تأثیر پذیری سیدابوالفضل برقعی از وهابیت

  • 1403/06/13 - 07:40

سید ابوالفضل برقعی از چهره‌های شاخص جریان قرآنیون است که بنا به گفته خودش، تنها بر آنچه که به صراحت از قرآن می‌فهمد تکیه می‌کند و بسیاری از احادیث نقل شده را رد می‌کند، وی همچنین از برخی عقاید امامیه فاصله گرفته و به اعتقادات وهابیت روی آورده است.

قرآنیون

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی » یک از چهره‌های شاخص جریان انحرافی قرآن‌ بسندگی است که مطالعه آثار باقی مانده او نشان‌ دهنده تضاد و تناقض آشکار میان اعتقادات او و گرایش او به سمت وهابیت است. یکی از نشانه‌های دوری سید ابوالفضل برقعی از تشیع و نزدیکی او به اهل‌سنت و به‌ویژه وهابیت، دیدگاه‌های او درباره مهدویت و امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه است. برقعی در مقدمه یکی از آثار خود ضمن نفی امامت انحصاری برای دوازده معصوم، بر مسأله امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه خدشه وارد کرده است و می‌گوید: «باید تحقیق کرد مسأله مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه یا دوازدهم امام آیا دلیلی از عقل یا از کتاب آسمانی دارد یا خیر؛ بلکه ضد عقل و کتاب آسمانی است و در کتاب آسمانی یعنی قرآن، آیاتی صریح است بر کذب انحصار امامت در دوازده عدد، و همچنین آیاتی است که دلالت دارد بر کذب ادعای مهدویت، آن گونه که مدعیان آن می‌گویند». وی در ادامه سعی در کوچک شمردن علمای شیعه دارد و می‌نویسد: «این کتاب(الکافی) را برای دکان‌داران و متعصبان نوشته است و به هدایت‌ ایشان‌ امیدوار نیست؛ بلکه این کتاب را برای اهل انصاف و طالبان هدایت و حقیقت ترتیب داده است.»[1]

حمله به تشیع:
برقعی در یکی از آثار خود بعد از ذکر آیه ۳۲ سوره مبارکه روم، [2] در تفسیر این آیه، به لزوم وحدت مسلمانان اشاره می‌کند. او شیعه را متهم به تبعیت از بدعت‌ها می‌کند و می‌نویسد: «شیعیان به بدعت‎‌های خود چسپیده و شعائر الناس را شعائر الله می‌دانند.»[3]

هم‌سوئی با اهل‌سنت در تائید تمام صحابه:
برقعی بعد از ذکر آیه۱۸ سوره مبارکه فتح، [4] می‌نویسد: «خداوند از تمام کسانی که با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بوده‌اند و ۱۴۰۰ نفری که با‌ایشان بیعت کردند خشنود است و به آنان وعده بهشت داده است؛ پس یعنی آن‌ها با‌ایمان از دنیا رفته‌اند؛ لذا تمام اخباری که از طریق غالیان شیعه جعل شده است مبنی بر اینکه همه اصحاب رسول خدا جز سه نفر مرتد شدند، یقیناً مجعول، بی‌اعتبار و ضد قرآن است.»[5] و وی اضافه می‌کند که تمامی سوره فتح در مدح صحابه است.

در مقام نقد به این رویکرد برقعی باید گفت که رضایت خداوند، شامل تمامی کسانی که در آن روز بیعت کرده‌اند نیز نخواهد شد؛ بلکه تنها شامل کسانی می‌شود که با ایمان قلبی بیعت کرده‌اند؛ زیرا خداوند رضایت خود را مشروط به داشتن ایمان کرده است. چنانچه خداوند در آن آیه رضایت خویش را تنها به گروه مؤمنین اطلاق می‌کند. پس با انتفاء شرط، مشروط نیز به خودی خود منتفی خواهد شد. بنابرین اگر قرار بود ایمان حقیقی، شرط رضایت الهی نباشد، خداوند به کلی قید ایمان را مطرح نمی‌کرد.

به عبارت دیگر حد اکثر چیزی که از این آیه استفاده می شود، این است که خداوند از تمامی مؤمنینی که بیعت کرده‌اند راضی شده است؛ اما هرگز ثابت نمی‌کند که تمامی کسانی که بیعت کرده‌اند، مؤمن حقیقی نیز بوده‌اند؛ پس خداوند با قید ایمان منافقینی همچون عبد الله بن أبی و… و یا کسانی در ایمان خود شک داشته‌ و حقیقتا بیعت نکرده‌ بودند را خارج  می‌کند. پس رضایت خداوند، شامل حال آنها نخواهد شد؛ چنانچه شامل مؤمنینی که در این بیعت حضور نداشته‌اند نیز نمی‌شود. برای همین این آیه به کسانی که در نبوت پیامبر اسلام شک داشته‌‌اند، مربوط نخواهد شد. چنانچه قضیه شک عمر در نبوت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، در بسیاری از کتاب‌های اهل سنت به صورت مفصل آمده است.

پی‌نوشت:
[1]. محمدی فام، حسین، قرآنبسندگی: تحلیل و نقد نظریات شریعت سنگلجی، برقعی و حسینی طباطبایی، ص108.انتشارات موسسه دارالاعلام لمدرسة اهل البیت.
[2]. «مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا  كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ»؛« از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دسته‌ها و گروه‌ها تقسیم شدند! و (عجب اینکه) هر گروهی به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند!»
[3]. محمدی فام، حسین، همان، ص107.انتشارات موسسه دارالاعلام لمدرسة اهل البیت.
[4]. لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا»؛« خداوند از مؤمنان -هنگامی که در زیر آن درخت با تو بیعت کردند- راضی و خشنود شد؛ خدا آنچه را در درون دلهایشان (از ایمان و صداقت) نهفته بود می‌دانست؛ از این رو آرامش را بر دلهایشان نازل کرد و پیروزی نزدیکی بعنوان پاداش نصیب آنها فرمود.»
[5]. محمدی فام، حسین، همان، ص107.انتشارات موسسه دارالاعلام لمدرسة اهل البیت.
 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.