وهابیت
توحید در دین اسلام، دارای اقسام خاصی است که مورد قبول قرآن بوده و مسلمانان نیز آنها را پذیرفتهاند و به آن ایمان دارند. اما اقسام توحید در نگاه وهابیت، مخالف با دیدگاه مسلمانان است و معارض با تعالیم قرآنی میباشد. به عنوان مثال، وهابیت از توحید در ذات، حرفی به میان نمیآورند، در حالیکه قرآن بر آن تاکید دارد.
تقریبا کسی وجود ندارد که در وابسته بودن فکری وهابیان به تعالیم ابن تیمیه تردید داشته باشد. شاهد اصلی این مطلب ترویج القابی چون شیخ الاسلام و ترویج کتب او در سطح وسیع از جانب وهابیت است. جالب این است که وهابیت در مسالهی توسل حتی بر خلاف قول خود ابن تیمیه عمل نموده و امری را که او سیرهی سلف میداند، اینها بدعت و شرک میخوانند.
پیامبراعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: «بردین خدا گریه نکنید، اگر متولیانش اهل بودند، وآنگاه که نااهلان برآن حکم راندند، برایش بگیریید» بله گریه برای دین به خاطر نااهلانی چون «مروان حکم که با شتاب به سوی زائر قبر پیامبر«ابو ایوب انصاری» که صورت خود را برقبرپیامبر گذاشته بود میآید وگردن او را گرفته و از جای بلند میکند.
وهابیت از جمله گروههایی است که بر پایه تفرقه میان مسلمانان به وجود آمده است. از جمله عقاید ایشان که مخالف با عقاید مسلمانان است، سماع موتی است. سماع موتی یعنی مردگان صدای زندهها را میشنوند و این مورد تایید قرآن و سنت است. وهابیت با پافشاری بر عقیده باطل خود، مبنی بر عدم سماع موتی، در مقابل قرآن و مسلمانان ایستاده است.
یکی از شبهات وهابیون درباره شفاعت اولیای الهی در عالم برزخ این است که آن را شبیه کار مشرکین در طلب شفاعت از بتها میدانند. در پاسخ به این شبهه میگوییم اولا: تنها طلبی عبادت است که همراه با نهایت خضوع و اعتقاد به ربوبیت معبود باشد. ثانیا: علت شرک بتپرستان، بتپرستی آنها بود نه طلب شفاعت از بتها.
دین مبین اسلام با در نظر گرفتن همه جوانب مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و ... توانسته است راه نفوذ شیطان و ایادی او را برای غلبه بر اسلام و مسلمین سد کرده و آنان را ناکام بگذارد. شیاطین به خوبی میدانند که نفوذ در بین مسلمین و ایجاد رخنه و شکاف بین آنان بهترین و کارسازترین حربه برای ضربه زدن به اسلام میباشد.
یکی از شبهاتی که وهابیت به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که آنها دربارهی هرگونه نداء به «غیر الله»، یعنی کمک خواستن از هر کسی جز «الله» را شرک دانستهاند که در پاسخ میگوییم: آنان که فقط «الله» میکنند از خود «الله» هم پیش افتادهاند؛ چرا که خود «الله» در چندین جا از قرآن کریم، پیامبر اکرم را در کنار خود قرار داده است.
یک مناظرهی بسیار ساده که در نهایت به اعتراف خود وهابیت به بدعت بودن مذهبشان به پایان میرسد، به این دلیل که آنان در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نبوده و پس از ایشان بهوجود آمدند و آن روایتی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده در کتب اهل سنت که علی و شیعیانش در روز قیامت نجات یافتگان خواهند بود.
اعتقاد به شفاعت از عقاید مشترک همه مسلمانان است که آیات و روایات بر آن دلالت دارد و غرض از تشریع آن زنده کردن روح امید در گنهکاران است تا ایمان به خدا را که شرط شفاعت است از دست ندهند. حقیقت شفاعت همان دعای اولیای الهی برای مومنین است و طلب دعا از آنان مطلوب است، اما وهابیون با برداشت نادرست از توحید، آن را نامشروع میدانند.
پیروان وهابیت پس از ناکام ماندن در پاسخ به بدعتگذاری عمر بن خطّاب در موضوع متعه ناچار میشوند بگویند: عمر سنبل غیرت بود و نخواست نوامیس مسلمانان مورد تعرّض قرار گیرند؛ به همین دلیل متعه را حرام نمود. که در پاسخ میگوییم: آیا غیرت عمر از غیرت خداوند و پیامبر اکرم و گروهی از صحابه بیشتر بوده است؟!
هیچ عقل سلیمی حکم نمیکند که پیامبر اکرم از دنیا رفته باشد و جانشینی برای خود تعیین نکرده باشد. پیامبری که حتی از بیان مستحبات کوتاهی نکرد چطور ممکن است که مردم را بعد از مرگ خود بی سرپرست رها کرده باشد؟ اما متاسفانه ابن تیمیه که از سران تكفيری است با بیعقلی تمام معتقد است که تعیین جانشین بر عهده پیامبر اکرم لازم نیست.
وهابیان وامدار افکار و اعتقادات و مروج کتب و تالیفات کسی هستند، که از نظر علمای معاصرش و حتی اشخاصی که سالها پس از او زندگی میکردهاند، حتی بویی از اسلام نبرده است. به عبارت دیگر ابن تیمیهای که آنها به عنوان شیخ الاسلام از او یاد میکنند، به اجماع علمای همعصرش در گمراهی کامل بوده و میانهای با اسلام و تعالیم آن نداشته است.
وهابی وارد بحث شد و گفت: برخى احاديث كتاب كافى مشكل دارد. دکتر رضایی پاسخ داد: آرى ما نمىگوييم هر چه در كافى است، صحيح است. ما مثل ادعايى كه شما در مورد صحيح بخارى داريد، نداريم؛ بلكه بسيارى از احاديث آنها خوب است، اما نياز به بررسى سندى و متنى در مورد احاديث محفوظ است و اگر حديثى مشكل سندى يا متنى دارد، رد مىكنيم.
امروز، بعد از 1400 سال از ظهور اسلام و رهنمودهای هدایتگر آن، وهابیونی پیدا شدهاند که ماشینهای آخرین سیستم سوار میشوند و درکاخهای کذایی زندگی کرده و لباسهای فاخر میپوشند، ولی همان خوی جاهلیت قبل از اسلام را با خود به همراه دارند، حتی در ضلالت و گمراهی پا را فراتر نهاده و حرمت هیچ ماه حرامی را رعایت نمیکنند.