اهانتهای برقعی نسبت به علمای شیعه
سید ابوالفضل برقعی از روحانیان معاصر ایران است که به دلیل گرایش به جریان قرآنیون، از عقاید شیعی فاصله گرفته و به نظریات اهلتسنن و گاه وهابیت نزدیک شده است. یکی از نشانههای دوری برقعی ازمذهب تشیع و نزدیکی او به اهلسنت و به ویژه وهابیت، دیدگاه او درباره بزرگان شیعه است. برقعی به صراحت «ابنتیمیه» ملعون را بر «شیخ صدوق» ترجیح داده است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از نشانههای دوری «سید ابوالفضل برقعی» از تشیع و نزدیکی او به اهلسنت و به ویژه وهابیت، دیدگاه او درباره بزرگان شیعه است. برقعی به صراحت «ابنتیمیه» ملعون را بر «شیخ صدوق» ترجیح داده است. وی پس از ذکر آیه 16 سوره مبارکه حدید و بیان ارتباط این آیه با وجود مقدس امام زمان عجلاللهتعالیفرجه چنین میگوید: «حال شما نظر کنید که این آیه چه ربطی به مهدی قائم دارد و چگونه شیخ صدوق و مجلسی میخواستهاند و گفتهاند و به زور روایت، حمل بر مهدی قائم عجلاللهتعالیفرجه کردهاند. معلوم میشود مرحوم ابنتیمیه راست گفته که علمای شیعه أجهل الناس و أکذب الناس هستند.» [1]
برقعی از نقد حوزه علمیه، علما و مراجع ابایی ندارد و معتقد است که اکثر سخنرانان و مراجع دینی، مروج و ناشر خرافات و موهوماتاند و از کتاب آسمانی اسلام بیخبر و به یافتههای خیالی مغرورند. او اضافه میکند: «عجب این است که با بیخبری از قرآن، خود را مبلغ آن میدانند. در حوزههای علمیه قرآن تدریس نمیشود و بلکه افکار ضد قرآن به طلاب تزریق میشود و بدترین دشمن قرآن مقدسین میباشند.» [2]
در آثار برقعی اهانت و طعنه به شیخ صدوق دیده میشود. او پس از اشاره به موضوع جعل احادیث و اصرار بر عالم و باسواد نبودن کاتبان و راویان احادیث، شیخ صدوق، معروف به ابنبابویه را مثال میزند و او را کاسبی معرفی میکند که در قم برنج فروشی میکرده است. او میگوید که او در انتها دفتری داشته است که هر خبری را از هر کسی که او را فرد خوبی میپنداشت، گرفته است؛ لذا در آثارش اشتباهات فراوانی دیده میشود. [3]
این اتهامات برقعی نسبت به شیخ صدوق، در صورتی است که شیخ طوسى در معرفى شیخ صدوق مىگوید: «او دانشمندى جلیل القدر و حافظ احادیث بود. از احوال رجال، کاملاً آگاه و در سلسله احادیث، نقادى عالى مقام به شمار مىآمد. بین بزرگان قم، از نظر حفظ احادیث و کثرت معلومات مانند نداشت و در حدود سیصد اثر تالیفى از خود به یادگار گذاشته است».[4]
برقعی همچمنین شیخ کلینی را نیز کاسبی در بغداد معرفی میکند که هر خبری را از کسانی که هم مذهب بودهاند یا سخن آنان را موافق مرام و مسلک خویش مییافته و میپسندیده است، در طول بیست سال در دفترهای خود جمع کرده است. [5]
طرح این اتهامات از جانب برقعی نسبت به شیخ کلینی در حالی است که همه علمای شیعه و حتی برخی از علمای اهلسنت نیز از کلینی به بزرگی یاد کردهاند. «ابن اثیر» در وصف ایشان مینویسد: «کلینی، فقیه و پیشوا در مذهب اهلبیت علیهمالسلام، دانشمند مذهب خود، بزرگ و برجسته و شناخته شده نزد شیعه است که با بررسی اسناد کتاب کافی، این نکته آشکار میشود که کلینی کتاب خود را با مراجعه به اصول اصحاب ائمه علیهمالسلام و کتابهای مصنّفان مشهور شیعه تدوین کرده است.»[7]
پینوشت:
[1]. برقعی، سیدابوالفضل، بررسی علمی دراحادیث مهدی، ص119.
[2]. همان، تابشی از قرآن، ج1، ص11، چاپ عربسان سعودی.
[3]. همان، عرض اخبار و اصول بر قرآن و عقول ، ص63-65.
[4].دانشنامه اسلامی، زندگینامه شیخ صدوق.
[5]. محمدی فام، حسین، قرآنبسندگی تحلیل و نقد نظریات شریعت سنگلجی، برقعی و حسینی طباطبایی، ص110. انشارات مدرسه دارالاعلام لمدرسة اهلبیت.
[6]. همان، عرض اخبار و اصول بر قرآن و عقول، ص78.
[7]. ابن اثیر الجزری، المبارک بن محمد، تتمه جامع الاصول فی احادیث الرسول، ج2، ص895، تحقیق بشیر محمد عیون، بیروت، دارالفکر.
افزودن نظر جدید