صوفیه و انقلاب...

  • 1400/01/17 - 20:02
حمایت اقطاب گنابادی از سران فتنه‌ی 88، خود نشانگر عداوت آن‌ها با جمهوری اسلامی است. دراویشی که خود را سکولار می‌دانند و معتقد به جدایی دین از مباحث سیاست هستند و همه جا عنوان می‌کنند که فقرای گنابادی نباید در سیاست دخالت کنند، در سال ۸۸ نورعلی تابنده قطب ایشان تاکید می‌کند که امروز حمایت از کروبی در انتخابات وظیفه تمام فقرا است و باز هم چهره منافق این جماعت بیش از پیش برهمگان آشکار می‌شود. وی در انتخابات 92 و 96 هم از حسن روحانی حمایت نمود.

اساسی‌ترين عقايد و آموزه‌های دراويش كه از اركان تصوف به ‌شمار مي‌آيد عبارتند از: وحدت وجود، اتحاد و حلول، طريقت و حقيقت و جدايي شريعت از طريقت، ولايت اقطاب، رسيدن از طريق عشق مجازی به عشق حقيقی !بهره‌برداری استعمار از تصوف، هماهنگی صوفیه با جریان‌های طاغوتی، اباحه‌گری، سماع، آواز، غنا، آسیب‌های اخلاقی و انحراف‌های جنسی و فاصله گرفتن از شریعت نیز زاییده این انحراف بنیادین است .
صوفیان برای تفرقه در اجتماعات مسلمین و کاهش نقش مسجد، نماز جمعه و جماعات، عبادتگاه‌های فردی و خانقاه‌ها را رونق بخشیدند. مشهور است که اولین خانقاه را یک پادشاه مسیحی در «رمله» شام ساخت، بر کسی پوشیده نیست که سازندگان خانقاه‌ها هدفی جز تضعیف مساجد نداشتند. چون به همان میزانی که مساجد حرکت‌ساز و سازنده بودند، خانقاه‌ها نقش تخریبی و تخدیری داشتند. دشمن می‌دید مساجد محل برگزاری نماز جمعه و جماعت، سازماندهی انقلابیون، طرح مباحث علمی ‌و عقلی و‌ ترویج فرهنگ کار و تلاش است، از این رو با احداث خانقاه در مقابل مساجد به ‌اشاعه تفرقه، تنبلی و تن‌پروری، تکدی، نفی عقل و علم و مقابله با شریعت متعالی اسلام پرداختند.
هم اکنون در بسیاری از خانقاه‌ها در اکثر فرق صوفیه مفاسد اعتقادی و یا اخلاقی، موسیقی، رقص سماع و سایر موارد خلاف شرع رایج است. معمولاً دراویش و اقطاب آنان با درس و بحث، علوم عقلی و تجربی مبارزه کرده‌اند و به دروغ مدعی کشف، شهود الهی و فنای در حق شده‌اند. هم‌چنین بیشتر علمای اصولی و مراجع تقلید با صوفیه مخالفت کرده و مطالبی برضد آنان نگاشته‌اند.
در مورد ارتباط بین سیاست و دین معتقد به جدائی دین از سیاست هستند که البته ادعایی خلاف عملکرد خودشان است. دکتر احمد عابدی دراین مورد می‌گوید: «خودشان همیشه در ظاهر می‌گویند دین از سیاست جداست ولی دروغ می‌گویند. ارتشبد نصیری رئیس ساواک، صوفی بود و جزء همین گنابادی‌ها محسوب می‌شد. سپهبد مقدم، تیمساراویسی و اسدالله علم وزیر دربار شاه هم جزء دراویش گنابادی بودند. آن موقع که هنوز مشهد فرودگاه نداشت، گناباد فرودگاه داشت تا ارتشبد نصیری رئیس ساواک به گناباد برود و دست قطب را ببوسد و دوباره برگردد»
 دراویش جزو معدود گروه‌هایی بودند که در رویدادهای ملی کنج عزلت گزیدند و نه‌تنها مردم را یاری نکردند بلکه گاه در مقابل مردم ایستادند. نمونه بارز آن در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است که هیچ بروز و ظهوری نداشتند. همچنین ارتباط آنها با دربار تا اواخر حکومت پهلوی ادامه داشت که یکی از ارتباطات اصلی‌ آنها با دربار از طریق «انجمن اخوت» توسط دراویش صفی‌علیشاهی صورت می‌گرفت.
