تهمتهای ناروا مانع تقریب
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تقریب در مذاهب اسلامی موانعی دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم؛ یکی از موانع تقریب، اتهام و نسبتهای ناروا به یکدیگر است؛ امری که متهمینِ به آن نسبتها از آن تبرّی میجویند. گاهی نسبت غلو به افرادی داده میشود و گاهی برخی از عقاید به افرادی نسبت داده میشود که هرگز صحیح نیست؛ مثل اینکه میگویند شیعه معتقد به قرآنی دیگر است و یا میگویند شیعیان معتقدند جبرئیل در نزول وحی خیانت کرده و به جای علی علیهالسلام بر حضرت محمّد صلیاللهعلیهوآله وحی نازل کرده است و ...؛ درحالی که شیعه خود را از این اتّهامات مبرّا میداند و در مقابل ممکن است برخی از افراد، نسبتهای ناشایست همچون ناصبی بودن و ... را به اهلسنت بدهند و یا وهابیان، به برخی از مسلمین، به جهت استغاثه به ارواح اولیا و درخواست شفاعت از آنان، نسبت شرک و کفر میدهند.
نویسنده مصری، انور جندی مینویسد: «سزاوار است که بحثکننده بیدار بوده و بین شیعه دوازدهامامی و غلات فرق بگذارد، همان کسانی که خود امامان شیعه بر آنها تهاجم داشته و از دسیسه آنان، شیعیان خود را برحذر داشتند».[1] و نیز نویسنده مصری دیگر علی عبدالواحد وافی میگوید: «همانا بسیاری از نویسندگان ما، بین شیعه جعفری و دیگر فرقهها خلط کردهاند».[2]
شیخ محمّد غزالی میگوید: «از جمله تهمتزنندگان کسانی هستند که رواج دادهاند شیعه، پیروان علی علیهالسلام و اهلتسنن پیروان محمّدند و اینکه شیعه معتقد است که علی علیهالسلام سزاوارتر به رسالت است و اینکه از روی اشتباه، رسالت بهغیر از او واگذار شده است و این حرفی لغو و قبیح و خدعهای پست است».[3]
یکی دیگر از نویسندگان مصری با نام «محمّد بهی» در اعتراض خود از عملکرد وهابیان که از مخالفان مسئله تقریب بین مذاهب اسلامی هستند، مینویسد: «وهابیان شکاف بین شیعه و سنی را از قرن هجدهم میلادی بیشتر کردهاند، بهگونهای که نزاع مذهبی نسبت به قبل از آن شدیدتر شده است و این زیادی شکاف بین این دو مذهب به این نحو، اثری سلبی برای دعوت وهابیان داشته است».[4]
گروههای تکفیری و وهابی که «حساب اهلسنت از آنان کاملاً جداست»، در راستای ایجاد فتنه و اختلاف در بین امت اسلامی، برای نیل به اهداف شیطانی خود، هرگونه تهمت، افترا و شایعه را برای تخریب چهره شیعه، جایز و برای ترویج این شایعات و دروغها تمام ابزارهای فکری، فرهنگی و آموزشی را به کار گرفتهاند؛ قرآن در مورد این قبیل افراد میفرماید: «إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْکَاذِبُونَ»؛ [5] «تنها کسانی دروغپردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان خود دروغگویانند».
پینوشت:
[1]. انور جندی، الاسلام وحرکة التاریخ، ص421. «ومن الحق ان یکون الباحث یقظاً فی التفرقه بین الشیعه (الإثنی عشریه) والغلاه، هؤلاء الذین هاجمهم أئمه الشیعه انفسهم و حذروا ممّا یدسّونه»
[2]. علي عبد الواحد وافي، بين الشيعة و أهل السنة، ص11. «انّ کثیراً من مؤلّفینا قد خلط بین الشیعه الجعفریه وغیرها من فرق الشیعه»
[3]. محمد غزالی بن احمد، رساله التقریب، سال اول، شماره 3، ص250. «ومن هؤلاء الأفاکین من روّج انّ الشیعه اتباع علی وانّ السنّیین اتباع محمّد، وانّ الشیعه یرون علیاً احقّ بالرساله او أنّها أخطأته إلی غیره، وهذا لغو قبیح وتزویر شائن»
[4]. دکتر محمد بهی، الفکرالاسلامی فی تطوره، ص140.
[5]. سوره نحل، آیه 105.
افزودن نظر جدید