عقل ستیزی و تحریم علوم عقلی توسط تشیع لندنی

  • 1402/07/20 - 09:19
جریان افراطی «شیعه انگلیسی» بر پایه مبانی و تفکراتی از جمله مخالفت شدید با علوم عقلی به ویژه فلسفه و ظاهرگرایی و حدیث محوری شکل گرفته است و طرفداران این جریان در هر موضوعی که روایت معتبری وجود نداشته باشد، ناچاراً برای راهگشایی، هر روایتی را (هرچند ضعیف و نامعتبر) مبنای اعتقادات و اعمال خویش قرار می‌دهند.

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از جریان‌های فکری منحرف که سرعت رشدش، نشان از برنامه‌ریزی علمی و دقیق قدرت‌های استعماری دارد، جریان «تشیع لندنی» است که می‌کوشد تفسیر جدید از شیعه به جهان عرضه کند؛ یکی از شاخصه‌های این جریان، مخالفت شدید آن با علوم عقلی و به‌ویژه فلسفه است. اگرچه همواره تعداد خاصی از علمای شیعه نگاهی انتقادی به علوم عقلی همچون فلسفه داشته‌اند و این انتقادات را در قالب کرسی تدریس و به‌صورت عالمانه بیان کرده‌اند، ولی باید دانست که مخالفت جریان تشیع لندنی با علوم عقلی، به شکل عوامانه و با رنگ و لعاب تکفیر انجام می‌شود. این رویکرد، هرگونه تدریس، تعلیم و آشنایی با فلسفه و علوم  عقلی مرتبط با آن را مساوی کفر و الحاد و خروج از دین معرفی می‌‌کند. به عنوان مثال طرفداران این جریان بسیاری از علماء شیعه مانند حضرت امام خمینی رحمةالله‌علیه، علامه طباطبایی  و سایر مراجع بزرگ شیعه در کشورهای منطقه را منحرف می‌خوانند.[1]

یکی از نتایج تحریم علوم عقلی از سوی این جریان، ظاهرگرایی و حدیث محوری شدیدی است که این گروه بدان دچار است. شاید چهره‌های اصلی این جریان در ادعا اخباری نباشند و کتاب‌های اصولی نیز داشته باشند، اما شیوه مواجهه آنها با مسائل گوناگون، اخباری است که نتیجه آن چیزی جز دورکردن مردم از تعقل نیست.

این جریان در تمام موضوعات دینی، همچون اعتقادات، اخلاق و احکام، متمسک به نقل می‌شود و ازآنجاکه در تمام مسائل و موضوعات ممکن است روایت معتبری وجود نداشته باشد، ناچار برای راهگشایی از این مسئله، هر روایتی را (هرچند ضعیف و نامعتبر) مبنای اعتقادات و اعمال خویش قرار می‌دهند.

برای نمونه، با برجسته‌سازی، روایت مرسلی که مدعی است حضرت زینب سلام‌الله‌علیها سر مبارک خود را به چوبه محمل زده‌اند، تلاش می‌کنند دلیلی روایی برای قمه‌زنی فراهم آورند.[2] «سید صادق شیرازی» در پاسخ به استفتایی در بحث صحت این روایت، بدون اینکه به صحت سندی و محتوایی این روایت اشاره‌ای داشته باشد، سعی دارد با ارائه مطالب جدلی که بیشتر برای توجیه عوام است و در مقام استفاده علمی چندان نمی‌توان بر آن تکیه کرد، به این روایت اعتبار ببخشد؛ از جمله توجیهاتی که ایشان برای اعتبار بخشیدن به این روایت، بیان کرده، این است که: «تقریر صدها تن از مراجع معاصر و مراجع روزگاران گذشته است، بدین معنا که هنگام شنیدن این روایت از خطیبان مذهبی، با آنان همراهی کرده، هیچ اعتراض نسبت به آن ابراز نداشتند».[3]

در نقد این استدلال باید گفت که علاوه بر ضعف سندی و مرسل بودن این روایت، قمه‌زنی که تشیع لندنی به دنبال اثبات آن است، از مصادیق بارز تحریف محسوب می‌گردد. در دوران کنونی، تبلیغات و دشمنی مضاعفی نسبت به اسلام و مذهب شیعه انجام می‌شود. دشمنان اسلام در کمین‌اند تا در هر مسئله، نقطه‌ضعفی را پیدا کنند و به‌ دروغ هم که شده، آن را علیه مذهب شیعه و حتی دین اسلام تبلیغ کنند، تا با این کار نگاه جهانیان بالخصوص جوانان و شیفتگان حقیقت را از اسلام که راه رسیدن به سعادت دنیا و آخرت است، برگردانده و مانع گرایش مردم به این دین و مذهب شوند و به همین دلیل است که امروز برخی مراجع، حکم به حرمت این عمل داده‌اند.

سنت‌گرا بودن جریان تشیع لندنی؛
سنت‌گرایی و مخالفت با مظاهر و الزامات زندگی در عصر کنونی، از دیگر شاخصه‌های این جریان است. برخی فتاوای سیاسی همچون بدعت بودن گذرنامه و تابعیت و تحریم آن، حتی جایز نبودن حج در صورت لزوم گذرنامه و همچنین حرمت گمرکات و اخذ عوارض از تاجران، از این جمله است.[4]

از آنجایی‌که این جریان، چون با عقل‌گرایی مخالف است، با هرگونه تفسیر و درایتی در متن روایات نیز مخالفت می‌کند و این عمل موجب شده تا آراء و نظرات آنها با شرایط زمانی امروز هم‌خوانی نداشته باشد و آنها در پاسخ به مسائل جدید، به مبانی منسوخ رجوع کرده و از پاسخ‌های به‌روز محروم باشند.

پی‌نوشت:
[1]. تسنیم، «یاسرالحبیب؛ آخوند لندن‌نشین/ دیروز در شبکه «فدک»، امروز در «صوت‌العترة»»، 23 دی 1392.
[2]  بنشاسته، عباس، تشیع انگلیسی معادله‌ای برای مهار تمدنی شیعه، ص14، تهران، مرکز توزیع پیام دیدار.
[3]. فرقه نیوز، «روایت سر محمل کوبیدن و نقدی به پاسخ جناب صادق شیرازی».
[4]. شیرازی، صادق، اسلام و سیاست، ص209، ترجمه حمیدرضا شیخی.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.