پاسخ به شبهات برقعی در مسئله توسل
برقعی از چهرههای جریان «قرآنیون»، با استناد به آیه 18 سوره جن، سعی دارد توسل را شرک بداند؛ در حالی که این آیه، هیچ ارتباطی به مدعای موردنظر وی ندارد، بلکه هدف از آن، نفی شرک و قرار ندادن چیزی، هم ردیف خدا در عبادت، یا طلبیدن حاجت است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی » یکی از بزرگان جریان قرآنبسندگی است که شیعیان را به خاطر توسل به ائمه، مشرک میخواند و ادعا میکند که خدای تعالی، کسانی را که در حال دعا، غیر او را فرا میخوانند، مشرک شمرده است. برقعی بعد از ذکر آیاتی ازجمله آیه «وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا»؛[1] «و مساجد مخصوص (پرستش ذات یکتای) خداست؛ پس نباید با خدا احدی غیر او را پرستش کنید» مینویسد: «خلاصه آنکه دین امام و مأموم و دین پیغمبر و امت، باید مثل هم باشد. ائمه و اولیا، هر قدر نزد خدا مقام داشته باشند، غیر از خدا کسی را به دعا نمیخواندهاند. پیروان ایشان نیز باید مانند آنان، غیر از خدا کسی را به دعا نخوانند و به خدا شرک نورزند؛ زیرا تمام انبیا و ائمه، خود مخلوق بوده و با مرگشان، از دنیا بیخبر هستند و از حشرونشر خود نیز آگاهی ندارند. انبیا و رسولان خدا، به دلیل آیههای قرآن، پس از مرگ از دنیا خبر ندارند».[2]
نقد و پاسخ:
برقعی مدعی است که طبق این آیه، قرآن دستور میدهد: نام هیچ کس را همراه نام خدا نبرید و جز او را نخوانید و شفاعت نطلبید. ولی واقعیت این است که این آیه، هیچ ارتباطی به مدعای مورد نظر وی ندارد، بلکه هدف از آن، نفی شرک و قرار ندادن چیزی هم ردیف خدا در عبادت یا طلبیدن حاجت است.
به عبارتی، اگر کسی به راستی کار خدا را از غیر خدا بخواهد و او را صاحباختیار و مستقل در انجام آن بشمرد، مشرک است؛ همان گونه که کلمه «مَعَ» در آیه «فَلا تَدْعُوا مَعَ اللّه» به این معنی دلالت دارد که نباید کسی را هم ردیف خدا دانست.
مطابق آنچه که مفسرین نقل کردهاند، در آیه «فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً» دعا به معنای عبادت است؛ به دلیل آیه «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ»؛[3] «مرا با (خلوص دل) بخوانید تا دعای شما را مستجاب کنم؛ آنان که از (دعا و) عبادت من اعراض و سرکشی کنند، زود با ذلت و خواری در دوزخ شوند».[4]
محمّد شفیع عثمانی دیوبندی، در کتاب معارف القرآن خود مینویسد: «اگر با این اعتقاد که اولیا و صالحان، دارای اختیارند(دارای اختیاری در عرض اختیار خدا باشند)، به آنان متوسل شده و استغاثه کنیم، شرک و حرام است؛ ولی اگر فقط آنان را وسیله بدانیم، جایز است؛ بنابراین وسیله قراردادن انبیا و اولیا، مطلقاً ممنوع نیست».[5]
پس در نتیجه باید گفت که خواندن غیر خدا، به عنوان عبادت او، حرام است؛ امّا خواندن عادی شرک نیست و اگر کسی از انبیاء الهی یا ائمه اطهار علیهمالسلام، شفاعتی بخواهد یا تقاضای وساطت در درگاه پروردگار را کند، این عمل شرک قلمداد نمیشود.
پینوشت:
[1]. سوره جن، آیه 18.
[2]. برقعی ، سید ابوالفضل، خرافات وفور در زیارات قبور، ص60.
[3]. سوره غافر، آیه 60.
[4]. قرائتی، محسن، تفسیر نمونه، ج10، ص254، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383 ش، چاپ یازدهم.
[5]. محمّد شفیع عثمانی دیوبندی، معارف القرآن، ج1، ص118 - 122، ترجمه: محمّد یوسف حسینپور.
افزودن نظر جدید