امامت
«ابوالفضل برقعی» تلاش کرده است که با استناد به آیه 165 سوره مبارکه نساء، امامت ائمه علیهمالسلام را نفی نماید. درحالی که این آیه ارتباطی به "امام و حجت" بودن با نبودن ائمه علیهمالسلام ندارد؛ زیرا حجت در این آیه به معنای عذر و دلیل موجه است.
یکی از شبهاتی که از سوی مخالفین اهلبیت علیهمالسلام مطرح میشود آن است که حرفی از امامت در قرآن زده نشده و همچنین اهلبیت علیهمالسلام هیچگاه از امامت خود سخنی به میان نیاوردهاند. در این کلیپ پاسخ را ببینید.
پیامبر(ص) با همه مشکلات و گرفتاری هایی که از زمان بعثت، در مکه، مدینه و تا آخر عمر شریفشان از مردم می دیدند، دعا و نفرینی در روز غدیر نسبت به بی اعتنایان و دشمنی کنندگان به امیرمؤمنان (ع) کردند که هیچگاه چنین دعا و نفرینی را در حق مخالفان خود بیان نکردند.
افرادی سالها به غصب خلافت چشم دوخته، برای تصاحب آن نقشه ها کشیده و به محض رحلت پیامبر (ص) با حضور در سقیفه به نزاعی سخت پرداخته و تمام کوشش خود را برای تصاحب آن صرف کردند؛ برخی صحابه نیز از حضور در سقیفه خودداری ورزیده و حتی با منتخب سقیفه به شدت به مخالفت پرداختند.
قلمداران شبهه میکند مسئله امامت که این قدر مهم است و روایات زیادی در این زمینه صادر شده چرا در قرآن نسبت به این مسئله پرداخته نشده تا مسلمانان دچار ضلالت و گمراهی نشوند ؟ پاسخ شبهه در حدیثی از امام صادق (ع) بیان شده که به آنها بگویید نماز بر رسول خدا (ص) نازل شد، اما نفرمود سه رکعت است یا چهار رکعت، تا اینکه پیامبر (ص) آن را شرح کرد؛ زکات نازل شد و نفرمود که از دراهم چقدر زکات آن است و نیز آیه اولی الامر نازل شد و این پیامبر بود که آنها را تفسیر کرد؛ در حقیقت، این آیه در حقّ علی، حسن و حسین (ع) نازل شده است.
قلمداران، یکی از بزرگان جریان قرآنیون، این شبهه که اگر امامت، یک امر الهی است، چرا حضرت علی (ع) بعد از سقیفه سکوت کردند را مطرح کرد که در پاسخ میگوییم، حضرت علی (ع) نه تنها در مقابل این انحراف سکوت نکردند، بلکه سکوت در برابر آن را ناروا شمردند و بارها با استدلالهای مختلف، خلیفه و هواداران او را مورد انتقاد و اعتراض قرار دادند.
برقعی از بزرگان جریان قرآنبسندگی معتقد است چون در آیه 51 سوره مائده، واژه «ولی» به معنای دوست است؛ پس در آیه 55 سوره مائده نیز به معنای دوستی است؛ در حالی که در روایات معتبری که در کتب فریقین و در بیان شأن نزول آیه 51 سوره مائده وارد شده، به این مطلب تصریح شده است که معنا و مراد از کلمه «ولی» در این آیه، همان زمامداری و سرپرستی امور است.
عده ای از علمای اهل سنت در منابع معتبر خود به شرح کامل خطبه و حدیث غدیرخم پرداخته اند. در این خطبه شریف پیامبر (ص) با استفاده از کلماتی خاص به ولایت امیرالمومنین (ع) اشاره شده و بر همین اساس، صحابه با ایشان بیعت کردند.
حیدرعلی قلمداران یکی از عناصر شاخص جریان قرآن بسندگی معاصر شیعی، منکر استدلال به حدیث غدیر شد و اصل واقعه را انکار می کند؛ در حالیکه غدیر خم از مسلمات تاریخی است.
تبریک گفتن حاضران به حضرت علی (ع) و بیعت با آن حضرت پس از اتمام خطابه پیامبر (ص) بیانگر آن است که فهم مخاطبان از کل سخنرانی رسول اکرم (ص) مسئله امامت و جانشینی بود؛ زیرا اگر محور خطابه، صرفاً برطرف کردن شکایاتی از حضرت علی (ع) و امر به دوستی نسبت به آن حضرت باشد، تبریک و بیعت اصلاً معنا نداشت.
برخی از مخالفین، اعتقاد شیعه نسبت به امامان الهی را نژادگرایانه خوانده و اینگونه به شیعه ایراد میگیرند. این در حالیست که امامت از طرف خداوند، به افرادی که شایستگی آن را دارند عطا شده و تنها ملاک آن، ذرّیه حضرت فاطمه و علی(ع) بودن نیست. همه امامان شیعه شایسته این مقام الهی بودند و اتهام اعتقاد نژادگرایانه به امامت، از روی جهل و یا از تعصب است.
حیدرعلی قلمداران یکی از عناصر شاخص جریان قرآنبسندگی معاصر شیعی، معتقد است که پیامبر (ص) فرد خاصی را به خلافت نصب نفرموده بودند؛ در حالی که سیره پیامبر (ص) حتی در زمان حیات پر برکتشان به این صورت بود که در سفرهای کوتاه برای خود جانشین تعیین میکردند؛ پس چگونه ممکن است در موضوعی که موجب بقای حکومت اسلامی و وحدت امت اسلام است، غافل مانده باشند؟
از شبهاتی که نسبت به شیعه طرح کردهاند، اعتقاد نژادگرایانه شیعه نسبت به امامان الهی، بدون شایستگی علمی و عملی و تنها بر اساس ذریه حضرت فاطمه و علی(ع) بودن است. در پاسخ میتوان گفت که همه ائمه شایسته این مقام بودند و حتی از جانب مخالفین شیعه نیز مورد مدح قرار گرفتهاند. پس این اتهام از روی جهل یا تعصب است.
علی یعقوبی بر این باور است که امامت نمیتواند به عمق عالم از جمله عالم ماده وارد شود، مگر در ضمن حُکم و مُلک؛ از همینرو او فلسفه ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشريف) را تحقق ملک عظیم در دنیا میداند. وی در جلسه سوم از جلسات «به سوی ظهور»، در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه در عالم چه خواهد شد، میگوید: «پاسخ یک عبارت است، به سوی ملک کبیر.»