طلب آب از دشمن و دعا نکردن برای باران در کربلا
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که نسبت به واقعه عاشورا در کربلا مطرح میکنند این است که چرا امام حسین علیهالسلام در کربلا به جای دعا و طلب باران از خدا، از دشمن طلب آب کرد؟
در پاسخ به این اشکال میتوان گفت طلب آب از دشمن در عبارات مختلفی بیان شده است، ولی نمیتوان به صورت یقینی، وقوع این جریان را پذیرفت؛ ممکن است برخی از آن عبارات، قول دیگری نیز داشته باشد که در آن، درخواستی صورت نگرفته یا آن عبارت به عنوان زبان حال نقل شده باشد در این صورت بر زبان حضرت جاری نشده است.
چند مورد از نقلهایی که در طلب آب توسط امام حسین علیهالسلام نقل شده، از این قرار است:
در روایتی خطاب خداوند به حضرت آدم اینگونه بیان شده است: «ای آدم! کاش میدیدی حسین علیهالسلام را درحالیکه طلب آب میکند و صدای واعطشای او بلند است و طلب یار و یاور میکند و آنقدر تشنه میشود که آسمان را مانند دود میبیند.»[1] همچنین نقل شده است: «درحالیکه بدن مبارک حضرت پر از نیزه و زخم شده بود، طلب آب میکرد، اما نیافت».[2] دینوری نیز نقل میکند: «زمانیکه حضرت تشنه شدند، طلب آب کردند»[3] و آمده است: «زمانیکه امام فریاد زد به ما آبی بدهید، مردی تیری به سمت حضرت انداخت».[4] در جریان آب خواستن برای حضرت علی اصغر نیز نقل شده که امام فرمود: «ای قوم! اگر به من رحم نمیکنید، پس به این طفل رحم کنید».[5]
در این موارد، طلب آب از سپاه دشمن، به صورت کلی است و بر فرض صحت این درخواستها، میتوان علتهایی برای آن بر شمرد:
به دلیل اتمام حجت بر دشمنان که در قیامت نگویند اگر امام از ما طلب آب میکرد به او آب میدادیم، یا به علت اثبات مظلومیت شدید اهلبیت علیهمالسلام در واقعه عاشورا بوده است. در واقع طلب آب از دشمن، مظلومیت امام را تثبیت کرده و آمده است که امام زمان عجلاللهفرجه در هنگام ظهور، دست بر کعبه میگذارد و پنج جمله بیان میکند که یکی از آن جملات، به تشنگی امام حسین علیهالسلام اشاره دارد.
همچنین میتوان گفت که طلبیدن آب از سپاه دشمن توسط امام، در آخرین لحظاتی که یارانشان را از دست دادهاند، یکی از جلوههای رحمت و هدایت امام در آن موقعیت زمانی است که شاید فردی با شنیدن این جملات، به یاد مظلومیت اهلبیت علیهالسلام بیفتد تا از سپاه دشمن جدا شود؛ چنانچه برخی از افراد دشمن در روز عاشورا، پس از مشاهده مظلومیت امام، به سپاه حضرت پیوستند. یا لااقل این طلب آب موجب شود تا دلشان به رحم آید و برای امام آب بیاورند که از این جهت، مشمول لطف خداوند قرار گیرند؛ آب طلبیدن برای طفل شیرخوار را نیز میتوان از همین باب دانست.
امام حسین علیهالسلام آنچه در توان داشت برای یافتن آب انجام داد؛ غیر از آوردن آب توسط یاران در دفعات متعدد که پس از روز هفتم و بستن آب، به سختی انجام میشد، به کندن چاه و پدیدار شدن چشمه نیز در برخی از مقاتل اشاره شده که در نامه عبیدالله به عمر سعد نیز منعکس شده است. استفاده نکردن از کرامت و معجزه برای رسیدن به آب نیز از این جهت است که بنا بر این نبود که هر زمانی که امام به مشکل بر میخورند، از قدرت خارقالعاده استفاده کرده و صحنه واقعی را برهم زنند؛ بلکه امام حسین علیهالسلام سیر زندگی عادی و مدد نگرفتن از عوامل غیرمادی را پیش گرفتند که نهضت ایشان الگویی در تاریخ قرار گرفته است.
امام با اینکه مستجاب الدعوه بود و میتوانست به اذن الهی از زمین، چشمه گوارا بجوشاند یا از آسمان باران بباراند، همچنین میتوانست همه دشمنان را از این طریق نابود کند؛ ولی این کار را نکرد، چون مشیت الهی بر این نبود که در حادثه کربلا، معجزه جریان یابد و حضرت طبق مشیت الهی عمل کرد که با شهادت امام و یارانشان، امّت اسلامی بیدار شوند.
پینوشت:
[1]. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج44، ص245.
[2]. مثیر الاحزان، ابن نماء حلی، ص73.
[3]. اخبار الطوال، دینوری، ص258.
[4]. ذخائر العقبی، محب الدین طبری، ص144.
[5]. نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص319.
افزودن نظر جدید