خلط سید ابوالفضل برقعی در معنای عصمت
سید ابوالفضل برقعی یک از چهرههای شاخص جریان انحرافی قرآنبسندگی است که عصمت را به معنای ناتوانی در ارتکاب گناه معنا کرده است و این امر سبب شده که عصمت انبیا را منکر شود، در حالی که عصمت داشتن هیچ منافاتی با اختیار شخص معصوم ندارد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی » یک از چهرههای شاخص جریان انحرافی قرآنبسندگی است که مطالعه آثار باقی مانده او نشاندهنده تضاد و تناقض آشکار میان اعتقادات او است. به عنوان مثال وی در برخی از آثار خود بر عصمت انبیا و ائمه علیهمالسلام تأکید دارد و جملات مختلفی را در این زمینه بیان کرده است. برخی از این جملات عبارت اند از: انبیاء همگی بر حق و معصوم هستند. ملکه عصمت از معصوم سلب اختیار نمیکند. خلفای رسول معصوم هستند، توهین به کعبه و احادیث صحیح اهل عصمت در حکم کفر است، تمام حقایق دین را باید از شخص معصوم گرفت و ولایت اهل عصمت واجب است.[1]
اما همین شخص در برخی دیگر از آثار خود با برداشتی ظاهرگرایانه از آیات قرآن بر معصوم نبودن انبیا تأکید میکند و آن را با آیات قرآن موافق میداند و میگوید: «اگر انبیا را معصوم بدانیم، یعنی قدرت ارتکاب گناه نداشته باشند، آنگاه کسی که معصوم نبوده و ترک گناه کرده است، از آنان برتر میشود؛ زیرا او میتوانست گناه کند و ترک گناه کرده ولی شخص معصوم توان گناه کردن نداشته است.»[2]
برقعی به دلیل اینکه عصمت را به معنای ناتوانی در ارتکاب گناه معنا کرده، دچار این اشتباه شده و درنتیجه آن را نفی کرده است؛ درحالی که عصمت به معنای ناتوانی از انجام گناه نیست در واقع عصمت هیچ منافاتی با اختیار ندارد.
به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی، ملکه عصمت، هیچگاه طبیعت مختار انسان را در کارهای ارادی و اختیاری تغییر نمیدهد و اراده و اختیار نیز جزو خلقت نوع انسان است. همین نیروی اراده و قدرت انتخاب، معیار تکالیف و ثواب و عقاب انسانها است، اعم از انبیا و دیگر افراد.[3]
باید توجه داشت که مقام عصمت یک مقام ذاتى نیست، چنانکه صدور گناه از یک معصوم هم محال ذاتى نیست و معصومین از سنخ بشرند، نه از سنخ ملائکه و اگر گناه نمیکنند به سبب اختیار خودشان است و این هم ناشى از ایمان و باور کاملى است که در انسانهاى کامل نسبت به ذات اقدس خداوند و جهان غیب وجود دارد که از گناه و معصیت گریزان باشند، بلکه فکر آن را هم به مخیله خود راه ندهند؛ زیرا یک معصوم زشتى گناه را به خوبى درک میکند. پس طبعاً انسان معصوم در مقابل اعمال خویش و در قبال کنترل نفس از محرمات نزد خداوند اجر دارد، چنانکه یک غیر معصوم در مقابل گناه نکردن مأجور است.
همچنین باید گفت که عصمت، منحصر در انبیا و امامان نیست، بلکه اصل عصمت در اکثر افراد به نوعی وجود دارد اما حقیقت عصمت و درجات آن در خصوص افراد گوناگون شرایط متفاوتی دارد. عصمت در افراد عادی با عصمت اولیا متفاوت است؛ اما در خصوص مرتبه عالی عصمت که مربوط به پیامبران و امامان است، باید گفت: این نوع عصمت گرچه یک موهبت الهی است امّا بدون دلیل و حکمت الهی تحقق نیافته است. نتیجه اینکه عصمت داشتن منافاتى با اختیار و اجر داشتن نزد خدا ندارد و فرد معصوم هم به دلیل انجام اعمال نیک و هم به خاطر خویشتندارى در مقابل گناه اجر میبرد.
پینوشت:
[1]. برقعی، سید ابوالفضل، گلشن قدس، ص18.
[2]. همان، تابشی از قرآن، ج2، ص602.
[3]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج11، ص167.ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی،قم: دفتر انتشارات اسلامی.
افزودن نظر جدید