تلازم بین اعجاز قرآن با حجیت سنت

  • 1402/09/01 - 11:53

احمد صبحی منصور از قرآنيون معاصر، با استناد به برخی از آيات قرآن تلاش مي‌یکند جايگاه پيامبر(ص) را در غير از شأن ابلاغ، نپذیرد و کارکرد سنت را در تمامی حوزه‌‌های دينی، از اعتبار ساقط کند؛ در این‌باره باید گفت، خود قرآن که معجزه‌ای بر نبوت رسول خدا(ص) است، بهترین دلیل برای حجییت سنت پیامبر(ص) است.

قرآنیون

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قرآن و حدیث از مهم‌ترین منابع فهم اسلام هستند که غالب شیعیان و اهل‌سنت، حجیت آن دو را قبول دارند و احکام و قوانین الهی را از آن منابع، استنباط و استخراج می‌کنند؛ اما افراط برخی از مسلمان‌ها در قرآن و در حدیث، سبب به وجود آمدن جریان‌هایی خاص در اسلام شد. در بحث قرآن، افراط‌‌گرایی به شکل قرآنیون در میان شیعه و سنی مطرح شد که مورد حمایت برخی افراد نیز واقع گردید.

قرآنیون، جز احادیث اندک و معدود چیزی را نمی‌پذیرند یا اصلاً هیچ چیز غیر قرآن را صحیح نمی‌دانند؛ به عنوان مثال، یکی از شخصیت‌های معروف قرآنیون در عصر حاضر، «احمد صبحی منصور» معتقد است که احادیثی که در کتب حدیث به عنوان سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله مطرح است، ارزش دینی نداشته و فاقد معیار حجیت است. وی معتقد است آنچه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بیرون از چارچوب وحی بیان کرده است، ارشادات و هدایت‌های غیرالزامی است و اساساً رجوع به احادیث نه تنها هیچ سندیت شرعی ندارد، بلکه تأکید بر این باور غلط است که قرآن محتاج غیر خود خواهد بود.[1]

در نقد و پاسخ به این مبنای قرآنیون باید گفت، همه می‌دانیم که انبیا، برای اثبات ارتباط و اتصال خود با خداوند متعال، معجزه آورده‌اند؛ به عنوان مثال، عصای حضرت موسی سلام‌الله‌علیه و احیای اموات به وسیله حضرت عیسی سلام‌الله‌علیه سند ارتباط آنها با خداوند بوده است. با ارائه این موارد، معلوم می‌شد که صاحب اعجاز، مردی الهی است و در نتیجه، باب ارتباط و رجوع به او باز می‌شد. وقتی روشن شود شخصی از طرف خدا سخن می‌گوید، تبعیّت از او لازم می‌شود. پس شأن معجزه این است که ما را به شخص نبی ارجاع دهد و تسلیم او کند.

همین مسئله، نسبت به قرآن که معجزه جاویدان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بوده نیز مطرح است؛ در واقع، این قرآن است که ما را به سمت نبی، هدایت می‌کند و زمانی که مشخص شد صاحب این اعجاز (قرآن) مردی الهی بوده، باید از اوامر او تبعیّت کنیم؛ لذا هیچ مانعی ندارد که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله امر و نهی‌هایی داشته باشند، خارج از آنچه در قرآن هست، نظیر اینکه در مورد بعد از خودشان تعیین تکلیف کنند.

این نکته را باید گفت که در این مقام، بحث در این نیست که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله تبیین قرآن کنند یا نه؛ یعنی شأن معلّمی قرآن، مراد نیست، بلکه تبعیّت مستقل از کلام نبی صلی‌الله‌علیه‌وآله به عنوان مرد الهی مراد است؛ یعنی شخصیّتی که از طرف خداوند سخن می‌گوید و البته چنین فردی، اگر در بیان قرآن هم مطلبی بفرماید، باید تبعیّت شود.

قرآنیون گویا عصا را برداشته و به خود موسی سلام‌الله‌علیه کاری ندارند. اینها قرآن را گرفته، به کلام نبی صلی‌الله‌علیه‌وآله کار ندارند.

پی‌نوشت:
[1]. روشن‌ضمیر، محمدابراهیم، جریان‌شناسی قرآن‌بسندگی، تهران، 1390، ص99و100.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.