قرآنیون
سید مصطفی طباطبائی، به دروغ مدعی شده بود که روایت «السید هو الله» در کتاب رجال کشی از کتابهای رجالی شیعه وجود دارد و از این روایت میتوان ثابت کرد که به کار بردن لقب «سید» برای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله غلو است و جایز نیست؛ این درحالی است که خود ایشان مقالات خود را با نام سید مصطفی طباطبایی مع
سیدمصطفی طباطبائی یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی قرآنیون است که در یکی از کتاب هایش مدعی شده است که سر امام حسین علیهالسلام را پیش یزید نبردهاند، چون 24 روز زمان میبرده و ممکن بوده که فاسد شود؛ اما خود طباطبایی در سخنرانیهایش وقتی میخواهد اربعین را زیر سؤال ببرد، میگوید که سر امام حسین
یکی از مسائلی که سید ابوالفضل برقعی آن را انکار کرده، مسئله علم غیب ائمه علیهمالسلام است و این درحالی است که مفسران فریقین با استناد به برخی از آیات، نتیجه گرفتهاند که ائمه علیهمالسلام نیز از علم غیب بهرهمندند.
طباطبایی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون در قرائتی نوین از آیات، به انکار شفاعت مورد قبول مسلمانان پرداخته و ادعا کرده است که شفاعت در واقع «تأثیر مخلوق بر خالق» است؛ بنابراین چنین بینشی را «شرک» و در تضاد با توحید میداند؛ این درحالی است که خود طباطبایی در جلسات تفسیری خود تصریح میکند که وجود پیامبر رافع عذاب است؛ یعنی حضور مخلوقی در رأی خالق تأثیرگذار است.
«ابوالفضل برقعی» تلاش کرده است که با استناد به آیه 165 سوره مبارکه نساء، امامت ائمه علیهمالسلام را نفی نماید. درحالی که این آیه ارتباطی به "امام و حجت" بودن با نبودن ائمه علیهمالسلام ندارد؛ زیرا حجت در این آیه به معنای عذر و دلیل موجه است.
سید ابوالفضل برقعی ادعا میکند که خداوند از تمام کسانی که با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بودهاند و با ایشان بیعت کردند خشنود است و به آنان وعده بهشت داده است. در پاسخ به این ادعا باید گفت که رضایت خداوند، شامل تمامی کسانی که در آن روز با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بیعت کردهاند نمیشود؛ بلکه تنها شامل کسانی میشود که با ایمان قلبی بیعت کردهاند؛ زیرا خداوند در قرآن، رضایت خود را مشروط به داشتن ایمان کرده است.
سید ابوالفضل برقعی که قرآن را برای هدایت بشر کافی میداند و مدعی قرآنبسندگی است، روایاتی که در اهمیت کتاب خدا و رجوع به آن صادر شده را به عنوان دلیل انحصار هدایت در قرآن ذکر کرده است. در حالی که این روایات هیچ دلالتی بر مدعای وی ندارد.
سید ابوالفضل برقعی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون است که بنا به گفته خودش، تنها بر آنچه که به صراحت از قرآن میفهمد تکیه میکند و بسیاری از احادیث نقل شده را رد میکند، وی همچنین از برخی عقاید امامیه فاصله گرفته و به اعتقادات وهابیت روی آورده است.
شریعت سنگلجی از شخصیتهایی است که نمیتوان تأثیرپذیری او از اهلسنت و وهابیت را انکار کرد. وی در یکی از سفرهای خود به حج، با مطالعه آثار وهابيان، به آموزههاى وهابیت گرايش پيدا كرد؛ بر همین اساس است که عدهای، شريعت سنگلجى را اوّلين كسى مىدانند كه عقايد وهابيت را در ايران ابراز كرد و افرادی را دور خود گرد آورد.
مصطفی طباطبایی، یکی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون، علیرغم اینکه در تفسیر اکثر آیات قرآن، همانند مفسران وهابی، ظاهر آیات را مبنا قرار داده، اما در آیات مربوط به معجزات پیامبران، از ظاهر عدول کرده و نسبت فاعلیت این معجزات به پیامبران را مجازی دانسته و منکر ولایت تکوینی انبیا شده است.این درحالی است که از آیات قرآن استفاده می شود که بعضى از معجزات، کار انبیاء و به فرمان خدا است و بعضى دیگر کار خداوند است، ولی هر دو سرانجام به اراده الهى باز مى گردد و هیچ گونه منافاتى با اصل توحید ندارد.