قرآن، نافی حجیت ائمه نیست
«ابوالفضل برقعی» تلاش کرده است که با استناد به آیه 165 سوره مبارکه نساء، امامت ائمه علیهمالسلام را نفی نماید. درحالی که این آیه ارتباطی به "امام و حجت" بودن با نبودن ائمه علیهمالسلام ندارد؛ زیرا حجت در این آیه به معنای عذر و دلیل موجه است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی» یکی از چهرههای شاخص «قرآنیون» تلاش بسیاری انجام داده تا امامت ائمه علیهمالسلام را نفی کند؛ از اینرو تلاش و کوشش بسیاری برای جمعآوری و ارائه شواهدی بر این ادعا (نفی امامت ائمه) انجام داده است.
یکی از مشهورترین ادله برقعی برای نفی امامت اهلبیت علیهمالسلام و رد عقیده امامیه، تمسک به این آیه است: «رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ کَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا»؛ [1] «پیامبرانی که بشارتدهنده و بیمدهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حکیم است.»
برقعی در توضیح این آیه و تشریح دلیل خود مینویسد: «خدای تعالی با فرستادن رسول، دین و حجت را تمام کرده و پس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به کسی وحی نمیشود و کسی بعد از رسول خدا، حجت نیست تا مذهبی بیاورد.»[2]
برقعی علیرغم شعار قرآنگرایی، دارای ضعف و کاستی و ایرادهای بسیاری در برداشت از قرآن بود. این مورد یک نمونه از ضعف قرآنپژوهی برقعی است.
1. حجت به معنای دلالت روشن، برهان، استدلال و چیزی است که بر خصم احتجاج میشود و او را دفع میکند.[3] اینکه به امام حجت گفته میشود؛ چون حجت الهی از طریق او برای انسان اقامه میشود.[4]
2. آیه مورد استناد برقعی در مقام بیان فلسفه بعثت انبیاء است. این آیه بیان میدارد که اگر ارسال نبی، از سوی خدا صورت نگیرد، انسان میتواند با خداوند احتجاج کرده و او را بابت عدم ارسال نبی و عدم ارائه خیر و شر بازخواست نماید. از این رو چون پیامبران از سوی خداوند برای هدایت بشر فرستاده شدهاند، انسان، در برابر خداوند هیچ عذر و بهانهای برای شقاوت و دوزخی شدن خود ندارد.[5]
لذا مضمون این آیه هیچ ارتباطی به "امام و حجت" بودن یا نبودن ائمه علیهمالسلام ندارد؛ زیرا حجت در این آیه به معنای عذر و دلیل موجه است. شاهد آن، استعمال کلمه حجت با حرف «علی» است که در مواردی به کار میرود که یکی درصدد اقامه دلیل بر دیگری باشد.[6]
3. مضمون این آیه در آیات دیگر نیز تکرار شده است و همگی این آیات در صدد بیان این مطلب هستند که خداوند بدون اتمام حجت، کسی را معذب نمیسازد و با ارسال پیامبران و بیمدهندگان، عذری برای عدم ایمان و پیروی از انبیاء باقی نگذاشته است.[7]
بنابراین باید گفت که در آیهای که برقعی برای اثبات ادعای خویش مطرح کرده، توجه وافی و کافی به معنای آن آیه نشده و آیه به گواه مفسرین در صدد اثبات امری دیگر است که هیچ ارتباطی با آنچه که برقعی ادعا میکند، ندارد.
پینوشت:
[1]. سوره مبارکه نساء، آیه شریفه 165.
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، اصول دین از نظر قرآن و مستند به آیات آن، ص35-36. تصحیح اسحاق العوفی، انتشارات حقیقت.
[3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص219. تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق، دارالعلم.
[4]. مجلسی، محمّد باقر بن محمّد تقي، مرآة العقول، ج2، ص294. الناشردار الكتب الإسلاميّة.
[5]. شيخ الطبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج3، ص218. ناشر : دار المعرفة.
[6]. مدنی شیرازی، سید علی، الطراز الاول، ج4، ص44، مشهد، موسسه آل البیت الاحیاء التراث.
[7]. سوره مبارکه مائده آیه 19. سوره طه آیه 125و134. سوره فاطر آیه37.
افزودن نظر جدید