امامت
حضرت علی (ع) پس از رحلت حضرت رسول (ص) و حتی طی مدت 25 سال خانه نشینی، حتی یک لحظه این حقیقت را از نظر دور نداشتند که مسئولیت امامت و خلافت و زعامت جامعه اسلامی، مأموریت و جایگاهی الهی بوده که به ایشان تفویض شده و فقط طی دوره ای خاص، به خاطر مهیا نبودن جامعه و شرایط اجتماعی به فعلیت نرسید.
شیعه معتقد است مسئله بسیار مهم رهبری دینی و دنیایی مردم پس از ارتحال پیامبر (ص) مهمل و بدون تکلیفِ مشخص رها نشده است، بلکه رسول اکرم (ص) از اولین روز دعوت خویش (یوم الدار) تا پایان عمر، این مسئله مهم را بیان کرد و امیرالمؤمنین (ع) را به خلافت بلافصل بعد از خویش معرفی کرد و حدیث غدیر یکی از روایاتی است که بر این امر دلالت دارد.
فخر رازی: «آيه ابلاغ در مورد على (ع) نازل شده است. هنگامى كه اين آيه نازل شد، پيامبر (ص) دست على (ع) را گرفت (و بلند كرد) و فرمود: «هر كس كه من مولاى او هستم، پس اين على هم مولى و سرور اوست. پروردگارا كسانی كه ولايت على را پذيرفته اند، دوست بدار و كسانی كه با او به دشمنى برخاسته اند، دشمن بدار!»
روایت بریده اسلمی از ماجرای سپاه یمن، یکی از مهمترین روایاتی است که مورد استناد توجیه کنندگان واقعه غدیر قرار گرفته است؛ آنان مدعیاند که مقصود پیامبر (ص) از بیان خطبه غدیر، از بین بردن شایعاتی است که در بین مسلمین در مورد سپاه یمن و امام علی (ع) وجود دارد! در حالی که این ماجرا مربوط به حجة الوداع نیست، بلکه در سال هشتم هجری واقع شده است.
يكی از خصلت های بارز ابن تيميه حرانی و پيروانش، انكار فضائل و روايات صحيح السندی است كه درباره اهل بيت (ع) وارد شده است؛ بسياری از بزرگان اهل سنت حديث شريف غدير را همراه با جمله «اللهم وال من والاه» نقل کرده و به صحت آن اعتراف كردهاند؛ اما میبينيم كه دشمنی با اميرمؤمنان (ع) سبب شده كه ابن تيميه آن را انكار کرده و دروغ بداند.
کارشناس شبکه وهابی، شبهه قدیمی که پاسخش به کرات مطرح شده با لحنی بیان می کند که انگار احتیاج به برهان ندارد. او کلیپ یکی از علمای شیعه و یک کارشناس صدا و سیما را نشان میدهد و بدون بررسی سندی و دلالی، این سخن را حمل بر دروغ کرده و به این طریق گمان میکند اعتقاد شیعه باطل شد؛ در حالیکه در کتب معتبر اهل سنت مانند این مطالب وجود دارد.
آیه ولایت یکی از روشن ترین دلایل امامت بلافصل علی (ع) است؛ اما برخی از مفسران و متکلمان اهل سنت، شبهاتی درباره دلالت این آیه مطرح کردهاند که از طرف دانشمندان امامیه پاسخ داده شده است.
مفسّران و محدثان بسياری گفته اند که آیه 55 سوره مائده در شأن امام علی (ع) نازل شده است. سيوطى از ابن عباس آورده كه على (ع) در حال ركوع بود كه سائلى كمك خواست و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پيامبر(ص) از او پرسيد: چه كسى انگشتر را به تو صدقه داد؟ او به امام اشاره كرد؛ در اين موقع آيه ولایت نازل شد.
طبری در تفسیر خود مدعی است که شأن نزول آیه ولایت درباره عبادة بن صامت است، اما شیخ طوسى در پاسخ مى نویسد: «روایت نزول آیه درباره عباده با روایات نزول آن درباره امیرمؤمنان تاب مقابله ندارد؛ زیرا این روایت را همه اصحاب حدیث از خاصّه و عامّه بر نقل آن اتفاق کردهاند و اما حدیث مربوط به عباده حداکثر مستند به یک شخص است که او نیز به غرض ورزى و تعصّب معروف است.»
کارشناس شبکه وهابی، شبهه قدیمی که پاسخش به کرات مطرح شده را با لحنی بیان می کند که انگار احتیاج به برهان ندارد. او با کلیپ تقطیع شده یکی از علمای شیعه و یک کارشناس صدا و سیما که سخن شان ظاهر در غلو و غیر عادی بود، شبهه خود را ثابت شده مینماید؛ در حالی که از مقبولات کتب اهل سنت نیز چنین مطالبی قابل ارائه است.
یکی از دلایلی که شیعیان برای اثبات امامت علی بن ابی طالب (ع) به آن استناد می کنند، حدیث ولایت است که با عبارتهای مختلفی در منابع شیعه و سنی نقل شده که عبارت (هُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدی) او (علی (ع)) ولیّ هر مؤمنی پس از من است؛ از مشهورترین آنهاست.
معنای حديث غدير اين است که هر كس كه من بر او أولی و سزاوارتر و يا ناصر و وارث و يا پشتيبان و دوست صميمی او هستم علی (ع) هم برای او اينچنين است و اين كلام صريح در تخصيص علی (ع) به اين منقبت بلند بوده و او را برای ديگران مانند خود قرار داده و پیامبر (ص) اين خصوصيت را برای ديگری قائل نشده است.
ابن تیمیه مدعی است که آیه ابلاغ، قبل از حجة الوداع نازل شده است؛ در مقابل این ادعا می گوییم بر فرض صحت این ادعا، این امکان وجود دارد که برای یک آیه چند شأن نزول وجود داشته باشد؛ همچنین باید گفت که در منابع معتبر اهل سنت آمده است که این آیه در روز غدیر نازل شده است.
بسیارى از علماى اهل سنت در کتاب هاى خود حدیث غدیر را ذکر کرده اند؛ از جمله در کتاب مستدرک حاکم آمده است که پیامبر (ص) در غدیر خم فرمود: آیا شهادت نمى دهید که من از هر مؤمنى به خود او سزاوارتر و اولى هستم؟ همه گفتند: آرى! فرمود: هر که من مولاى اویم، این علىّ مولاى او است.