ولایت مداری سیره سیاسى حضرت فاطمه (س)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بررسى سیره معصومین (علیهمالسلام) در راستاى حفظ ارزشهاى اصیل اسلامى، از مواردى است که علاوه بر هدایت و نجات انسانها، نقش قابل تأملى را در حفظ آرمانهاى جامعه مسلمین ایفا میکند. از این رو ائمه (علیهمالسلام) در طول حیات خویش حضور در صحنه را مسئولیتى مهم، از جانب خداى سبحان بر عهده خود مىدانستند.
اما با شهادت غمبار پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در سال یازدهم هجرى، آنچه که اندیشههاى حق طلبان را آزار مىداد، غصب حق ائمه (علیهمالسلام) بود، به گونهاى که کمتر کسى قدرت حضور و دفاع در صحنه اعتقادى و عرصه سیاسى را در خود میدید.
اما در این میان، بانوى بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) برتر از هزاران مرد قدرتمند، بیرق پیکار با سران ظلم و غصب و غارت را بر دوش گذاشت، تا هدایت نبوى و سعادت علوى را پاس بدارد و به گوش آیندگان برساند. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در دفاع از حریم ولایت و مقابله با انحراف در رهبرى امت اسلامى از هیچ کوششى فروگذار نکرد و این امر را تکلیف خود میدانست.
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) گاهى شبها همراه با حضرت على (علیهالسلام) به در خانه مهاجرین و انصار میرفت و حمایت از ولایت و وصیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را در یادها زنده مىکرد و آنان را به دفاع از حق همسرش در مسأله امامت و خلافت و حق خودش فرا میخواند. اگر چه چیزى جز کلام سرد و بىمهر نمیشنید! اما فاطمه (سلاماللهعلیها) عنایت ویژهاى به مسأله دفاع از امامت و ولایت امام على (علیهالسلام) داشت و به عنوان یک وظیفه اجتماعى در قالبهاى مختلف بر این مسأله اهتمام و جدیت مىورزید.
صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) حرکت و هدایت انسانها را بدون امام، ساکن و ساکت مىدانست و زمامدارى زیان آلود و باطل نا اهلان را باعث دور ماندن مردم از مسیر "صراط مستقیم" میدانست و بدین جهت دفاع از مقام امامت و ولایت را سرلوحه مسئولیتهاى خویش قرار داده بود و با تمام توان به ارائه رهنمودهاى شایسته و مبارزه با زرداران و زور طلبان میپرداخت.
بسیاری از مسلمانان، پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بزرگوار اسلام، حقایق زیادی را کتمان کردند که گویا هرگز آنها را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نشنیدهاند. اما فاطمه (سلاماللهعلیها) نه تنها به خود اجازه چنین کاری نداد بلکه شجاعانه و به بهانههای مختلف، حقایق را پیرامون ولایت و امامت علی بن ابیطالب (علیهالسلام) اظهار کرد و آنچه را که در این خصوص از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) شنیده بود برای مردم بازگو کردند.
او در پاسخ محمود بن لبید که پرسیده بود راز پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در موقع رحلت با تو چه بود؟ فرمود: «خدا را گواه میگیرم که شنیدم پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میفرمود: «علی خیر من اخلفه فیکم» علی بهترین فردی است که او را پس از خودم در بین شما قرار میدهم و او امام و جانشین من است و هم چنین دو فرزندش و نه فرزند از نسل حسین (علیهالسلام) که اگر از آنها پیروی کنید خواهید دید آنها هدایت یافته هستند و اگر با آنان مخالفت کردید تا روز قیامت در بین شما امت اختلاف خواهد بود.»[1]
ابن ابی الحدید در نقش حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در ولایت و شخصیت مولای متقیان حضرت علی (علیهالسلام)، عبارات گوناگونی دارد، که به عنوان نمونه یک فراز از آنها را نقل میکنیم: «کانت وجوه الناس الیه و فاطمۀ باقیۀ، فلما ماتت فاطمه (س) انصرفت وجوه الناس عنه.[2] بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) تا وقتی فاطمه (سلاماللهعلیها) زنده بود، توجه اصلی مردم به سوی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دوخته شده بود؛ ولی بعد از وفات آن بانوی عزیز اسلام، توجه آنان از علی (علیهالسلام) برگشت.»
پینوشت:
[1]. خزاز قمی رازی، علی بن محمد، کفایه الاثر فی النص علی الائمه الاثنی عشر، تحقیق: سید عبداللطیف حسینی کوه کمری خوئی، قم، ص199.
[2]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه االله، شرح نهج البلاغه، تحقیق: محمد أبوالفضل إبراهیم، دار إحیاء الکتب العربیه، ج2، ص22. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
دیدگاهها
موسی بامری
1400/10/11 - 12:46
لینک ثابت
با سلام تشکر از نویسنده بابت
افزودن نظر جدید