افکار و مبانی انجمن حجتیه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از گروههایی که در مباحث مهدویت مورد توجه قرار گرفته، گروه موسوم به « انجمن حجتیه» است. این گروه به وسیله شیخ محمود ذاکرزاده تولایی، معروف به شیخ محمود حلبی (1376 - 1279 هجری شمسی) با همکاری سید رضا آل رسول، سید محمد حسین عصار، سید حسین سجادی، غلامحسین حاج محمد تقی که عمدتاً تاجر بودند، تأسیس شد.
روش كار اين انجمن قبل از انقلاب، پرهيز از مبارزه و مقابله با رژيم پهلوی و دخالت نكردن در سياست بود و به همین خاطر، در برخی مواقع، رژيم پهلوی میتوانست از آنها بهرهبرداری سياسی غير مستقيم، در جهت مخالفت با برنامههای مبارزاتی امام خمينی (رحمةاللهعلیه) و ساير مبارزين، نيز داشته باشد.
به عنوان مثال: رژیم پهلوی در سالی كه امام خمينی (رحمةاللهعلیه) اعلام کردند كه ما در اين سال به خاطر جانيات رژيم، نيمه شعبان را جشن نخواهيم گرفت، توانستند با استفاده از احساسات و گرايشات اين انجمن، در گوشه و كنار، مراسم جشن نيمه شعبان را برگزار کنند.
اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، برخی از پیروان این انجمن، در مقابل نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی موضعگيری كردند و اين حكومت را نامشروع دانستند. بنابراين علیرغم روش سابق انجمن، مبنی بر عدم دخالت در سياست، بعد از پيروزی انقلاب، به شكلهای مختلف در عرصه سياست وارد شدند.
اگر به صورت کلی بخواهیم افکار و مبانی این جریان را ذکر کنیم، در این موارد خلاصه میشود:
- بزرگ نمایی و جلوه دادن بهائیت به عنوان دشمن اصلی:
شیخ حلبی تأکید میکرد: «امروز امام زمان (عجلاللهفرجه) از کسی جز این خدمت (مبارزه با بهائیت) را نمیپذیرد و چیزی جز این انتظار ندارد. به خدا قسم! امروز تکلیف شرعی و دینی همه ما آن است که با بهائیت مبارزه کنیم.»[1]
- عدم دخالت در امور سیاسی:
در تبصره 2 از ماده دوم اساسنامه انجمن، تصریح شده است: «انجمن به هیچ وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد کرد و مسئولیت هر نوع دخالتی را که در زمینههای سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، به عهده نخواهد گرفت.»[2]
بر این اساس، چنانچه فردی از اعضای انجمن، به طرف مسائل سیاسی کشیده میشد، بلافاصله عذر او را میخواستند. به زعم آنان، اسلام تنها دین عبادت است و دخالت در سیاست، زیبنده پیشوایان دینی نیست.
- قیامهای قبل از ظهور، محکوم به شکست است:
آنان با استفاده از برخی روایات، صاحب پرچمهای قیام قبل از ظهور را گمراه میدانستند و تشکیل حکومت و بسط عدل را در جهت انسداد باب مهدویت میشمردند.[3]
- جهاد در دوران غیبت معنا ندارد:
شیخ حلبی در این باره می گوید: «در عصر غیبت امام زمان (عجلاللهفرجه) جهاد نیست، چرا؟ چون حاکم اسلامی که باید معصوم باشد، مصداق پیدا نکرده است. وظیفه داریم فقط دین خود را حفظ کنیم. تکالیف شرعیمان را انجام دهیم و به شبهادت منکران جواب دهیم و دیگر هیچ.»[4]
- فلسفه نوعی بدعت است:
از دیدگاه برخی از آنان، کسی که فلسفه میخواند یا درس میدهد، از عدالت ساقط است.[5]
بنابراین دیده میشود که این گروه با طاغوت سازگار است ولی با حکومت اسلامی نمیسازد و در شناخت دشمن ملاکهای اشتباهی دارد و مهم را بر اهم اولویت میدهد.
پینوشت:
[1]. دانشنامه مهدويت و امام زمان عجلاللهفرجه، جمعی از نویسندگان، ص65، نشر پايگاه تخصصی عاشورا.
[2]. روزنامه کيهان، سال 1381، ص10، 2 شهريور.
[3]. دانشنامه مهدويت و امام زمان عجلاللهفرجه، جمعی از نویسندگان، ص66، نشر پايگاه تخصصی عاشورا.
[4]. همان، ص67.
[5]. همان.
افزودن نظر جدید