متهم کردن شیعه به غلو توسط ابوالفضل برقعی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی » از بزرگان جریان «قرآنبسندگی» است که دیدگاههای خاصی دارد و در برخی از آثار خود، به دیدگاههای اهلسنت و گاه به وهابیت تمسک جسته است. برقعی در کتاب تفسیری خود (تابشی از قرآن) و ذیل آیه مباهله[1] در قسمت گزارشی از مکالمات حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله و مسیحیان نجران (در ماجرای مباهله)، مینویسد که: «پس از آنکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله نشانههای بشر بودن حضرت عیسی علیهالسلام را برای نجرانیان ذکر کرد و از آنان به صحت آن اعتراف میگیرد، میگوید با این اوصاف، پس چگونه است که شما (نجرانیان) چنین درباره او غلو میکنید». برقعی، بلافاصله پس از این عبارت جمله کنایهآمیز خود به شیعیان را داخل پرانتز میافزاید و میگوید: «چنانکه عدهای از اهل غلو(شیعیان) گفتهاند علی خود پیغمبر یعنی نفس رسول خدا است به دلیل وجود کلمه انفسنا در این آیه ».[2] به عبارتی برقعی قائلان به مطابقت کلمه «انفسنا» در آیه مباهله با حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام را به غلو نسبت میدهد.
این سخن برقعی و تهمت غلو به شیعیان به دلیل بیان تفسیر کلمه «انفسنا» و انطباق آن بر حضرت امیر علیهالسلام باطل است؛ زیرا این تفسیر نهتنها از جانب مفسرین شیعه، بلکه از جانب مفسران بزرگ اهلسنت نیز نقل شده است؛ بهعنوان مثال، حسکانی که از علمای اهلتسنن در قرن پنجم است، با نقل روایتی از قول ابن عباس در تفسیر آیه مباهله مینویسد: «مراد از «أَنْفُسَنا» رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و علی بن ابیطالب علیهالسلام است، مراد از «نِساءَنا» فاطمه سلاماللهعلیها است و مراد از «أَبْناءَنا» حسن و حسین علیهماالسلام است».[3]
قبل از حسکانی نیز علمای اهل سنت به مطلب فوق اشاره کردهاند. ابراهیم بن محمد بیهقی که از علمای قرن سوم و چهارم است، میگوید: شخصی در مجلس محمد بن عائشه -که از محدثان بصره است و ابن حیان او را از ثقات برمیشمارد- از وی پرسید: چه کسانی افضل اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآله هستند؟ او در پاسخ، برخی از صحابه را نام برد. آن شخص پرسید: چرا علی بن ابیطالب علیهالسلام را نام نبردی؟ محمد بن عائشه پاسخ داد: تو از اصحاب سؤال کردی یا از رسول خدا؟ گفت: منظورم اصحاب ایشان بود؛ محمد در پاسخ، آیه مباهله را تلاوت کرد، سپس گفت: چگونه اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآله با نفس ایشان برابر است؟[4] یعنی وی، علی علیهالسلام را طبق آیه مباهله، نفس پیامبر صلیاللهعلیهوآله شمرده است. فخر رازی نیز مانند شعبی، تصریح کرده که علی علیهالسلام مصداق منحصر بهفرد مفهوم «انفسنا» است.[5] پس ادعای برقعی که معتقد است قول تطابق انفسنا بر علی علیهالسلام از طرف غلات شیعه بوده، بهکلی مردود است.
پینوشت:
[1]. «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ الله عَلَی الْکاذِبِینَ»؛ [آلعمران/61] «پس هر که با تو درباره او [عیسی] پس از آنکه بر تو [به واسطه وحی، نسبت به احوال وی] علم و آگاهی آمد، مجادله و ستیز کند، بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را و ما زنانمان را و شما زنانتان را و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنیم؛ سپس یکدیگر را نفرین کنیم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، تابشی از قرآن، ج1، ص433.
[3]. حاكم حسكانی، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج1، ص160، نشر موسسة الطبع و النشر «... نَزَلَتْ فِي رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلِيٍ أَنْفُسَنا وَ نِساءَنا فَاطِمَةُ وَ أَبْناءَنا حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ ...».
[4]. ابراهيم بن محمد بيهقي، المحاسن و المساوی، ص42.
[5]. رازی، فخرالدين، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، ج8، ص248.
افزودن نظر جدید