سیره سیاسی رفتاری حضرت فاطمه (س)
نگاه حضرت فاطمه (س) به وضعیت پیرامون خویش، از عمق دقت و توجه حضرت نسبت به مسائل، معضلات و وضعیت جامعه حکایت میکند و به خوبی نشان میدهد که زن بودن مانع انجام وظیفه اجتماعی در مواقع حساس نمیشود.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در از بین بردن خرافات جاهلیت و معرفی جایگاه شامخ زن، در حیات اجتماعی سیاسی، در رفتار ایشان با حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) تجلی یافت.
نگاه زیرکانه و در عین حال نقادانه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) به وضعیت پیرامون خویش، از عمق دقت و توجه حضرت نسبت به مسائل، معضلات و وضعیت جامعه حکایت میکند و به خوبی نشان میدهد که زن بودن مانع انجام وظیفه اجتماعی در مواقع حساس نمیشود.
یکی از شیوههای مبارزاتی حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) آگاهی دادن و رشد سیاسی زنان مهاجر و انصار بود که زنان مسلمان مدینه از تعالیم آن حضرت در مسایل مختلف، بهرهمند میشدند. این مبارز سیاسی شکستناپذیر که تمام تاب و توان خود را در دفاع از حریم ولایت و امامت قرار داد، تا جایی که در نهایت به شهادت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و فرزندش منجر شد.
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به مبارزه با هیئت حاکم که خلافت اسلامی را غصب کرده بودند پرداخت و تا جایی این حمایت از ولایت، صورت پذیرفت که به علت حادثهای که در پشت درب خانه برایشان پیش آمد، توان ادامه مبارزه در جامعه را پیدا نکردند و در خانه بستری شدند.
وقتی خبر بیماری آن حضرت در مدینه پیچید، زنان مهاجر و انصار که خواهان تعلیم و تربیت فرهنگی آن حضرت بودند، برای عیادت ایشان به خانهاش آمدند. وقتی از حال آن حضرت جویا شدند، از حال خود نگفت، بلکه در دفاع از حریم ولایت به سخن پرداخت و از سستی مردانشان سخن گفت که حق را فراموش کرده و سکوت اختیار کردهاند.
بازتاب سخنان دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به تدریج در درون خانهها آتشی به پا کرد و انقلابی پرخروش را جهت داد که به حریم خانهها راه یافت و نطفههای آگاهی و شعور را بارور کرد.
برای نمونه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در نقد مردمان عصر تحریف، خطاب به زنان عیادت کنندهاش میگوید: «به خدا! دنیای شما را دوست نمیدارم و از مردان شما بیزارم! درون و برونشان را آزمودم و از آنچه کردند ناخشنودم!»[1]
از این گذشته، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) وصیت کرد که احدی از کسانی که به او ستم کردهاند در تشییع جنازهاش حاضر نشوند و شبانه او را دفن کنند[2] در حقیقت، با این وصیتنامه حربه سیاسی از دست حاکمان وقت گرفته شد.
آنان میخواستند در مرگ آن حضرت با مرثیهسرایی و اشک و ماتم و ارادت به آن حضرت و تأسف از شهادت او مخالفتها و مبارزات حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) را در دفاع از حریم ولایت تحت الشعاع قرار دهند و خلافت غاصبانه خود را در اذهان جامعه بر حق جلوه دهند. اما دفن شبانه آن حضرت و نامشخص بودن مکان دفن ایشان، این سؤال را در میان امت اسلامی ایجاد کرد که چرا دختر گرامی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و یگانه گوهر گرانقدر ایشان چنین وصیتی کرده است؟
در این زمینه نقل شده است که حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) زمانی که وقت شهادتشان نزدیک شد و در بستر، به حالت احتضار به سر میبردند، حضرت علی (علیهالسلام) بر بالای بسترشان آمدند و بعد از صحبتهایی که با همدیگر کردند، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) اجازه خواستند تا چند وصیت به همسرشان علی (علیهالسلام) کنند.
از جمله وصایای حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به حضرت علی (علیهالسلام) این بود که فرمودند: جنازهام را شبانه تشییع کن و مراسم تشییع مرا اعم از غسل و کفن و نماز خواندن و دفن کردن باید در محیطی مخفی و پنهان انجام شود و فقط به کسانی اجازه شرکت در تشییع داده شود که ظلم و جفا نسبت به من روا نداشتهاند و حتی به یک نقل، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) تصریح کردند که نگذارید خلفا بر من نماز بخوانند و در تشییع جنازه من شرکت کنند.[3]
این شیوه مبارزه نشان میدهد اگر در جامعهای به جای مشغول ساختن زنان به خود، کار فرهنگی و فکری صورت گیرد و به آنان آگاهی سیاسی داده شود، آنان بهتر میتوانند حق را بشناسند و بدون تعارفهای دیپلماتیک و بازیهای سیاسی، وارد صحنه شوند و به دفاع بپردازند.
پینوشت:
[1]. محمد باقر، مجلسی، بحار الانوار، ج43، ص58.
[2]. همان، ج43، ص209.
[3]. حجة اللّه نجفی رضوی امیری، احتجاج الزهرا فاطمه، انتشارات فروزان، چاپ دوم، ص210.
افزودن نظر جدید