غیرتورزی عمر بن خطّاب ؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیروان وهابیت پس از ناکام ماندن در پاسخ به بدعتگذاری عمر بن خطّاب در موضوع متعه، ناچارند چنین توجیه کنند: عمر بن خطّاب سمبل غیرت و حمیّت بود و نخواست نوامیس مسلمانان مورد تعرّض قرار گیرند و بههمین دلیل، متعه را حرام نمود.
که در پاسخ میگوییم: به چند پرسش ما جواب دهند.
الف) آیا غیرت عمر بن خطّاب از غیرت خداوند، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، و امیرمؤمنان علی (علیه السّلام)، جابر بن عبدالله انصاری، ابن مسعود، ابن عباس، معاویه، عمرو بن حریث، ابوسعید خدری، سلمه و معبد از فرزندان امیة بن خلف و بسیاری از علمای اهلسنت که برخی از آنان تا ۹۰ همسر متعه اختیار کردهاند، بیشتر است؟!
ب) اگر توجیهکننده، عمر بن خطّاب را مظهر غیرتورزی و الگوی حمیّت میداند، شایسته است به اینگونه غیرتورزیهای او نیز که به وفور در کتابهای اهلسنت که مورد قبول وهابیت است، دربارهی کتک زدنهای او به خواهر، همسر، زنان تازه مسلمان، زنان سوگوار در حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، زنان حاضر در خانه امالمؤمنین میمونه، ورود شبانه به خانه دیگران و کتک زدن زنان، پرخاشگری به همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، هجوم به خانه عایشه و کتک زدن خواهر ابوبکر، سقط کردن جنین زنان با ترساندن آنان، تازیانهای ترسناکتر از شمشیر حجّاج در دست او به هنگام نماز، نخستین تازیانه بهدست در اسلام و... نیز نگاهی داشته و پاسخی برای این موارد نیز آماده کند. همچنین اگر این اقدام عمر بن خطّاب را نیز از سر غیرتورزی و حمیّت او میداند، شایسته است، در قضایای هجوم به خانه وحی نیز توجیه کند که غیرت عمر بن خطّاب به هنگام این هجوم، کجا رفته بود؟
ج) آیا بسیاری از فرزندان صحابه، همچون «عبدالله بن زبیر و عروة بن زبیر» که متولد از متعه بودند، حاصل بیغیرتی صحابه بوده است؟![1] و آیا توجیهکننده، حاضر است بپذیرد که اسماء، دختر ابوبکر که به متعه روآورده، بیغیرت بوده است؟![2]
همچنین آیا ازدواج متعه که حلال خدا و رسول اوست، شایستهتر است یا ازدواج اجباری عمر بن خطّاب با برخی زنان، از جمله زنی به نام «عاتکه» که از این زورکاری بلایی بر سرش آمد که صدای اف، افش به هوا برخاست؟![3]
پینوشت:
[1]. «حدثنا صَالِحُ بن عبد الرحمن قال ثنا سَعِیدُ بن مَنْصُورٍ قال ثنا هِشَامٌ قال أخبرنا أبو بِشْرٍ عن سَعِیدِ بن جُبَیرٍ قال سَمِعْت عَبْدَ اللَّهِ بن الزُّبَیرِ یخْطُبُ و هو یعَرِّضُ بِابْنِ عَبَّاسٍ یعِیبُ علیه قَوْلَهُ فی الْمُتْعَةِ فقال بن عَبَّاسٍ یسْأَلُ أُمَّهُ إنْ کان صَادِقًا فَسَأَلَهَا فقالت صَدَقَ بن عَبَّاسٍ قد کان ذلک فقال بن عَبَّاسٍ رضی الله عنهما لو شِئْت لَسَمَّیت رِجَالًا من قُرَیشٍ وُلِدُوا فیها.» شرح معانی الآثار، الطحاوی الحنفی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج ۳، ص ۲۴.
[2]. «و قد ثبت علی تحلیلها بعد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) جماعة من السلف منهم و من الصّحابة أسماء بنت ابیبکر... .» المحلّی، ابن حزم مظاهری، دار الآفاق الجدیدة، بیروت، ج ۹، ص ۵۱۹.
[3]. «آنّ عاتکة بنت زید کانت تحت عبدالله بن أبی بکر، فمات عنها واشترط علیها ألّا تزوّج بعده، فتبتّلت و جعلت لا تزوّج، و جعل الرجال یخطبونها و جعلت تأبی، فقال عمر لولیّها: اذکرنی لها، فذکره لها فأبت علی عمر أیضا، فقال عمر: زوّجنیها: فزوّجه إیّاها، فأتاها عمر فدخل علیها فعارکها حتّی غلبها علی نفسها فنکحها، فلمّا فرغ، قال: أف أف أف، أفّف بها ثمّ خرج من عندها و ترکها لا یأتیها، فأرسلت إلیه مولاة لها أن تعالی فإنی سأتهیّأ لک.» الطبقات الکبری، ابن سعد، دار صادر، بیروت، ج 8، ص 265.
افزودن نظر جدید