جریان های افراطی
«یاسر الحبیب» از چهرههای شاخص جریان تشیع لندنی، حمایت کشورهای مسلمان از جبهه مقاومت و مردم مظلوم فلسطین را محکوم کرد. وی مدعی شد که باید به کمک شیعیان شتافت، نه اهل سنت فلسطین؛ البته این یک دروغ بزرگ است که او ادعا کرده، زیرا در ماجرای حمله داعش به مردم عراق، وی نه تنها موضعی به نفع شیعیان نگرفت، بلکه علیه علمایی که فتوای جهاد در مقابل این گروهک جنایتکار تکفیری صادر کردند، موضع گرفته و به آنان اهانتهای ناروایی کرد.
پیروان و طرفداران جریان انحرافی قرآنبسندگی، با خلط در معانی آیات قرآن میگویند، آیات قرآن، ما را به اکتفا به خداوند، بهعنوان رب و اکتفا به قرآن، به عنوان کتاب ترغیب میکند؛ این ادعا، در حالی است که شمار زیادی از آیات قرآن، بر اعتبار سنت پیامبر(ص) و هر آنچه به ایشان منتسب است، صراحت دارد.
«شریعت سنگلجی» از فعالان نگرش قرآن بسندگی در دوره رضاخان، زمانی که انجام هرگونه فعالیت دینی محدودیتهای زیادی داشت، آزادانه عقاید و اندیشههایش را بیان میکرد. وی انتقادات تندی به مناسک مذهبی شیعه وارد میکرد و از سوی رضاخان که مدعی اصلاحات مذهبی بود، مورد حمایت ویژه قرار میگرفت.
«احمد صبحی منصور»، از قرآنیون اهلسنت است که با خلط در معانی آیات قرآن، میگوید آیات قرآن ما را امر به اطاعت از قرآن و نهی از تبعیت غیر قرآن (از جمله سنت پیامبر و کتابهای حدیثی و تفسیری) میکند. این ادعای احمد صبحی منصور، مبنی بر قرآنبسندگی و نفی حجیت سنت است، در حالی که شمار زیادی از آیات قرآن بر اعتبار سنت پیامبر(ص) و هر آنچه به ایشان منتسب است، صراحت دارد.
«احمد صبحی منصور»، از قرآنیون اهلسنت، برای اثبات مبانی خود ادعا کرده است که مراد از کلمه «رسول» در آیات قرآن که امر به اطاعت از خداوند و رسول کرده، قرآن کریم است؛ این در حالی است که این ادعا، نه با بلاغت و فصاحت قرآن سازگار است و نه با تفاسیر سایر مفسران فرییقین.
«احمد صبحی منصور»، از قرآنیون اهلسنت است که با خلط در معانی آیات قرآن میگوید، مراد از «هذا»، در آیه 153 سوره انعام، «قرآن» و مراد از «سبل»، «احادیث منسوب به پیامبر(ص)» است که از آن نهی شده است؛ این در حالی است که مراد از «هذا» در آین آیه، دین الهی است نه قرآن.
برقعی که به دنبال تضعیف بزرگان حدیثی شیعه، ازجمله مرحوم کلینی است، ادعاهای بیاساسی را نسبت به مرحوم کلینی و کتاب کافی مطرح کرده است که هیچ پشتوانه علمی نداشته و صرفاً یک نظر شخصی و برخلاف نظر بزرگان شیعه و اهل سنت، در اینباره است.
جریان افراطی تشیع لندنی، با سب و اهانت به عایشه (یکی از همسران رسول خدا (ص)) در رسانههای عمومی و به شکل گسترده، اسباب اختلاف و تفرقه میان شیعه و اهلسنت را فراهم کرده است؛ صدور این گونه اعمال، از جانب برخی از افراد منتسب به این جریان، مخالف با سیره اهلبیت(ع) و مخالف با منش علما و بزرگان مذهب شیعه است.
دشمنان اسلام برای دستیابی به اهداف استعماری خود در بلاد اسلامی، از نقشههای مختلفی استفاده میکنند که ازجمله میتوان به حربه اختلافافکنی میان مذاهب اسلامی اشاره کرد که آن از طریق ایجاد و تأسیس احزاب، فرقه و جریانهای افراطی و نیز دامنزدن به اختلافات مذهبی بین پیروان فرق صورت میپذیرد.
قرآن مسلمانان را از فحش و ناسزا به مقدسات مکاتب دیگر منع میکند؛ زیرا سبّ و توهین به مقدسات مذاهب در طول تاریخ، مهمترین وسیله برای پاره پاره کردن اسلام و ایجاد تفرقه و جدایی میان مسلمانان بوده است. خداوند در قرآن میفرماید: «آنها که آیین و مذهب خود را پراکنده کردند و به دستههای مختلف تقسیم شدند، هیچگونه ارتباطی با مکتب تو (اسلام) ندارند».
تشیع لندنی با سب و اهانت به عایشه (یکی از همسران رسول خدا (ص)) در رسانههای عمومی و به شکل گسترده، اسباب اختلاف و تفرقه میان شیعه و اهلسنت را فراهم کرده است؛ در حالی که از دیدگاه شیعه، زنان تمام پیامبران، از تهمت زنا و اعمال ناشایست مبرا بودهاند.
«تشیع لندنی» یا «تشیع انگلیسی» یکی از جریانهای انحرافی و افراطی است که اقدامات آنها خلاف رفتار و سیره اهلبیت (ع) در برخورد با اهلسنت بوده است. اقداماتی که علاوه بر تضعیف مسلمانان و سلطه استعمارگران، موجب کشتار شیعیان بیگناه در کشورهای مختلف نیز شده است.
برقعی، از بزرگان قرآنیون، با استناد به آیه 86 سوره نحل، توسل را شرک دانسته و مقصود از شرکایی را که در این آیه ذکر شده است، اولیا خدا و بزرگان میداند که در روز قیامت، متوسلان و خوانندگان خود را دروغگو میخوانند؛در حالی که مفسران بزرگ فریقین، دیدگاهی برخلاف آنچه که برقعی ادعا کرده است، دارند.
یکی از شاخصههای اساسی جریان افراطی تشیع لندنی، غلو و افراط در مسئله عزاداری و ترویج برگزاری دهههای مختلف عزاداری در طول سال در مناسبتهای مختلف است. انجام این اعمال افراطی، توسط طرفداران این جریان در صورتی است که اهلبیت عصمت و طهارت(ع) همواره خود را «نُمْرقه وسطی» یعنی گروه معتدل و دور از افراطوتفریط معرفی میکردند که تندروان باید بهسوی آنها بازگردند و جاماندگان باید خود را به آنها برسانند.