تناقضات مبنایی قرآنیون شیعه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قرآن و حدیث از مهمترین منابع فهم اسلام هستند که غالب شیعیان و اهلسنت، حجیت آن دو را قبول دارند و احکام و قوانین الهی را از آن منابع استنباط و استخراج میکنند. آیات و احادیث زیادی بر حجیت آن دو، به همراه هم تأکید دارند و آن دو با هم را مایه سعادت مسلمانان میدانند؛ اما افراط برخی از مسلمانها در قرآن و حدیث سبب بهوجود آمدن جریانهای خاص، مانند جریان «قرآنیون» در میان شیعه و اهلسنت شده است.
در مورد پیروان این جریان میتوان گفت که آنان کسانی هستند که معتقدند قرآن، کتابی جامع است و تمام تفاصیل و جزئیات دینی را شامل میشود و تنها منبع احکام شرعی است. آنان بر این عقیدهاند که همه ضروریات اسلام بهتنهایی از قرآن قابل استخراج است و نیازی به حدیث نیست.[1] قرآنیون شیعه با وجود این اعتقاد، در کتب تفسیری خود از سنت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و روایات اهلبیت گرامی آن حضرت و اقوال صحابه و تابعین استفاده کردهاند و در تفسیر آیات قرآن، نهتنها در بخش مجملات و احکام، بلکه در بخش اعتقادات نیز از روایات فراوانی استفاده کردهاند.
بهعنوان مثال ابوالفضل برقعی در جلد دوم عقل و دین، درباره اهمیت و ضرورت نیاز انسان به تفسیر قرآن مینویسد: «اما دلیل نقلی بر اینکه قرآن به تنهایی کافی نیست و احتیاج به معلم و مفسر دارد، آیات خود قرآن است. پس آنکسی که گفته «حسبنا کتاب الله» اشتباه کرده و برخلاف خود قرآن سخن گفته...»[2] اما خود برقعی که ضرورت نیاز قرآن به تفسیر را بیان کرده است، در مقطعی دیگر با یک تغییر صد و هشتاد درجهای، مبانی اعتقادی خود را تغییر داده و به صراحت، تفسیر قرآن و استفاده از روایات تفسیری ائمه علیهمالسلام را نفی کرده است.[3]
یا همچنین شریعت سنگلجی که یکی دیگر از بزرگان جریان قرآنیون است در بحثی با عنوان دلیل فطرت برای اثبات خالق جهان، در تفسیر آیه: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ علیها»؛ [4] «پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده است»، ضمن استشهاد به روایتی از امام صادق علیهالسلام در مورد متولد شدن انسان بر فطرت خداپرستی (روایت کل مولود یولد علی الفطرة...)، به تفسیر آیه بر اساس روایت میپردازد.[5] همچنین کتاب «فتح البیان» تألیف «سید مصطفی حسینی طباطبایی» بهطور کلی از روایات تفسیری امیرالمومنین علیهالسلام تألیف شده است که این روایات تفسیری، شامل آیات اعتقادی قرآن نیز میشود.[6]
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که قرآنیون، به دیدگاه خود مبنی بر عدم نیاز قرآن به سنت برای تفسیر پایبند نبوده و در تفسیر آیات از روایات استفاده کردهاند و این کار آنها به این معنی است که برای بهتر فهمیدن و فهماندن این مباحث به مخاطبان خود، چارهای جز استفاده از روایات نداشتهاند.
پینوشت:
[1]. خادم حسین الهی بخش، القرآنیون و شبهاتهم حول السنة ص99.
[2].برقعی، ابوالفضل، عقل و دین، ج2، ص96 و 97.
[3]. همو، گلشن قدس، ص17.
[4]. سوره روم، آیه 30.
[5]. سنگلجی، شریعت، توحید در عبادت، ص43.
[6]. حسینی طباطبایی، مصطفی، کتاب تفسیری «فتح البیان»، بخش دوم از روایات تفسیری فراوان استفاده شده است از ص65 تا 109.
افزودن نظر جدید