پاسخ شبهه ابن تیمیه در شأن نزول آیه ابلاغ

  • 1401/04/09 - 12:26
ابن تیمیه مدعی است که آیه ابلاغ، قبل از حجة الوداع نازل شده است؛ در مقابل این ادعا می گوییم بر فرض صحت این ادعا، این امکان وجود دارد که برای یک آیه چند شأن نزول وجود داشته باشد؛ همچنین باید گفت که در منابع معتبر اهل سنت آمده است که این آیه در روز غدیر نازل شده است.
قرآن ناطق مبین و مفسر قران صامت

در مورد شأن نزول آیه ابلاغ باید گفت که از أبوسعيد خدری روایتی نقل شده است كه آيه «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» در روز غدير خم و در شأن علی بن أبی طالب (ع) نازل شده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابن تیمیه مدعی است که آیه ابلاغ قبل از حجة الوداع نازل شده است و در این زمینه می نویسد: «رافضی (علامه حلّی) می گويد: روايت متواتر از رسول خدا (صلی‌الله‌عليه‌وآله) وارد شده كه هنگامی كه آيه ابلاغ (آیه 67 سوره مائده) نازل شد، رسول خدا (صلی‌الله‌عليه‌وآله) در غدير خم برای مردم خطبه خواند؛ ... جواب او اين می شود كه اين مطلب، دروغی بيش نيست و آيه ابلاغ، مدتی قبل از حجة الوداع نازل شده است.»(1)

نقد و پاسخ به ادعای ابن تیمیه:
بر فرض صحیح بودن ادعای ابن تیمیه باید بگوییم که نزول آيه ابلاغ قبل از حجة الوداع، منافاتی با نزول این آیه در غديرخم ندارد، زيرا آيات دیگری نیز داریم که در مناسبتهای مختلف نازل گرديده است.
مفسران و علمای اهل سنت تصريح كرده‌اند که برخی از سور و يا آيات، به مناسبت و به دلایل متعددی مثل عظمت شأن واقعه و يا تعدد اسباب نزول، تكرار گرديده است.
بخاری نيز در صحیح خود أسباب نزول و زمان و مكانهای متعدّد و مختلفی را برای نزول يك آيه ذكر می‌كند؛ به عنوان مثال: در تفسير قول خداوند متعال: «إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلاً (آل‌عمران/77) آنان که عهد خدا و سوگند خدا را به بهایی اندک بفروشند، اینان را در آخرت بهره‌ای نیست.» دو شان نزول ذكر می‌كند.(2)

همچنین در رد بر این ادعای ابن تیمیه باید بگوییم که:
روایاتی در منابع معتبر اهل سنت وجود دارد که دلالت بر زمان نزول این آیه در روز غدیر دارد؛ مانند این روایت که از ابن عباس روايت شده: «هنگامی كه اين آيه نازل شد: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» نبی اكرم (صلی‌الله‌عليه‌وآله) دست علی را گرفت و فرمود: «من كنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه وعاد من عاداه.»
ابن مردويه نیز از أبوسعيد خدری مثل اين روايت را نقل كرده است و در آخر آن اينگونه آورده است: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ.»  نبی اكرم (صلی‌الله‌عليه‌وآله) فرمود: الله أكبر برای إكمال دين و تمام گرديدن نعمت و رضايت الهی با رسالت من و ولايت علی بن أبی طالب.»(3)

همچنین أبوالحسن علی بن أحمد بن محمد بن علی شافعی (واحدی) در کتاب أسباب النزول خود پیرامون شأن نزول آیه ابلاغ می نویسد: «از أبوسعيد خدری روایتی نقل شده است كه آيه «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» در روز غدير خم و در شأن علی بن أبی طالب (علیه‌السلام) نازل شده است.»(4)

پی‌نوشت:
1. ابن تیمیه، منهاج السنه النبويه، ج7، ص315 تا 317. (قال الرافضی: الخبر المتواتر عن النبی (ص): أنه لما نزل قوله تعالي: (يا أيها الرسول بلغ ما أنزل اليك من ربك). (المائدة: 67) خطب الناس في غدير خُم ...)
2. صحيح بخاری، ج3، ص60، دار الفكر للطباعه والنشر والتوزيع.
3. سیوطی، جلاالدین، الدر المنثور، ج3، ص117.
4. أبوالحسن علی بن أحمد بن محمد بن علی الواحدی، النيسابوری، أسباب النزول واحدی، ص204. «نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ»

