قرآن، نافی حجیت ائمه نیست

  • 1403/07/07 - 08:21

«ابوالفضل برقعی» تلاش کرده است که با استناد به آیه 165 سوره مبارکه نساء، امامت ائمه علیهم‌السلام را نفی نماید. درحالی که این آیه ارتباطی به "امام و حجت" بودن با نبودن ائمه علیهم‌السلام ندارد؛ زیرا حجت در این آیه به معنای عذر و دلیل موجه است.

قرآنیون

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی» یکی از چهره‌های شاخص «قرآنیون» تلاش بسیاری انجام داده تا امامت ائمه علیهم‌السلام را نفی کند؛ از این‌رو تلاش و کوشش بسیاری برای جمع‌آوری و ارائه شواهدی بر این ادعا (نفی امامت ائمه) انجام داده است.

یکی از مشهورترین ادله برقعی برای نفی امامت اهل‌بیت علیهم‌السلام و رد عقیده امامیه، تمسک به این آیه است: «رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ کَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا»؛ [1] «پیامبرانی که بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حکیم است.»

برقعی در توضیح این آیه و تشریح دلیل خود می‌نویسد: «خدای تعالی با فرستادن رسول، دین و حجت را تمام کرده و پس از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به کسی وحی نمی‌شود و کسی بعد از رسول خدا، حجت نیست تا مذهبی بیاورد.»[2]

برقعی علی‌رغم شعار قرآن‌گرایی، دارای ضعف و کاستی و ایرادهای بسیاری در برداشت از قرآن بود. این مورد یک نمونه از ضعف قرآن‌پژوهی برقعی است.

1. حجت به معنای دلالت روشن، برهان، استدلال و چیزی است که بر خصم احتجاج می‌شود و او را دفع می‌کند.[3] اینکه به امام حجت گفته می‌شود؛ چون حجت الهی از طریق او برای انسان اقامه می‌شود.[4]

2. آیه مورد استناد برقعی در مقام بیان فلسفه بعثت انبیاء است. این آیه بیان می‌دارد که اگر ارسال نبی، از سوی خدا صورت نگیرد، انسان می‌تواند با خداوند احتجاج کرده و او را بابت عدم ارسال نبی و عدم ارائه خیر و شر بازخواست نماید. از این رو چون پیامبران از سوی خداوند برای هدایت بشر فرستاده شده‌اند، انسان، در برابر خداوند هیچ عذر و بهانه‌ای برای شقاوت و دوزخی شدن خود ندارد.[5]

لذا مضمون این آیه هیچ ارتباطی به "امام و حجت" بودن یا نبودن ائمه علیهم‌السلام ندارد؛ زیرا حجت در این آیه به معنای عذر و دلیل موجه است. شاهد آن، استعمال کلمه حجت با حرف «علی» است که در مواردی به کار می‌رود که یکی درصدد اقامه دلیل بر دیگری باشد.[6]

3. مضمون این آیه در آیات دیگر نیز تکرار شده است و همگی این آیات در صدد بیان این مطلب هستند که خداوند بدون اتمام حجت، کسی را معذب نمی‌سازد و با ارسال پیامبران و بیم‌دهندگان، عذری برای عدم ایمان و پیروی از انبیاء باقی نگذاشته است.[7]

بنابراین باید گفت که در آیه‌ای که برقعی برای اثبات ادعای خویش مطرح کرده، توجه وافی و کافی به معنای آن آیه نشده و آیه به گواه مفسرین در صدد اثبات امری دیگر است که هیچ ارتباطی با آنچه که برقعی ادعا می‌کند، ندارد.

پی‌نوشت:

[1]. سوره مبارکه نساء، آیه شریفه 165.
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، اصول دین از نظر قرآن و مستند به آیات آن، ص35-36. تصحیح اسحاق العوفی، انتشارات حقیقت.
[3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص219. تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق، دارالعلم.
[4]. مجلسی، محمّد باقر بن محمّد تقي، مرآة العقول، ج2، ص294. الناشردار الكتب الإسلاميّة.
[5]. شيخ الطبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج3، ص218. ناشر : دار المعرفة.
[6]. مدنی شیرازی، سید علی، الطراز الاول، ج4، ص44، مشهد، موسسه آل البیت الاحیاء التراث.
[7]. سوره مبارکه مائده آیه 19. سوره طه آیه 125و134. سوره فاطر آیه37.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.