نقد دیدگاه قرآنبسندگی علی اکبر حکمی زاده
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فهم مسائل و امور دینی از جمله مباحثی است که در طول تاریخ بسیار مورد توجه قرار گرفته و به آن پرداخته شده است، اما عدهای قائلند که در فهم مباحث دینی فقط باید به قرآن اکتفا کرد؛ یعنی معتقد به قرآن بسندگی در دین هستند و حجیت تمام احادیث را منکر هستند؛ از جمله این افراد علی اکبر حکمی زاده است.
حکمی زاده، شخصیتی است که تا حدودی از تفکرات احمد کسروی، متأثر بوده و در سال ۱۳۲۲ شمسی، رسالهای را در مجله «پرچم» به نام «اسرار هزار ساله» خطاب به پیشوایان دینی منتشر کرد که بعد از انتشار آن، حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) کتاب کشف الاسرار را در رد این کتاب نوشتند.
حکمی زاده در کتاب خود با عنوان «اسرار هزار ساله دین» دیدگاه قرآنبسندگی و انکار حجیت احادیث را تبیین کرده و حجیت تمام احادیث را منکر شده است؛ از جمله دلایلی که وی برای اثبات مدعای خود (قرآنبسندگی) ارائه داده، این است که بسیاری از احادیث با عقل سازگاری ندارند.[1]
در نقد و پاسخ به این ادعای حکمی زاده باید گفت که: اولاً روایاتی که حکمی زاده مخالف عقل میداند (مانند پر داشتن جبرئیل)، مخالف با عقل برهانی نیستند، بلکه با عقلی که مربوط به مادیات است و وجود امور غیرمادی را نفی میکند، ناسازگار است یا به عبارتی دیگر میتوان گفت که جناب حکمی زاده! مطابق ادعای شما، اگر قرار باشد که هر چه منافات با عقل داشته باشد را کنار گذاشت، پس باید گفت که بسیاری از ویژگیهای آخرت که در قرآن ذکر شده است را نیز باید نفی کرد.
ثانیاً: بر فرض اینکه برخی از روایات با عقل برهانی سازگار نباشد، باید فقط همان روایات را کنار گذاشت، نه اینکه تمام روایات را به خاطر یک دسته از روایات که منافی با عقل هستند، کنار گذاشت.[2]
اشکال دیگری که میتوان بر استدلال جانب حکمی زاده وارد کرد، این است که وی برای بی اعتبار دانستن تمام احادیث، فقط به کتاب بحارالانوار مراجعه کرده، بدون اینکه به سایر کتب روایی شیعه رجوع کند؛ این در حالی است که هدف علامه مجلسی صاحب کتاب شریف بحارالانوار از تدوین این کتاب، جلوگیری از نابودی احادیث بوده است و قصد این را نداشته که فقط احادیث صحیح و معتبر را نقل کرده باشد. در نتیجه نمیتوان به خاطر وجود چند روایت ضعیف یا مخالف عقل (در نظر حکمی زاده) در این کتاب، تمامی احادیث موجود را انکار کرد.
اگر کسی اندکی با علم حدیث آشنا باشد، برای استناد به روایات در مباحث علمی، به کتابهای حدیثی قدما و دست اول رجوع میکند، نه به کتاب بحارالانوار که برگرفته از منابع مختلف است؛ بحارالانوار احادیث سایر کتب را نقل کرده است و برای نقد حدیث، باید به منبع اصلی ارجاع داده شود.
پینوشت:
[1]. حکمی زاده، علی اکبر، اسرار هزار ساله، ص43، چاپ اول، بی جا. «این احادیث (مخالف عقل) اگر چه از جلد ۱۴ بحار برداشته شده، ولی آنها را که خود کتاب ضعیف شمرده و یا از کتاب غیر معتبری نقل کرده نیاوردهایم و روی هم اگر این احادیث از دیگران قویتر نباشد، ضعیفتر نیست.»
[2]. موسوی خمینی، روح الله، کشف الاسرار، ص317.
افزودن نظر جدید