اتهامات برقعی به شیعیان در مسئله توسل

  • 1402/07/01 - 13:59
برقعی از سران جریان قرآن‌بسندگی، در یکی از آثار خود ضمن بیان آیات قرآن، ذیل آن به تفسیر آیات پرداخته و شیعیان را به خاطر اعتقاد به مسئله توسل متهم به شرک می‌کند؛ در حالی که وی از عمل مردم تفسیر اشتباه می‌کند و شیعیان اعتقاد خود را از قرآن و سخنان اهل بیت(ع) گرفته‌اند.
توسل

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سید ابوالفضل برقعی ، شخصیتی که معتقد است قرآن قابل فهم و بی‌نیاز از تفسیر و تأویل است، هنگامی که به آیه 64 سوره آل عمران[1] می‌رسد، به تفسیر این آیه و سایر آیات می‌پردازد و می‌نویسد: «در اينجا سه چيز را پيشنهاد كرده: اول اينكه جز خدا را نپرستند... متأسفانه ملت ما كه امروزه نام اسلام بر خود گذاشته‌اند، با اینکه خداوند فرموده است غير خدا را عبادت و پرستش نكنيد، اينان (شیعیان) هر امام و يا مرشد و ملائی را مورد كرنش خود قرار داده و در عبادات خود آنان را می‌خوانند، چنانكه خدا را می‌خوانند، بلكه بدتر، امام و مرشد غير حاضر را كه هزاران سال از ايشان دورند می‌خوانند».[2]

وی سعی دارد با اتهامات واهی، شیعه را مورد خطاب قرار بدهد که در نقد این ادعاهای بی اساسش باید گفت برقعی که وی را علامه می‌نامند!، چگونه است که تعریف عبادت را نفهمیده و درک نکرده است؟! عبادت، عبارت است از نهایت ذلت و خضوع در برابر كسی كه اعتقاد به الوهیت او داشته باشیم و یا او را فاعل استقلالى بدانیم. بنابراین عبادت دو ركن دارد: نهایت ذلت و خضوع؛ اعتقاد به الوهیت یا فاعلیت استقلالى بدون وابستگی.

هرگاه یكى از این دو ركن نباشد، دیگر مفهوم عبادت و پرستش صدق نمى‌‌كند؛ اینکه در هنگام توسل و دعا، هیچیک از شیعیان، اولیاء الهى را نه «الله» مى‌دانند و نه اعتقاد به ربوبیت و فاعلیت استقلالى آنان دارند؛ بلكه به نظر آنها، هرگونه فاعلیت‏ و تأثیرگذارى اسباب و واسطه‏‌هاى فیض، وابسته به اذن، اراده و قدرت خداوند است.[3]

در توسل، شخص متوسل گاهى حاجت خود را از خدا مى‌‏خواهد و هنگام دعا او را به حق اولیائش قسم مى‌‏دهد كه حاجت او را برآورده سازد؛ این مسئله نه تنها ایرادی ندارد، بلکه از روش‌هایی است که آن را پیامبر اكرم‏ صلى‌الله‌علیه‌وآله تعلیم فرمود و خود نیز بدان عمل مى‌‏كرد. مسئله‌ای که در کتب معتبر فریقین به آن پرداخته شده است؛ به عنوان نمونه احمد بن حنبل حدیثی را از عثمان بن حنیف نقل می‌کند که شخصی نابینا محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شرفیاب شد و از آن حضرت درخواست کرد تا برای شفایش دعا کند، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله پس از اصرارهای آن شخص، به وی توصیه فرمودند تا وضو بگیرد و 2 رکعت نماز بخواند، پس از اتمام نماز نیز دعایی که شامل توسل به پیامبر بود، بخواند. محققین مسند احمد، نظیر شعیب الارنؤوط و عادل مرشد نیز ذیل روایت عثمان بن حنیف، به صحت این روایت و هم‌چنین ثقه بودن تمامی راویان آن، تصریح کرده‌اند.[4]

پی‌نوشت:
[1]. «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا»؛ [آل‌عمران/64] «بگو: ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است، پیروی کنیم که به جز خدای یکتا را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم».
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، تابشی از قرآن، ج1، ص435.
[3]. سایت پایگاه تخصصی وهابیت پژوهی وجریان های سلفی، «توسل  و عبادت»
[4]. احمد حنبل، مسند احمد، ج28، ص487.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.