جریان های افراطی
برقعی از چهرههای جریان قرآنیون، با استناد به آیه 14 سوره فاطر مدعی شده است که اموری نظیر استغاثه و خواندنِ اموات و البته افراد غایب، تحت شمول این آیه درآمده؛ لذا همانند فعلِ بت پرستان، عبادت من دون الله به حساب خواهد آمد. این در حالی است که آیه مذکور، در وصف بت پرستان نازل شده است و تعمیم آیه بر استغاثه کنندگان و همچنین طالبان شفاعت از اموات، ناصواب است.
برقعی از چهرههای جریان «قرآنیون»، با استناد به آیه 197 سوره اعراف، سعی دارد توسل را شرک بداند؛ در حالی که این آیه شریفه، مربوط به بحث توسل به ائمه(ع) و حاجت خواستن از آنها نیست؛ زیرا به قرینه آیات قبل، مراد از «الذین تدعون من دون الله» جمادات و بتهای سنگی هستند.
برقعی از چهرههای جریان «قرآنیون»، با استناد به آیه 22 سوره فاطر، سعی دارد توسل را شرک بداند؛ در حالی که این آیه، ارتباطی به مدعای موردنظر وی ندارد و مفسران فریقین آیه را در مقام تشبیه دانسته، به این معنا که ای پیامبر! تو نمیتوانی مشرکان معاند را هدایت کنی؛ زیرا آنها قابلیت هدایت ندارند و آنچنان که هدایت و انذار مردگان در قبرها، نفعی به حالشان ندارد، مشرکان معاند نیز هدایتپذیر نیستند.
برقعی از چهرههای جریان «قرآنیون»، با استناد به آیه 18 سوره جن، سعی دارد توسل را شرک بداند؛ در حالی که این آیه، هیچ ارتباطی به مدعای موردنظر وی ندارد، بلکه هدف از آن، نفی شرک و قرار ندادن چیزی، هم ردیف خدا در عبادت، یا طلبیدن حاجت است.
احمد صبحی منصور از قرآنيون معاصر، با استناد به برخی از آيات قرآن تلاش ميیکند جايگاه پيامبر(ص) را در غير از شأن ابلاغ، نپذیرد و کارکرد سنت را در تمامی حوزههای دينی، از اعتبار ساقط کند؛ در اینباره باید گفت، خود قرآن که معجزهای بر نبوت رسول خدا(ص) است، بهترین دلیل برای حجییت سنت پیامبر(ص) است.
برقعی از چهرههای شاخص «قرآنبسندگی»، با استناد به «و اقمتم حدوده» از زیارت جامعه کبیره، ادعا کرده است که بر اساس تاریخ اسلام، به جز امیرمؤمنان(ع) و در دوران کوتاهی امام مجتبی(ع)، هیچ کدام از اهلبیت(ع)، قدرت سیاسی و اجتماعی نداشتند، لذا نمیتوانستند حدود الهی را اجرا کنند. در حالی که انحصار اجرای حدود الهی به بحث خاص حدود در فقه، در اینجا ادعایی بلا دلیل است.
برقعی، از چهرههای شاخص قرآنیون، با استناد به عباراتی از زیارت جامعه کبیره مینویسد: «در این دعا آمده، هر کس شما را انکار کند، کافر است! جای سؤال است؛ اگر جز شیعیان اثنیعشری، تمامی عالم اسلام با وجود احترامی که برای ائمه(ع) قائل هستند، اما منکر امامت و نصب الهیاند، آیا کافرند؟ در نقد باید گفت: هر چند کفر در برابر ایمان و کافر در برابر مؤمن معنا پیدا میکند، اما تنها معنای کفر، ایمان نیاوردن نیست.
قلمداران از چهرههای جریان «قرآنبسندگی»، به فرازهایی از زیارت «جامعه کبیره» اشاره کرده و آن را معارض قرآن کریم دانسته و حکم به ساختگی بودن این زیارت کرده است؛ درحالی که زیارت جامعه کبیره، از مهمترین و صحیحترین زیارات است و سند آن بلاشک صحیح بوده و صدور آن از اهلبیت(ع) مسلّم است و اشکال او نیز وارد نیست.
یکی از چهرههای شاخص جريان «قرآنیون» مطالبی در نقد زیارت جامعه کبیره بیان کرده است؛ وی مینویسد: «زیارت جامعه که با تعریف و تمجید و غُلُو و چاپلوسی آغاز شده، با سیره متواضعانه ائمه، مناسبت ندارد». در پاسخ او باید گفت اگر این استدلال در مورد عبارات زیارت جامعه در تناقض با سلوک اهلبیت(ع) پذیرفته شود، به طریق اولی، تسبیحات و تهلیلات و شکرگزاریها نسبت به خداوند متعال نیز همین گونه است.
نظامهای سلطهگر با بهرهگیری و استفاده ابزاری از عدهای افراد جاهل، مانند «یاسر الحبیب»، «حسن الهیاری»، «محمد هدایتی» و ... که در کسوت و لباس روحانیت هستند، سعی دارد که میان شیعه و اهلسنت اختلاف و تفرقه ایجاد کند.
«یاسر الحبیب» از چهرههای شاخص جریان تشیع لندنی، حمایت کشورهای مسلمان از جبهه مقاومت و مردم مظلوم فلسطین را محکوم کرد.این اقدامات یاسر الحبیب بهخوبی باطن و ذات پلید او را نشان میدهد و این نکته را روشن میسازد که تشیع لندنی در راستای منافع صهیونیسم جهانی قدم برمیدارد.
«برقعی» از چهرههای شاخص قرآنیون، با استناد برخی از فرازهای زیارت «جامعه کبیره»، شیعه را متهم به غلو میکند؛ درحالی که زیارت جامعه کبیره، از مهمترین و صحیحترین زیارات است و سند آن بلاشک صحیح بوده و صدور آن از اهلبیت(ع) مسلّم است.
«قرآنیون»، قرآن را یگانه منبع تشریع دین میدانند و مرجعیت دینی سنّت را به کلی منکرند و معتقدند که قرآن تنها منبع تشریع است؛ در مقابل این ادعا یاید گفت که غیر از آیات فراوانی که سنت را در کنار قرآن، به عنوان منبع پاسخگویی به پرسشهای دینی نام برده، سیره عقلا و اتفاق مسلمان نیز پذیرش سنت نبوی را تأیید میکند.
«قلمداران» که از جریان قرآنیون است، با استناد آیات قرآن، برخی از فرازهای زیارت «جامعه کبیره» را شرک خوانده و شیعه را به شرک متهم میکند؛ درحالی که با تأویل صحیح میتوان عبارت جامعه کبیره را در مورد دنیا دانست و آیه را طبق سیاق آیات قبل درباره آخرت است؛ این چنین اتهام قلمداران منتفی میگردد.