انقلاب
اکثر آشفتگیها و مشکلات اجتماعی و فرهنگی دنیا به کمبود و یا نبود معنویت اصیل در میان افراد و جوامع بر میگردد. قدرتهای استعمارگر برای کم رنگ شدن معنویت در جوامع بشری، برنامهریزیهای گستردهای انجام دادهاند.
توزیع عادلانه ثروت قبل و بعد از انقلاب قابل مقایسه نیست. عدد جینی این مسئله، قبل انقلاب 4 بوده و بعد از انقلاب به زیر یک رسیده است....
«انجمن حجتیه» با این توجیه که یکی از شرایط ظهور امامزمانعجلاللهتعالیفرجه، فراگیری ظلم و ستم در تمام دنیاست، هرگونه مبارزه علیه حکومتهای طاغوت را مردود میدانستند؛ شاید به همین دلیل بود که در زمان مبازه مردم با رژیم طاغوت، رهبران انجمن هیچ اقدامی نکردند و حتی زمانیکه امام راحل تقیه را رسماً حرام کرده بود، یک اعلامیه هم از جانب رهبران انجمن در محکومیت جنایات حکومت پهلوی صادر نشد.
انجمن حجّتیه، یک تشکل مذهبی ویژه است که با هدف مبارزه با بهائیت، از اواسط سال 1332، در تهران و سپس سایر شهرها پدید آمد و تقابل اصلی انجمن حجتیه با انقلاب اسلامی و مبانی آن، در اسلام عوامانه و سطحی و اندیشه جدایی دین از سیاست بود؛ زیرا رهبران و طرفداران انجمن حجتیه، معتقد بودند که در زمان غیبت، ورود به عرصه سیاست، غلط و موجب لطمه به دین است.
با وجود اینکه رهبران انجمن حجتیه، هدف از تأسیس انجمن را مبارزه با فرقه بهائیت اعلام کرده بودند، اما این مبارزه، کلیت نداشت و فقط محدود به یک قلمرو خاص (مبارزه علمی) بود؛ زیرا در زمان حکومت پهلوی، بسیاری از پستهای اساسی و کلیدی حکومت، مانند وزارتخانهها در تسلط وزرای بهائی بود، اما با این وجود، رهبران و طرفداران انجمن حجتیه، هیچ موضعی در قبال اقدامات حکومت پهلوی و انتصاب افراد بهائی در پستهای اساسی کشور نمیگرفتند.
عبدالحمید در چگونگی انقلاب اسلامی وانمود میکند که قیام کنندگان گمان میکردند که با جمهوری اسلامی، حکومتی اسلامی با عدالت علوی برقرار میگردد؛ باید گفت منتقدین، خود مخالف اجرای عدالت هستند و هر زمانی که اجرای عدالت با منافعشان در تضاد بود، صدای آنان بلند شده و به مخالفت میپردازند. زمان امیرالمؤمنین (ع) هم برخی مسلمانان به عدالت علوی اعتراض کرده و جنگ به راه انداختند.
قیام پانزدهم خرداد در سال 1342، به نوعی آغار نهضت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) بر علیه رژیم پهلوی بود؛ اما با این وجود، رهبر «انجمن حجتیه»، «شیخ محمود حلبی»، هیچ اعتقادی به این نهضت و انقلاب نداشت و حضرت امام را مورد مؤاخذه قرار میداد.
کلیت عملکرد انجمن حجتیه تا قبل از شروع نهضت امام خمینی (ره) در نگاه برخی نه تنها مذموم نیست، بلکه قابل تحسین است؛ از این رو اکثریت قریب به اتفاق علما و نیروهای مذهبی، انجمن را تأیید کرده و بلکه با آن همکاری میکردند؛ اما با شروع تدریجی مبارزه از سال 1341 از آنجایی که انجمن در اساسنامهاش تعهد کرده بود که از هرگونه دخالت در امور سیاسی بپرهیزد، سکوت را در دستور کار خود قرار داد.
روش كار انجمن حجتیه قبل از انقلاب، پرهيز از مبارزه و مقابله با رژيم پهلوی و دخالت نكردن در سياست بود؛ اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، برخی از پیروان این انجمن، در مقابل نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی موضع گيری كردند.
حمایت اقطاب گنابادی از سران فتنهی 88، خود نشانگر عداوت آنها با جمهوری اسلامی است. دراویشی که خود را سکولار میدانند و معتقد به جدایی دین از مباحث سیاست هستند و همه جا عنوان میکنند که فقرای گنابادی نباید در سیاست دخالت کنند، در سال ۸۸ نورعلی تابنده قطب ایشان تاکید میکند که امروز حمایت از کروبی در انتخابات وظیفه تمام فقرا است و باز هم چهره منافق این جماعت بیش از پیش برهمگان آشکار میشود. وی در انتخابات 92 و 96 هم از حسن روحانی حمایت نمود.
محمد اسماعیل صلاحی اخیراً در سخنان خود به آیتالله خویی اشاره میکند و او را ازنظر علمی از علمایی میداند که در سطح امام (ره) بود و حکومت ایران در پی خدشهدار کردن چهره او بود. صلاحی در سخنان خود روابط بین حضرت امام (ره) و آیتالله خویی و انقلاب ایران را تیره و تار نشان میدهد. در حالی که آیتالله خویی با حمایت های متعدد خود، از جمله علمای مدافع و طرفدار انقلاب اسلامی بود.