حضرت زهرا (س) مدافع امامت و ولایت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حق ولایت، خلافت و امامت، هرگز سازش پذیر نیست و تنها یادگار پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) که در امر خلافت به حقیقت، الگوی مردان و زنان است در این راه هیچ گونه مسامحهای روا نداشت و از بذل مال و جان و حتی فرزند خویش دریغ نکرد.
آن حضرت با باور به اینکه ولایت، بنیان اسلام است و ترک این عقیده به منزله بازگشت به کفر و ارتداد است، سیاستی روشن و صریح و بیابهام را در پیش گرفت و این همان موضوعی است که در توقیع شریف امام غایب (عجلاللهفرجه) به ابوعمر عامری بیان میشود: «و فی ابنة رسول االله اسوه حسنة» و برای روشن کردن حقیقت از استدلال عقلی و برانگیختن عواطف اصیل انسانی بهره جست.[1]
رابطه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و حضرت علی (علیهالسلام) رابطهای مکتبی است که از آنها همرزمانی در یک سنگر میسازد چنان که میبینیم در دوران حیات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به هنگام بازگشت از جهاد، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) زخمهای شوهر را میبست و تسلی خاطری را برای آن حضرت فراهم میآورد. وجود چنین کانون گرمی است که زمینه ساز پیروزیهای مداوم حضرت علی (علیهالسلام) در عرصههای مختلف میشود.
اما در مهمترین و حیاتیترین اصل اسلامی یعنی ولایت و جانشینی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) که خداوند در قرآن خود از آن به تکمیل دین و اتمام نعمت تعبیر میکند، این بانوی بزرگوار پیشگام شدند. آن حضرت برای مبارزه با غاصبان خلافت عملکردهای گوناگونی در پیش گرفتند.
بدین صورت که اصحاب کساء (علیهمالسلام) بعد از جریان سقیفه، شبانه به خانه بزرگان مهاجر و انصار میرفتند و موضوع غدیرخم، فداکاریهای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و علی (علیهالسلام) و آثار اطاعت از خلیفه واقعی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و حدیث ثقلین را به آنها گوشزد میکردند.[2]
عدم بیعت با خلیفه ظاهری:
اهل بیت (علیهمالسلام) به همراه چند تن از صحابه با ابوبکر بیعت نکردند.[3] زیرا بیعت با وی مهر تأییدی بر موضوع غصب خلافت و تصدیق اعمال خلاف کتاب خدا و سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود که از سوی آنها و به نام اسلام اجرا میشد و مجوزی بر بدعتهای بعد میگردید. این عدم بیعت، آغاز مبارزه آشکار و بیپرده اهل بیت (علیهمالسلام) علیه غاصبان خلافت است.
این عمل از نظر دستگاه غاصب، آن قدر خطرناک بود که میتوانست سبب فروریختن خلافت نوپا شود لذا میبینیم مدتی نگذشت که خلیفه و حزب او برای گرفتن بیعت اجباری به فجایعی دست زدند که سیاهی آن بر چهره تاریخ ماندگار شد.
یادآوری واقعه غدیرخم:
آیات متعددی از قرآن کریم حکایت از آن دارد که هیچ امری بدون اذن خداوند رخ نمیدهد، نمونه آن، آیات شریفه 49 سوره آل عمران و 110 سـوره مائده است که وقوع معجزات حضرت عیسی (علیهالسلام) را مقید به اذن الله میداند. در بحث خلافت حضرت علی (علیهالسلام) نیز حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به این اصل قرآنی استناد میکند و میفرماید که امر مهمی چون جانشینی خاتم الانبیاء نمیتواند توسط مردم صورت گیرد و این ودیعهای است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به فرمان خداوند در روز غدیرخم به علی (علیهالسلام) واگذار کرد.
آنگاه که عمر قصد ورود به خانه ایشان را داشتند، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) او را اینگونه مورد خطاب قرار میدهد: «لا عهد لی بقوم أسوأ محضرا منکم ترکتم رسولالله جنازه بین أیدینا و قطعتم أمرکم فیما بینکم فلم تؤمرونا و لم تروا لنا حقنا کأنکم لم تعلموا ما قال یوم غدیرخم والله لقد عقد له یومئذ الولاء لیقطع منکم بذلک منها الرجاء و لکنکم قطعتم الأسباب بینکم و بین نبیکم و الله حسیب بیننا و بینکم فی الدنیا و الآخره.[4] در تمام عمر خود هیچ قومى را نمیشناسم که بیوفاتر و بیعاطفهتر از شما باشند. پیکر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را نزد ما گذاشته و سرگرم کار خود و به دست آوردن خلافت شدید، نه مشورتى با ما کردید و نه کمترین حقى براى ما قائل شدید، گویا شما هیچ اطلاعی از فرمایش پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در روز غدیر خم نداشتید. به خدا سوگند در همان روز آنچنان امر ولایت را محکم ساخت که جاى هیچ طمع و امیدى براى شما باقى نگذاشت، ولى شما آن را رعایت نکرده و هر رابطه اى را با پیامبرتان قطع کردید. البته خداوند متعال میان ما و شما در دنیا و آخرت، حکم خواهد فرمود.»
پینوشت:
[1]. شیخ طوسی، الغیبه، صفحه 286.
[2]. طبرسی، الاحتجاج، ج1، ص80.
[3]. ابن عبد ربه، العقد الفرید، بیروت، ج۵، ص۱۳و۱۴.
[4]. مجلسی، بحار الانوار، ج28، ص204.
افزودن نظر جدید