تناقض مبانی قرآنیون با نص آیات قرآن
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قرآن و حديث از مهمترين منابع فهم اسلام هستند که غالب شیعیان و اهل سنت، حجیت آن دو را قبول دارند و احکام و قوانین الهی را از آن منابع استنباط و استخراج میکنند. آيات و احاديث زيادی بر حجیت آن دو، به همراه هم تأکید دارند و آن دو با هم را مايه سعادت مسلمانان میدانند؛ اما افراط برخی از مسلمانها در قرآن یا در حديث، سبب به وجود آمدن جريانهايی خاص شد؛ در بحث حديث، افراط گرايی به شکل اخباریگری در شیعه و سلفیگری و اهل حدیث در اهلسنت بروز کرد. در بحث قرآن نیز، افراط گرايی به شکل قرآنیون در میان شیعه و سنی مطرح شد که برخی افراد از آن حمایت کردند.
جریانی که با محدود کردن خود به قرآن و شعار «کفایت قرآن» خود را در تنگنای بزرگی قرار دادهاند؛ بهگونهای که در استخراج احکام و دستورات شرعی کاملاً مستأصل شده و برای گریز از این تنگنا به روشهای مختلفی متوسل شدهاند؛ ازجمله اینکه جایگاه پیامبر صلیاللهعلیهوآله را تا حد یک انسان معمولی پایین میآورند که به جز در مورد انتقال کلام وحی، کلام حضرت در هیچ مورد دیگری قابل اعتماد نبوده و میگویند پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز همچون دیگران مرتکب گناه و اشتباه میشد. عقل پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز با دیگر افراد بشر، هیچ تفاوتی نداشته است و نباید از بیانات او (سنت) پیروی کرد و از طرف دیگر مدعی میشوند که هر انسانی میتواند به صرف آشنا بودن با زبان عربی، قرآن را خوانده و با عقل خود، از قرآن برداشت کند[1] که تناقض این کلام با قرآن، امری واضح و روشن است؛ زیرا خداوند متعال در آیات متعدد قرآن، کسانی را که از فرمان خدا و رسولش سرپیچی میکنند، به خلود در جهنم و عذابی دردناک تهدید کرده است؛ مانند این آیه که خداوند متعال میفرماید: «وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا»؛ [2] «و آنان که نافرمانی خدا و رسول او کنند البته کیفرشان آتش دوزخ است که در آن تا ابد مخلّد باشند».
خداوند در این آیه به صراحت این نکته را بیان میکند که هر كه خدا را در پرستش و پيامبر را در فرامينش نافرمانى كند، به درستى كه او سزاوار آتش است که در آن جاويد باشد و هرگز خلاصى نيابد.[3]
همچنین خداوند تبارک و تعالی در آیهای دیگر میفرماید: «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»؛ [4] «پیامبر اولی و سزاوارتر به مؤمنان است از خود آنها (یعنی مؤمنان باید حکم و اراده او را مقدم بر اراده خود بدارند و از جان و مال در اطاعتش مضایقه نکنند)» یعنی اینکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مسائل اجتماعی و نیز فردی و خصوصی، هم در مسائل مربوط به حکومت و هم قضاوت و دعوت، از هر انسانی نسبت به خودش سزاوارتر است و اراده و خواست حضرت، مقدم بر اراده و خواست فرد است.[3]
مجموع این آیات نشان میدهد که مقام پیامبر صلیاللهعلیهوآله از نظر قرآن، مقام متولی دین و شارع و قانونگذار است؛ نه اینکه جز ابلاغ وحی مقامی نداشته باشد (چنانکه قرآنیون مدعی آن هستند).
پینوشت:
[1]. فتحی، مهدی، واکاوی مبانی فقهی قرآنیون، ص14.
[2]. سوره جن، آیه 23.
[3]. حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ج13، ص535.
[4]. سوره احزاب، آیه 6.
[5]. مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، ج3، ص591
افزودن نظر جدید