نبوية، 1416ق.
[3]. ابن جرير طبري، محمّد، تاريخ الرسل والملوك وصلة تاريخ الطبری، ج5، ص403، بیروت، دار التراث، چاپ دوّم، 1387ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
ابن اثير، علي بن ابي الکرم، الكامل في التاريخ، ج3، ص159، تحقيق: عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دار الكتاب العربي، چاپ اوّل، 1417ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
طبرانی، سليمان، معجم الكبير، ج3، ص114، تحقيق: حمدي بن عبد المجيد السلفی، قاهره، مكتبة ابن تيمية، چاپ دوّم، بیتا. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
ذهبی، محمّد بن احمد، سير أعلام النبلاء، ج3، ص310، تحقيق: مجموعة من المحققين بإشراف الشيخ شعيب الأرناؤوط، مؤسسة الرسالة، بيروت، چاپ سوّم، 1405ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، ديوان المبتدأ والخبر في تاريخ العرب والبربر ومن عاصرهم من ذوي الشأن الأكبر، ص269 و 271، محقق: خليل شحادة، بیروت، دار الفكر، چاپ دوم، 1408ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. «وَلَقَدْ أَفْرَطَ بَعْضُ أَهْلِ الْعِلْمِ كَالْكَرَّامِيَّةِ وَمَنْ وَافَقَهُمْ فِي الْجُمُودِ عَلَى أَحَادِيثِ الْبَابِ حَتَّى حَكَمُوا بِأَنَّ الْحُسَيْنَ السِّبْطَ - رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ - وَأَرْضَاهُ بَاغٍ عَلَى الْخِمِّيرِ السِّكِّيرِ الْهَاتِكِ لِحُرُمِ الشَّرِيعَةِ الْمُطَهَّرَةِ يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ لَعَنَهُمْ اللَّهُ، فَيَالَلَّهِ الْعَجَبُ مِنْ مَقَالَاتٍ تَقْشَعِرُّ مِنْهَا الْجُلُودُ وَيَتَصَدَّعُ مِنْ سَمَاعِهَا كُلُّ جُلْمُودٍ»؛ شوكانی، محمّد بن علی، نيل الأوطار، ج7، ص208، تحقيق: عصام الدين الصبابطی، مصر، دار الحديث، چاپ اوّل، 1413ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. «فخروج الإمام الحسين السبط - عليه السلام - على يزيد الظالم الفاسق كان حقا موافقا للشرع- وَمِنْ هَذَا الْبَابِ خُرُوجُ الْإِمَامِ الْحُسَيْنِ سِبْطِ الرَّسُولِ صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ عَلَى إِمَامِ الْجَوْرِ وَالْبَغْيِ الَّذِي وَلِيَ أَمْرَ الْمُسْلِمِينَ بِالْقُوَّةِ وَالْمَكْرِ، يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ خَذَلَهُ اللهُ وَخَذَلَ مَنِ انْتَصَرَ لَهُ مِنَ الْكَرَّامِيَّةِ وَالنَّوَاصِبِ»؛ رشيد رضا، محمد، تفسير القرآن الحكيم (تفسير المنار)، ج6، ص304، الهيئة المصرية العامة للكتاب، بي جا، 1990م. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
تفسير القرآن الحكيم (تفسير المنار)، ج12، ص151. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید