روش شبهه افکنی شبکه وهابیت و پاسخ نقضی به آن (قسمت دوم)
علمای اهل سنت در مورد عمران بن حصین گفته اند که فرشتگان با او دست داده و به او سلام می کردند؛ وهابیت این سخنان را در مورد اهل بیت (ع) از شیعه نمی پذیرند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کارشناس شبکه ماهواره ای وهابی، شبهه ای که بارها پاسخ داده شده، به صورتی مطرح کرده که انگار جملات او اصل بدیهی است و احتیاج به برهان ندارد. او این مقدمات را پشت سر هم بیان میکند که امامت در اعتقاد شیعه، دروغی نسبت به اسلام است. شیعه عادت به دروغ گفتن دارد و معتقد است دروغ گفتن در امر امامت، مستحب است!!!
سپس با استفاده از تقطیع دو کلیپ، از یکی از علمای شیعه و یک کارشناس در صدا و سیما که سخن شان ظاهر در غلو و غیرعادی بوده، قصد دارد با شبهه خود، دروغگویی شیعیان، دروغ بودن امامت، استحباب دروغ در امر امامت را ثابت کند.
به اینگونه استدلال می توان به دو صورت پاسخ داد:
اینکه بیاییم اعتقاد شیعه در مورد تقیه (که این کارشناس با مسخره کردنِ این اعتقاد قرآنی، آن را عادت به دروغگویی خوانده است) و مبحث امامت را از آیات و روایاتی که مورد قبول اهل سنت است، اثبات کنیم.
صورت دیگر این است که از کتب اهل سنت مواردی را بیاوریم که فردی غیر از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) امری غیر عادی را به خود نسبت دهد یا امری غیر عادی را به فردی نسبت دهند که اعتقاد به معجزه داشتن او ندارند و طبق روش این کارشناس به راحتی میتوان آن قضایای ادعا شده را دروغ شمرد.
در این مقاله چند قضیه شبیه قضایایی که مجری شبکه وهابی تعریف کرد، از مقبولات کتب اهل سنت نقل می کنیم:
ابن حجر می نويسد: «پس از دوره اول، محدَّثين زيادی وجود داشتند (کسانیکه با ملائکه سخن میگفتند) با اينکه بنیاسرائيل دارای پيامبران فراوانی بودند؛ بنابراين چون امت پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) آخرين امت بودند و پيامبر آنان هم آخرين پيامبر است، در عوض آن پيامبران، محدّث در اين امت زياد بودند.»(1)
این ادعای ابن حجر در مورد افراد زیادی از امت اسلامی که با ملائکه در ارتباط هستند، اگر شیعه در مورد اهل بیت (علیهمالسلام) بیان کند، مورد استبعاد وهابیت قرار میگیرد و متهم به غلو و شرک میگردد.
حال به مواردی از کتب معتبر اهل سنت که ادعای ارتباط با ملائکه توسط برخی از صحابه شده است بنگریم:
در صحيح مسلم به نقل از عمران بن حصين آمده است: «فرشته بر من سلام می کرد تا اينکه به غيبت و عدم کنترل زبان مبتلا شدم و او را نديدم و پس از مراقبت و دوری از گناه دوباره ارتباط برقرار شد.»(2)ابن حجر عسقلانی نیز در شرح حال عمران بن حصين مینويسد: «عمران بن حصين کسی بود که فرشتگان با او دست میدادند.»(3) ذهبی هم در شرح حال او مینويسد: «عمران بن حصين از کسانی بود که فرشتگان بر او سلام میکردند.»(4)
احمد بن حنبل در مسندش می نويسد: «روزی حذيفه نزد پيامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) آمد و عرض کرد: در حال نماز شنيدم که گوينده ای می گفت: (اللهم لک الحمد ...) پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: آن گوينده فرشته بود، آمد تا چگونگی حمد و سپاس خدا را به شما بياموزد»(5)
انس از ابیّ بن کعب نقل می کند که در مسجد صدای کسی را که با صدای بلند، حمد خداوند می کرد را شنيده است. ابی بن کعب نزد پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) آمد و داستان را برای حضرت تعريف کرد؛ حضرت فرمود: «او جبرئيل بود.»(6)
مطالبی که از کتب اهل سنت نقل شد همانند مطالبی است که مجری شبکه وهابی از چند شیعه نقل کرده و آن را دروغ خوانده است؛ این مجری اگر این مطالب خارق العاده را که درباره این افراد که نه عصمت داشتند و نه نبی بودند ملاحظه کند و اگر گمان کند نظر شیعه چنین است، حتماً با شدیدترین لحن، بدون بررسی سندی و دلالی رد میکند، در حالیکه این مطالب از کتاب صحیح اهل سنت و شارحان آن که مورد قبول اهل سنت هستند نقل شده است.
