نقد بر مقدمه برقعی در کتاب شاهراه اتحاد
آقای برقعی در سن حدود 55 سالگی در کتاب عقل و دین ادلّه شیعه و عامه را بر اثبات امامت حضرت علی (ع) و فرزندان ایشان مطرح میکند ولی در مقدمه کتاب شاهراه اتحاد؛ ادعا میکند که ادله اثبات امام علی (ع) فقط از کتب شیعه است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آقای سید ابوالفضل برقعی در مقدمهای که بر کتاب شاهراه اتحاد، به برخی از اعتقادات شیعه تاخته و آنان را به نقد کشیده است.
وی در ابتدای مقدمه این کتاب مینویسد: «مخفی و پوشیده نیست که فرقه شیعه امامیه مسأله امامت را از اصول دین و مذهب و آن را منصوص از جانب خدا و رسول (صلىاللهعلیهوآله) میداند و مدرک و مستند شیعه در این گفتار و عقیده، فقط اخبار و احادیثی است که در کتب شیعه ذکر شده است و لا غیر.»[1]
در رد این کلام برقعی میتوان گفت:
اینکه آقای برقعی استناد شیعه را فقط به اخبار مذکور در کتب شیعه میداند و بس، افترایی آشکار و ناحق بر مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) است؛ زیرا بر هر انسان متتبّعی پوشیده نیست که دانشمندان شیعه، نظیر مرحوم علامه امینی در کتاب گران سنگ الغدیر تمام تلاش خود را مصروف داشتهاند تا با بیان تواتر لفظی و معنوی احادیث، اثبات خلافت بلافصل حضرت علی (علیهالسلام) در کتب اهل سنت و ردّ ادعاهای مخالفین به اثبات امامت و خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و افضلیت آن بزرگوار بر سایرین بپردازند و مویّد آنچه که در کتب شیعه آمده است را از اسانید معتبر اهل سنت نیز به اثبات رسانند.
چگونه ممکن است شخصی که مشهور به علّامه است چنین دروغ بزرگی را بر طریقه حق و راه اهل بیت (علیهمالسلام) ببندد. زیرا آنچه را که بزرگان تشیع در قرنهای متمادی بر آن اصرار و استدلال ورزیدهاند، اثبات تواتر حدیث غدیر و سایر احادیث اثبات خلافت و امامت حضرت علی (علیهالسلام) در منابع اهل سنت بوده است.
مطلبی که از زمان نزول این فرمان خداوند بر پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) «وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَكَ الْأَقْرَبین [ شعراء/214] و (نخست) خویشان نزدیکت را (از خدا) بترسان» تا زمان وفات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و با درخواست دوات و قلم شخص رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) درصدد اعلام آن بر همگان از خاص و عام بودهاند.[2]
مضافاً بر اینکه آقای برقعی در سن حدود 55 سالگی، کتاب عقل و دین را مینویسد و در این کتاب، ادلّه شیعه و عامه را در اثبات نص بر امامت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و فرزندان ایشان از ائمه طاهرین (علیهمالسلام) مطرح میکند.[3]
چگونه این ادلّه که متکی بر منابع شیعه و سنی بوده است به یکباره فرو ریخت و ادعا گردید که ادله شیعه فقط از منابع خودش است؛ آیا این دگراندیشی چیزی غیر از ادعای بدون دلیل و یک موضع گیری سیاسی نیست؟!
پینوشت:
[1]. حیدر علی قلمداران، شاه راه اتحاد، مقدمه برقعی بر این کتاب، ص7.
[2]. صحیح مسلم، كتاب الوصیة، باب 6، ح7. «یوم الخمیس، و ما یوم الخمیس، ثم جعل تسیل دموعه حتی رأیت علی خدّیه كأنّها نظام اللّؤلُو. قال: قال رسول الله: ائتونی بالكتف والدواة ـ او اللوح والدواة ـ اكتب لكم كتاباً لن تضلّوا بعده ابداً؛ پنج شنبه و چه روز پنجشنبه سختی بود! آنگاه ابن عباس گریست و سیل اشك او را دیدم كه همچون رشته مروارید بر گونههایش جاری شد. سپس ادامه داد: رسول خدا فرمود: برای من كاغذ و قلمی بیاورید تا برای شما نوشتهای بنگارم كه پس از آن هرگز گمراه نشوید...»
[3]. سید ابوالفضل، برقعی، عقل و دین، ج2، ص174.
افزودن نظر جدید