برچسب‌ها: 
تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام. این آیه تنها و تنها خصوص واقعه ای خاص است و هیچ ربطی با تفاسیر باطل إبن تیمیهٔ ندارد، زیرا؛ ۱- سیاق بر هم خورده؛ چون عبارت ﴿ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِم مِّن رَّبِّهِمۡ ﴾ در آیهٔ قبل، یعنی در آیهٔ ﴿ وَ لَوۡ أَنَّهُمۡ أَقَامُواْ ٱلتَّوۡرَـٰةَ وَ ٱلۡإِنجِيلَ - وَ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِم مِّن رَّبِّهِمۡ - ﴾ نسبت به مردم است و در واقع مراد شریعت است که به دست مردم رسیده. اما به خودی خود، جملهٔ ﴿ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ ﴾ در عبارت ﴿ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ ﴾ نسبت به محمد (ص) است، و بزرگ تر از شریعتی است که به مردم می رسد؛ چون آن چه بر قلب رسول (ص) نازل می شود می تواند شامل رموزی بین خدا و ایشان هم بشود که حق ندارد به مردم ابلاغ کند. این یک تناقض است، از طرفی نباید برخی اسرار را برای مردم فاش کند و از طرفی موظف است ابلاغش کند. این جاست که باید از قرینهٔ خارجی کمک گرفت و دایرهٔ ﴿ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ ﴾ را کوچک تر کرد، پس ادعای سیاق در این آیه بی معناست و سیاق هیچ کاری نمی تواند بکند و این قرینهٔ خارجیست که حلال مشکل ما خواهد بود. ۲- اگر مقصود از ﴿ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ ﴾ را تمام وحی بدانید، فساد بزرگی در آیه قائل خواهید شد: در این صورت خدای کائنات با آن فصاحتش به بهترین مخلوقش می فرماید: « ای محمد (ص)! دین را ابلاغ کن! اگر دین را ابلاغ نکنی، دین را ابلاغ نکردی! » یا بفرماید: « اگر رسالتت را ابلاغ نکنی، رسالتت را ابلاغ نکردی. » و ...، که می دانیم خداوند هیچ گاه این طور حرف لغو نخواهد زد. زمانی معنا درست خواهد شد که خداوند (مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ) را در خصوص جزء نازل کند و (فَمَا بَلَّغۡتَ رِسَالَتَهُۥۚ) را خصوص کل، و بگوید: ای پیامبر (ص) این یک چیز را ابلاغ کن، اگر همین یک چیز را ابلاغ نکنی، گویی هیچ چیز از رسالت ابلاغ نکردی! (یعنی این با رسالتت برابری می کند.) ۳- در این جا فعل ماضی (أنزل) آمده و نشان می دهد مراد وحی نازل شده قبل از نزول این آیه است، و نه بعد آن، پس شامل تمام رسالت نیست، بلکه بخشی از رسالت است. از طرفی باید هم زمان، فعل های (نزل) و (بلغ) را یا به حال می آورد، یا به ماضی. برای مثال می فرمود: « آن چه بر تو نازل می شود (حال) را ابلاغ کن (حال). » یا می فرمود: « باید ابلاغ (ماضی) می کردی آن چه بر تو نازل شده (ماضی). » اما در اینجا فعل امر که برای حال است در کنار فعل ماضی آمده. یعنی معنا چنین خواهد شد: ای محمد (ص)، هر آن چه از دین از اول تا الآن بر تو - نازل شده - [دوباره و الآن] ابلاغ کن. می بینیم معنا نمی دهد؛ چرا پیامبر دوباره باید همه چیز را ابلاغ کند؟ اما اگر سیاق قطع شده، دلیلی بر آن نیست دیگر رابطه ای هم میان آیات نیست، بلکه ما معتقدیم با ادغام آیات قبل و این آیه، نکته ای زندگی ساز برداشت می شود: در ابتدا خصوص امت های گذشته می فرماید: وَ لَوۡ أَنَّهُمۡ أَقَامُواْ ... مَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِم مِّن رَّبِّهِمۡ - لَأَكَلُواْ مِن فَوۡقِهِمۡ وَمِن تَحۡتِ أَرۡجُلِهِمۚ ( و اگر آن چه بر آنان نازل شده از سوی پروردگارشان را به پا میداشتند، از بالا سرشان و زیر پایشان نعمت می بارید - ) سپس روی به سوی پیامبر و امت می کند و می فرماید: يَـٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ (فی علی علیه السلام) و بدان معناست که ترک این حکم موجب قهر نعمات الهیست و آیات قبل در مقام بیان هشدار و نصیحت بودند که بگویند: مبادا شما مؤمنان هم به مصیبت شریعت های گذشته دچار شوید. این همچون سخن حضرت زهرا سلام الله علیها است که فرمود: « اگر ولایت علی علیه السلام را قبول می کردید از آسمان و زمین بر شما نعمت می بارید [ و دچار فتنه و فقر نمی شدید ]. »

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.