پایه‌گذار انجمن اخوت علی‌خان ظهیرالدوله سیاستمدار و درویش ایرانی دوره قاجار بود که از پیروان صفی‌علیشاه به‌شمار می‌رفت. بسیاری از اعضای اولیه انجمن اخوت نه‌تنها از بنیانگذاران فراماسونری بودند بلکه برای رسیدن به مقاصد سیاسی و فرهنگی خود از پوشش تصوف و درویشی‌گری استفاده می‌کردند. چنانچه بعد از ظهیرالدوله، تقی اسکندرانی، عبدالله انتظام، منوچهر نوذر و... از اعضای انجمن اخوت شدند.
همچنین از دیگر چهره‌های مشهور آن می‌توان به علیرضا پهلوی برادر محمدرضا شاه اشاره کرد، که عضو فعال انجمن بود. قطب سلسله نعمت‌اللهی گنابادی، سلطان حسین تابنده معروف به رضا علیشاه در دوران حکومت پهلوی نیز روابط خوبی با دربار داشت و هرساله در مزار سلطانی مراسم نیایش برای شاه و خانواده اش برگزار می‌کرد و این خوش خدمتی سبب تسهیل دست‌اندازی سران این فرقه به اموال عمومی و املاک موقوفه می‌گردید. املاک موقوفه‌ای که از پرداخت حق الثبت و مالیات معاف بودند قبل از این، موقوفات امام رضا (علیه السلام)، حضرت معصومه (علیها سلام)؛ حضرت شاهچراغ (علیه السلام) و حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) از مالیات معاف بودند که حکومت پهلوی، مزارسلطانی مقر فتنه دراویش را هم جزء اماکن مقدس ثبت کرده بود. دراویش گنابادی که مرامشان دوری از سیاست بود، در دوران انقلاب برای حفظ موقعیت خود رو در روی مردم ایستادند و تمام قد از حکومت پهلوی دفاع کردند البته بطور همزمان برادر قطبشان، نورعلی تابنده به فعالیت‌های ضد سلطنت مشغول بود تا با این حرکت هوشمندانه هردو سوی جریان را داشته باشند و البته موفق هم شدند. گرچه پس از پیروزی انقلاب و زمانی که عرصه را برخود تنگ دیدند به همراهی با نظام جمهوری اسلامی پرداختند و پس از آنکه نورعلی تابنده موفق شد حکم عفو برادرش سلطان حسین تابنده را از نظام اسلامی بگیرد، وی در اعلامیه‌ای عنوان کرد که قانون اساسی جمهوری اسلامی را تایید می‌کنیم، مخالفت با انقلاب ممنوع است و فقرا حق دخالت در امور سیاسی را ندارند و به فقرا توصیه کرد که در رفع مسائل شرعیه از رساله امام خمینی(ره) تبعیت کنند.[1]
منافع دراویش از طریق حکومت پهلوی به خوبی تامین می‌شد و چون با ظهور انقلاب اسلامی ضربه‌ی سنگینی خورده بودند در جستجوی فرصتی مناسب هستند تا نیش زهرآلود خود را به نظام بزنند.
حمایت اقطاب گنابادی از سران فتنه‌ی 88، خود نشانگر عداوت آن‌ها با جمهوری اسلامی است. دراویشی که خود را سکولار می‌دانند و معتقد به جدایی دین از مباحث سیاست هستند و همه جا عنوان می‌کنند که فقرای گنابادی نباید در سیاست دخالت کنند، در سال ۸۸  نورعلی تابنده قطب ایشان تاکید می‌کند که امروز حمایت از کروبی در انتخابات وظیفه تمام فقرا است و باز هم چهره منافق این جماعت بیش از پیش برهمگان آشکار می‌شود. وی در انتخابات 92 و 96 هم از حسن روحانی حمایت نمود.
پی‌نوشت:
[1]. بیانیه 17 اسفند 1368

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.