جریان های افراطی
گروههای تکفیری و وهابی که «حساب اهلسنت از آنان کاملاً جداست»، در راستای ایجاد فتنه و اختلاف در بین امت اسلامی و برای نیل به اهداف شیطانی خود، هرگونه تهمت، افترا و شایعه را برای تخریب چهره شیعه جایز و برای ترویج این شایعات و دروغها تمام ابزارهای فکری، فرهنگی و آموزشی را به کار گرفتهاند؛ این درحالی است که قرآن مسلمانان را از این گونه اعمال نهی کرده است و علمای اهل سنت در برابر آنان موضع گرفتهاند.
قرآنیون با تأویل و توجیه رأی مدارانه نسبت به آیات قرآن، بر نفی جایگاه سنّت در شناخت دین، پای فشردهاند؛ این در حالی است که اطاعت مطلق و حجیت سنت قولی و غیرقولی پیامبر(ص) به روشنی در آیات وحی آمده است.
برقعی یکی از سران جریان قرآنبسندگی با وجود اینکه مخالف هرگونه تفسیر و تأویل برای آیات قرآن است، در یکی از آثار خود ضمن بیان آیات قرآن، به تفسیر آیات پرداخته و شیعیان را به خاطر اعتقاد به مسئله توسل متهم به شرک میکند؛ درحالیکه شیعیان این اعتقاد خود را از قرآن و سخنان اهل بیت(ع) گرفتهاند.
متأسفانه دیده میشود که برخی از افراد، یا به خاطر جهل یا به خاطر اجرا کردن اهداف دشمنان اسلام که به دنبال تفرقه میان مسلمانان هستند، به مقدسات سایر مذاهب، اهانت میکنند؛ اما نمیدانند که این رفتار، خلاف سیره اهل بیت(ع) و سبب تفرقه میان مسلمین است.
قرآنیون معتقدند که قرآن کتابی جامع و تنها منبع احکام شرعی است و همه ضروریات اسلام، بهتنهایی از قرآن قابلاستخراج است و نیازی به حدیث نیست؛ اما قرآنیون با وجود این اعتقاد، در کتب تفسیری خود، از سنت پیامبر(ص) و روایات اهلبیت گرامی آن حضرت و اقوال صحابه و تابعین استفاده کردهاند.
حکمی زاده از قائلین دیدگاه قرآن بسندگی در دین، معتقد است قرآن تنها منبع قابل استفاده در استنباط معارف و احکام دینی است و برای تمام مسائل و امور دینی، فقط باید از قرآن بهره بُرد و حجیت تمام احادیث را منکر شده است. در نقد او کتاب کشف الاسرار توسط امام خمینی(ره) نوشته شد.
برقعی از بزرگان جریان قرآنبسندگی معتقد است چون در آیه 51 سوره مائده، واژه «ولی» به معنای دوست است؛ پس در آیه 55 سوره مائده نیز به معنای دوستی است؛ در حالی که در روایات معتبری که در کتب فریقین و در بیان شأن نزول آیه 51 سوره مائده وارد شده، به این مطلب تصریح شده است که معنا و مراد از کلمه «ولی» در این آیه، همان زمامداری و سرپرستی امور است.
برقعی از سران جریان قرآنبسندگی، در یکی از آثار خود ضمن بیان آیات قرآن، ذیل آن به تفسیر آیات پرداخته و شیعیان را به خاطر اعتقاد به مسئله توسل متهم به شرک میکند؛ در حالی که وی از عمل مردم تفسیر اشتباه میکند و شیعیان اعتقاد خود را از قرآن و سخنان اهل بیت(ع) گرفتهاند.
شیعه انگلیسی در ادامه سیاست تفرقه افکنی خود، با حمایت همه جانبه دولت استعمارگر انگلیس، فیلم پرهزینه و موهن «بانوی بهشت» را با هزینهای حدود ۱۵ میلیون دلار ساخت. سازنده این فیلم سعی کرده، در کنار برخی روایتهای مستند شیعه، انبوهی از دروغها را به خورد مخاطبین خود بدهد.
وحدت ستیزی و دامن زدن به دشمنیهای مذهبی، یکی از خصوصیات بارز جریان افراطی «تشیع لندنی» است؛ طرفداران این جریان، با برگزاری مراسم جشن و سرور در روز 9 ربیع و اهانت به مقدسات اهلسنت، به گمان اینکه سالروز مرگ خلیفه دوم است، اسباب تفرقه و اختلاف میان شیعه و اهلسنت را فراهم میکنند.
با وجود اینکه بسیاری از مراجع معظم تقلید، فیلم «بانوی بهشت» را تلاشی برای ایجاد شکاف و اختلاف بین مذاهب اسلامی میدانند و تماشا و انتشار آن را حرام اعلام کردهاند، متأسفانه جریان «تشیع لندنی»، در پیادهروی اربعین امسال، در موکبهای خود در مسیر نجف به کربلا، این فیلم را در نوبتهای مختلف به نمایش در میآوردند.
یکی از قرآنیان به نام «مصطفی طباطبایی»، معتقد است از آنجا که حضرت علی(ع) در شورای شش نفره شرکت کرد، پس اعتقاد به وجود نص بر امامت آن حضرت باطل است؛ در حالی که حضرت علی(ع) برای آنکه خود را شایسته خلافت و امامت میدانست، لازم دید در آن جلسه شرکت کند و با استدلال، حقّانیّت خویش را به اثبات رساند؛ بنابراین اگر حضور در شورا به معنای نفی نص جلی بود، دیگر استناد به آن، در همان مجلس وجهی نداشت.
برقعی که در جوانی کتابهایی در دفاع از عقاید شیعه مینوشت، در اواخر عمر خود نوعی گرایش وهابیگری پیدا کرد و کتبی در نقد تشیع نوشت؛ وی بسیاری از ضروریات شیعه ازجمله مسئله امامت و منصوص بودن امر امامت را انکار کرد که با ذکر روایات متعدد ثابت میگردد که نص بر امامت وجود دارد.
برقعی از بزرگان جریان قرآنبسندگی، مفسران شیعه را به دلیل تفسیر کلمه «انفسنا» و انطباق آن بر حضرت امیرالمؤمنین(ع)، متهم به غلو میکند؛ این در حالی است که این تفسیر توسط مفسران بزرگ اهلسنت نیز بیان شده است.