جریان های افراطی
تشیع لندنی از جریانهای انحرافی و افراطی است که با اقدامات خود سبب کینه توزی و اختلاف میان مسلمانان شده است؛ در صورتی که اهلبیت(ع) پیوسته مسلمانان را به مهربانی و الفت و همدلی توصیه کردهاند. حضرت علی(ع) میفرماید: «هیچکس به وحدت و یگانگی امت محمد(ص) از من حریصتر نیست. من با چنین کاری پاداش زیبا و عاقبتی نیکو را طلب میکنم».
جریان «تشیع لندنی» جریانی است که همواره درصدد ارائه چهرهای منفور از شریعت اسلام بوده است. بزرگان و چهره های شاخص این جریان بیشتر به دنبال این هستند که چهرهای سکولار از اسلام ارائه کنند، در نگاه مخاطبین این جریان، دین اسلام بهعنوان دین فردی و «دین آخرت» شناخته میشود.
به جریان افراطی قرآنیون که با استناد به برخی از آیات، قرآن را برای بشر کافی میدانند و حجیت سنت پیامبر(ص) را زیر سؤال میبرند، این در حالی است که طبق این آیه، پیامبر(ص) وظیفه استنطاق قرآن و تبیین احکام و قوانین و فرائض و سنن را از سوی خداوند بر عهده دارد و در واقع، خود قرآن ناطق است.
جَکرالوی از بزرگان جریان قرآنیون، تعداد نمازهای یومیه را با استدلال به آیه 114 سوره هود، پنج نماز دانسته است. این در حالی است که آیه مورد استناد وی، به اقامه نماز در دو سوی روز و در قسمتهایی از شب امر کرده و تعداد نماز مشخص نشده، بلکه محدوده نمازخواندن را مشخص کرده است.
حدیث، بعد از قرآن دومین منبع استنباط احکام نزد شیعه و اهل سنت بوده و بسیاری از احکام فقهی که توسط پیامبر اکرم(ص) تشریع شده، در قالب احادیث و روایات به ما رسیده است؛ اما عدهای فقط قرآن را تنها منبع و مصدر تشریع دین میدانند؛ مانند فرقه قرآنیون که فقط قرآن را حجت دانسته و سنت را انکار میکنند که این اعتقاد، مخالف قرآن است.
شبکهها و رسانههایی که امروز در اختیار جریانهای انحرافی و افراطی است، در آنها انواع و اقسام توهینها و تهمتها به مذاهب به چشم میخورد، شبکههایی با نامهای اسلامی و مقدس ایجاد کردهاند و همچون قرآنهای بر روی نیزه در ظاهر به نام آموزش احکام فقهی و دفاع از دین فعالیت میکنند، ولی در واقع برای ایجاد تفرقه و اختلاف میان مذاهب اسلامی تأسیس شدهاند.
مقام معظم رهبری(مدظله) با توجه به اقدامات افراطی جریان تشیع لندنی که پایگاهی تحت عنوان حسینیه رسول اعظم در لندن در اختیار دارد، فرمود: «ما تشیعی را که مرکز و پایگاه تبلیغاتش لندن است، قبول نداریم؛ این تشیعی نیست که ائمه(ع) آن را ترویج کردند و آن را خواستند. تشیعی که بر پایه ایجاد اختلاف، بر پایه تمهید و صاف کردن جاده برای حضور دشمنهای اسلام است، تشیع نیست؛ انحراف است».
«یاسر الحبیب» از افراد و چهرههای شاخص جریان انحرافی و افراطی «تشیع لندنی» است که عملیات اخیر «حماس» و جبهه مقاومت در سرزمینهای اشغالی که منجر به هلاکت تعداد زیادی از صهیونیستها و شکست اطلاعاتی رژیم غاصب صهیونیستی شد را محکوم کرد.
جریان افراطی «شیعه انگلیسی» بر پایه مبانی و تفکراتی از جمله مخالفت شدید با علوم عقلی به ویژه فلسفه و ظاهرگرایی و حدیث محوری شکل گرفته است و طرفداران این جریان در هر موضوعی که روایت معتبری وجود نداشته باشد، ناچاراً برای راهگشایی، هر روایتی را (هرچند ضعیف و نامعتبر) مبنای اعتقادات و اعمال خویش قرار میدهند.
یکی از خصوصیات و ویژگیهای جریانهای افراطی، وحدت ستیزی و دامن زدن به دشمنیهای مذهبی است، در حالی که روش و موضع علمای بزرگ شیعه در طول تاریخ، کاملاً برخلاف این رفتار جاهلانه بوده است؛ ازجمله این بزرگان، آیتاللهالعظمی بروجردی بود که تعامل ایشان با علمای تقریبی مصر باعث شد شیخ شلتوت، فتوایی تاریخی در مشروعیت پذیرش شیعه صادر کند.
جهان اسلام، امروزه درون خود با مشکلات گوناگونی مواجه است. کشورهای استعمارگر که دوام و بقای خود را در از بین بردن اسلام و ضعیف نگه داشتن مسلمانان میبینند، به ترفندهای گوناگونی برای جلوگیری از وحدت مسلمانان و ایجاد تفرقه دست میزنند. در چنین وضعیتی بر تمام مسلمانان واجب است که به مقابله با این اهداف شوم برخیزند. این امر مهم در ایران با پیروزی انقلاب اسلامی و راهبرد و
حدت اسلامی به وسیله امام خمینی(ره) به منصه ظهور رسید.
عدهای از افراد شیعه نما و تحت فرمان استکبار، مقارن ایامی که توسط جمهوری اسلامی، هفته وحدت نامیده شده، هفته برائت اعلام کردند. این افراد با استفاده از امکانات دولتهای غربی و شبکههای ماهوارهای به نام شیعه، به اختلافات دامن زده و با توهین به اعتقادات اهل سنت و صحابه مورد احترام آنان در این شبکهها، آب به آسیاب دشمن میریزند.
قرآنیون با تأویل و توجیه رأی مدارانه نسبت به آیات قرآن، بر نفی جایگاه سنّت در شناخت دین، پای فشردهاند؛ این در حالی است که اطاعت مطلق و حجیت سنت قولی و غیرقولی پیامبر(ص) به روشنی در آیات وحی آمده است.
فرقه شیرازی، جریانی سازمان یافته و یک حزب سیاسی است که اهداف سیاسی خاصی را دنبال میکند؛ این جریان افراطی که در ظاهر، اولویت خود را مبارزه با اهل سنت و اسلام سنی قرار داده است، در واقع بازیچه دست استعمارگران برای تفرقهاندازی است. آنان با جبهه کفر تعامل خوبی داشته و عملاً شعار مبارزه با استکبار و استعمار را قبول ندارند.