انحرافات و بدعتها
«سید ابوالفضل برقعی» یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی قرآنیون است که با ارائه نظرهای شاذ خود، بسیاری از مبانی شیعه از جمله علم غیب را انکار و به وهابیت تمایل پیدا کرده است.
طباطبایی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون در قرائتی نوین از آیات، به انکار شفاعت مورد قبول مسلمانان پرداخته و ادعا کرده است که شفاعت در واقع «تأثیر مخلوق بر خالق» است؛ بنابراین چنین بینشی را «شرک» و در تضاد با توحید میداند؛ این درحالی است که خود طباطبایی در جلسات تفسیری خود تصریح میکند که وجود پیامبر رافع عذاب است؛ یعنی حضور مخلوقی در رأی خالق تأثیرگذار است.
«ابوالفضل برقعی» تلاش کرده است که با استناد به آیه 165 سوره مبارکه نساء، امامت ائمه علیهمالسلام را نفی نماید. درحالی که این آیه ارتباطی به "امام و حجت" بودن با نبودن ائمه علیهمالسلام ندارد؛ زیرا حجت در این آیه به معنای عذر و دلیل موجه است.
سید ابوالفضل برقعی ادعا میکند که خداوند از تمام کسانی که با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بودهاند و با ایشان بیعت کردند خشنود است و به آنان وعده بهشت داده است. در پاسخ به این ادعا باید گفت که رضایت خداوند، شامل تمامی کسانی که در آن روز با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بیعت کردهاند نمیشود؛ بلکه تنها شامل کسانی میشود که با ایمان قلبی بیعت کردهاند؛ زیرا خداوند در قرآن، رضایت خود را مشروط به داشتن ایمان کرده است.
سید ابوالفضل برقعی که قرآن را برای هدایت بشر کافی میداند و مدعی قرآنبسندگی است، روایاتی که در اهمیت کتاب خدا و رجوع به آن صادر شده را به عنوان دلیل انحصار هدایت در قرآن ذکر کرده است. در حالی که این روایات هیچ دلالتی بر مدعای وی ندارد.
سید ابوالفضل برقعی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون است که بنا به گفته خودش، تنها بر آنچه که به صراحت از قرآن میفهمد تکیه میکند و بسیاری از احادیث نقل شده را رد میکند، وی همچنین از برخی عقاید امامیه فاصله گرفته و به اعتقادات وهابیت روی آورده است.
شریعت سنگلجی از شخصیتهایی است که نمیتوان تأثیرپذیری او از اهلسنت و وهابیت را انکار کرد. وی در یکی از سفرهای خود به حج، با مطالعه آثار وهابيان، به آموزههاى وهابیت گرايش پيدا كرد؛ بر همین اساس است که عدهای، شريعت سنگلجى را اوّلين كسى مىدانند كه عقايد وهابيت را در ايران ابراز كرد و افرادی را دور خود گرد آورد.
«مصطفی حسینی طباطبایی» ازجمله عناصر شاخص جریان سلفیگرای قرآنیون است که اعتقاد شیعیان به ولایت تکوینی انبیا و معصومین علیهمالسلام را با اعتقاد مشرکان زمان پیامبرصلیاللهعلیهوآله درباره قدرت بتها همسان میپندارد، درحالی که میان این دو اعتقاد تفاوت وجود دارد؛ چرا که مشرکان نگاهی استقلالی به بتها داشتند، درحالیکه باورمندان به ولایت تکوینیِ اولیای الهی، آن را به اذن الهی میدانند و قائل به تفویض نیستند.
سید ابوالفضل برقعی، از روحانیون معاصر ایران است که دیدگاههای خاص و متناقضی دارد؛ بسیاری از عقاید تشیع که توسط خود او احصاء و ضروری اعلام شده، در آثار دیگرش نفی و باطل گردیده است. با نگاهی به فهرست مطالب ارائه شده در کتب برقعی، مشخص میشود که دقیقاً همان مطالب اعتقادی در آن درج شده است که وهابیت همواره بهخاطر آنها به شیعه حمله میکند.
سید مصطفی طباطبایی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون است که بنا به گفته خودش، تنها بر آنچه که به صراحت از قرآن میفهمد تکیه میکند و بسیاری از احادیث نقل شده را رد میکند، وی همچنین از برخی عقاید امامیه فاصله گرفته و به اعتقادات وهابیت روی آورده است.
«سید ابوالفضل برقعی » کسی است که رسانههای وهابیت با بزرگنمایی در مورد شخصیتش، از وی با عناوینی همچون علامه و مرجع یاد میکنند و میگویند: علامه برقعی، از جمله علمای مذهب شیعه اثناعشری و از مجتهدین اعلامشان محسوب میشد. در حالیکه برقعی شخصی است که هیچگاه به درجه مرجعیّت نرسید و اطّلاعات او از اسلام، بسیار سطحی بود.
«سید ابوالفضل برقعی» با استناد به آیه 51 سوره عنکبوت، ادعا میکند که قرآن برای هدایت بشر کافی است. این در حالی است که آیه مورد استناد برقعی هیچ دلالتی بر مدعای وی ندارد؛ زیرا طبق نقل مفسران، آیه فوق در پاسخ به کافران مکه نازل شده است که مطالبه معجزه داشتند و خداوند متعال در این آیه، قرآن را برای معجزه و نشانه الهی کافی دانسته است.
سید ابوالفضل برقعی یک از چهرههای شاخص جریان انحرافی قرآنبسندگی است که عصمت را به معنای ناتوانی در ارتکاب گناه معنا کرده است و این امر سبب شده که عصمت انبیا را منکر شود، در حالی که عصمت داشتن هیچ منافاتی با اختیار شخص معصوم ندارد.
سید ابوالفضل برقعی از روحانیان معاصر ایران است که به دلیل گرایش به جریان قرآنیون، از عقاید شیعی فاصله گرفته و به نظریات اهلتسنن و گاه وهابیت نزدیک شده است. یکی از نشانههای دوری برقعی ازمذهب تشیع و نزدیکی او به اهلسنت و به ویژه وهابیت، دیدگاه او درباره بزرگان شیعه است. برقعی به صراحت «ابنتیمیه» ملعون را بر «شیخ صدوق» ترجیح داده است.