بنابراین میتوان با نشان دادن مطالب خارق العاده مورد قبول اهل سنت نسبت به غیر پیامبران، ثابت کرد، عکس العمل مجری شبکه وهابی از روی تعصب و غیر منطقی بوده است.
پینوشت:
1. «وقد كثر هؤلاء المحدثون بعد العصر الأول و حكمته زيادة شرف هذه الأمة بوجود أمثالهم فيها ومضاهاة بنی إسرائيل فی كثرة الأنبياء، فلما فات هذه الأمة المحمدية كثرة الأنبياء لكون نبيهم خاتم الأنبياء عوضوا تكثير الملهمين.» ابن حجر عسقلانی شافعی، ابوالفضل أحمد بن علی، فتح الباری بشرح صحيح البخاری، ج7، ص51.
2. «أن عمران بن الحصين رضی الله عنه كانت به بواسير فكان يصبر على ألمها وكانت الملائكة تسلم عليه فاكتوى فانقطع سلامهم عليه ثم ترك الكی فعاد سلامهم عليه.» مسلم نیشابوری، صحيح مسلم، دار إحياء التراث العربی، ج2، ص899.
3. «وكانت الملائكة تصافحه.» ابن حجر عسقلانی، أبوالفضل أحمد بن علی، تهذيب التهذيب، مطبعة دائرة المعارف النظامية، هند، 1326 ق، ج8، ص126.
4. «وكان ممن يسلم عليه الملائكة.» ذهبی، شمس الدين أبوعبدالله محمد بن أحمد، تذکرة الحفاظ، دار الكتب العلمية، 1419 ق، ج1، ص26.
5. «عن حذيفة بن اليمان انه أتى النبی ص فقال بينما أنا أصلی إذ سمعت متكلما يقول اللهم لك الحمد كله ولك الملك كله بيدك الخير كله إليك يرجع الامر كله علانية وسره فأهل ان تحمد انك على كل شئ قدير اللهم اغفر لی جميع ما مضى من ذنبی واعصمنی فيما بقی من عمری وارزقنی عملا زاكياً ترضى به عنی فقال النبی ص ذاك ملك أتاك يعلمك تحميد ربك.» احمد بن حنبل شیبانی، مسند احمد، مؤسسة الرسالة، 1421 ق، ج38، ص379.
6. «عن أنس قال: قال أبی بن كعب لأدخلن المسجد فلأصلين ولأحمدن الله تعالى بمحامد لم يحمده بها أحد فلما صلى وجلس ليحمد الله تعالى ويثنى عليه إذا هو بصوت عال من خلف يقول: اللهم لك الحمد كله ولك الملك كله و بيدك الخير كله وإليك يرجع الأمر كله علانيته وسره لك الحمد إنك على كل شیء قدير اغفر لی ما مضى من ذنوبی واعصمنی فيما بقی من عمری وارزقنی أعمالاً زاكية ترضى بها عنی وتب علی فأتى رسول الله ص فقص عليه فقال: ذاك جبريل ع.» آلوسی، شهاب الدين محمود بن عبدالله، روح المعانی، دار الکتب العلمیة، 1415 ق، ج11، ص218.
افزودن نظر جدید