دلیل عدم بیعت امام حسین (ع) با یزید (قسمت اول)

  • 1401/05/29 - 15:13
با توجّه به اینکه امام حسین (ع) یزید را هرگز شایسته این جایگاه نمى دانست و خود را به حق، شایسته ترین فرد براى امر خلافت مى‌دید، با یزید بیعت نکرد و حکومت او را به رسمیّت نشناخت.
قرآن ناطق مبین و مفسر قران صامت

امام حسین (ع): هنگامى که امت اسلامى به زمامدارى مثل یزید گرفتار آید، باید فاتحه اسلام را خواند! من از جدّم رسول خدا (ص) شنیدم که مى فرمود: خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چرا امام حسین (علیه‌السلام) با یزید بیعت نکرد، همان گونه که برادرش امام حسن (علیه‌السلام) با معاویه صلح کرد؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت که هر حادثه تاریخی را باید با توجه به شرایط و اوضاع سیاسی زمان خودش بررسی کرد.
صلح امام حسن (علیه‌السلام) و قیام امام حسین (علیه‌السلام) دو حادثه و واقعه تاریخی هستند و هر کدام از آنها را باید با در نظر گرفتن شرایط سیاسی ـ اجتماعی عصر خود تحلیل و بررسی کرد وگرنه از نگاه شیعه، هر دوی آنها امام و معصوم از خطا و اشتباهند و اگر امام حسین (علیه‌السلام) به عنوان جانشین امام علی (علیه‌السلام) به امامت می‌رسیدند، همان کاری را انجام می‌دادند که برادرشان امام حسن (علیه‌السلام) انتخاب کردند.
به همین جهت بود که امام حسین (علیه‌السلام) در زمان حیات معاویه با آن که نامه‌هایی از اهل عراق برای دعوت به قیام علیه معاویه داشتند، دست به این کار نزدند و فرمودند: «امروز، روز قیام نیست، خداوند شما را مورد رحمت قرار دهد، تا زمانی که معاویه زنده است کاری نکنید و در خانه‌ها مخفی شوید.»(1)

آنچه در تاریخ مسلم است، این است که معاویه هرچند که شخص حیله گری بود، اما ظاهر احکام اسلامی را تا حدودی مراعات می‌کرد؛ بر خلاف یزید که نه تنها دشمنی با اسلام را در نهاد خود (مانند پدرش) داشت، بلکه این دشمنی را ابراز و آشکار می‌کرد و به هیچ یک از مقدسات اسلامی پایبند نبود. بدين رو مردم او را آنگونه كه بود مى‌شناختند و بيعت با چنين حاكمى، يعنى اعلان رضايت به اعمال خلاف شرع او.

ماهيت يزيد چنان شناخته شده و منفور بود كه امام (علیه‌السلام) ادامه خلافت یزید را هدم اسلام خواند و در پاسخ به پيشنهاد مروان بن حكم در بیعت با يزيد فرمود: «اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ وَعَلَى الاْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاْمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ، وَلَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله يَقُولُ: اَلْخِلافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلى آلِ اَبى سُفيانَ.(2) (در صورت بیعت با یزید بايد گفت:) انا للّه و انا اليه راجعون و فاتحه اسلام را باید خواند؛ زيرا امت اسلام گرفتار چوپانى همانند يزيد شده است و من خودم از رسول خدا (صلی‌الله‌عليه‌وآله) شنيدم كه مى‌فرمود: خلافت بر آل ابوسفيان حرام است.»

صلح و بيعت با كسى كه ابايى از تظاهر به فسق نداشت و آشكارا عليه مبانى و احكام شرع، سخن مى گفت و هيچگونه شرم و حيايى را بر نمى تافت، معنايى داشت كه اگر مصداق مى‌يافت، به دين و ديندارى لطمات اساسى وارد مى‌كرد.
بدين روست كه امام با قاطعيت بسيار در سخن دیگرى خطاب به برادرش محمد حنفیه، مى‌فرماید: «یا أَخِی! وَاللهِ لَوْ لَمْ یَکُنْ فِی الدُّنْیا مَلْجَأٌ وَ لا مَأْوَى، لَما بایَعْتُ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ.(3) اى برادر! به خدا سوگند! اگر در هیچ نقطه‌اى از دنیا، هیچ پناهگاه و جاى امنى نداشته باشم، هرگز با یزید بن معاویه بیعت نخواهم کرد.»

پی‌نوشت:
1. سید منذر حکیم با همکاری جمعی از نویسندگان، اعلام الهدایة، امام حسین (ع)، مجمع جهانی اهل البیت (ع)، ص147.
2. محمدی ری‌شهری، محمد، شهادت نامه امام حسين (عليه‌السلام)، ص213.
3. اخطب خوارزم، موفق بن احمد؛ سماوی، محمد، مقتل الحسین، ج1، ص182، نشر انوار الهدی، چاپ دوم.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.