حسادت به فضائل حضرت علی (ع) دلیل کتمان غدیر در سقیفه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حیدرعلی قلمداران یکی از سران جریان قرآنیون معاصر که منکر امر خلافت بلافصل حضرت علی (علیهالسلام) است، در یکی از کتب خود در بحث انکار واقعه غدیرخم می نویسد: «قوت ايمان اصحاب فداكار و مجاهد رسول االله (صلیاللهعلیهوآله) و مدح و تجليل قرآن كريم از ايشان، با كتمان خلافت و امامت الهی علی (علیهالسلام) توسط آنان، تناقض صريح دارد؛ زیرا انگيزهای برای كتمان خطبه غدير نداشتند و اگر از خطبه مذكور، چنان معنايی را فهميده بودند، تخلف نمیكردند.»(1)
در نقد و پاسخ به این ادعای قلمداران که مدعی است ایمان اصحاب با کتمان واقعه غدیرخم تناقض دارد، باید بگوییم همانگونه که حسادت برادران حضرت یوسف (علیهالسلام) که فرزندان نبی خدا و پیغمبرزاده بودند باعث شد در طول یک روز به چاه انداختن حضرت یوسف (علیهالسلام) را کتمان کنند، بعد از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هم حسادتی که برخی از صحابه نسبت به فضائل حضرت علی (علیهالسلام) داشتند باعث شد که امامت الهی حضرت امیر (علیهالسلام) که در حجة الوداع که توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به مردم ابلاغ شده بود را کتمان کنند.
این سخن که «کلُّ ذى نعمة محسود.(2) هر صاحب نعمتى، مورد حسد واقع می شود.» سخنى کاملاً درست است که هم در فرموده اى از رسول اکرم (صلىاللهعلیهوآله) به کار رفته و هم به عنوان یک مَثَل نزد عرب زبانان رواج یافته است.
همچنین بنا بر گزارشهاى موجود، تا زمانى که رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در قید حیات بود، این امکان براى حسودان وجود نداشت که در چنین ابعادى (غصب خلافت) نسبت به على (علیهالسلام) حسادت بورزند، اما پس از وفات آن حضرت، آنان فرصت یافتند تا خلافت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را از على (علیهالسلام) غصب کنند و این حقّ او را تصاحب کنند.
جالب توجه آنکه رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) خود چنین وضعیتى را پیش بینى کرده و به على (علیهالسلام) فرموده بود: «... ستمگران آنانند که به تو رشک میورزند و بر تو ستم روا مىدارند، و پس از من، تو را از حقّت باز مىدارند.»(3) و چنانکه آن حضرت نیز پیش بینى فرموده بودند کینههاى پنهان نسبت به على (علیهالسلام) پس از وفات ایشان، بروز پیدا خواهد کرد.(4)
در این باره، باید توجه داشت که رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در زمان حیات خود به فرمان الهى علاوه بر واقعه غدیرخم در موارد گوناگون، على (علیهالسلام) را به خلافت و جانشینى برگزیده بود. از این رو، تصاحبِ آن جایگاه از سوى دیگران، در واقع منعِ على (علیهالسلام) از دستیابى به حقّ خود بود. در این باره، امام على (علیهالسلام) خود نیز در اوایل خلافتش در برابر بیعت شکنانى، چون طلحه و زبیر مىفرماید: «سوگند به خدا! من همواره از حقّ خویش محروم ماندم و از هنگام وفات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) تا امروز حقّ مرا از من بازداشته و به دیگرى اختصاص دادند.»(5)
پینوشت:
1. قلمداران، حیدرعلی، شاه راه اتحاد، ص120.
2. هيثمی نور الدین، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج8، ص195.
3. علامه مجلسى، بحارالانوار، ج36، ص60، ح3. (والظلمة هم الذين يحسدونك ويبغون عليك ويمنعونك حقك بعدی.)
4. متقى هندى، کنز العمال، ج13، ص176، ح36523.
5. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، خطبه 6.
افزودن نظر جدید