مباحث تاریخی
یکی از مباحثی که در نزد اهلسنت مهم است و روی آن بسیار تأکید دارند، و جزو خطوط قرمز آنها محسوب میشود، بحث عدالت صحابه است. عقیده اهلسنت درمورد صحابه پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) این است که همه آنها عادل هستند و به دلیل مصاحبت با پیامبر اهل اجتهاد بوده و هیچ گاه از سر عمد و علم مرتکب گناه و خلاف نمیشوند.
اکثریت مسلمانان کنونی که به اهل سنت شهرت دارند معتقدند که پیامبراکرم پس از خود، کسی را به عنوان جانشین انتخاب نکرده است و تعیین خلیفه را بر عهده امت گذاشته است. در مقابل آنها شیعیان هستند که معتقدند امام باید منصوب از جانب خداوند باشد و نه تنها امت بلکه پیامبر نیز نمیتواند بدون اذن خداوند، کسی را به عنوان جانشین خود انتخاب کند.
از ظریفترین و جامعترین کلمات در خصوص برتری نداشتن خلیفهی اول و دوم بر امیرالمؤمنین، گفتگو و مناظره بین فضّال، از شاگردان مکتب امام صادق(ع) و ابوحنیفه است، که در آن، به بهترین شکل، بر غصبی بودن مکان دفن عمر و ابوبکر، اشاره شده است، و این استدلال که این دو، چون در کنار پیامبر مدفونند، برتری دارند، را به چالش کشیده است.
علی(ع) اعجوبهی تاریخ خلقت، که فضایل و مناقبشان بهحدی است، که کسی را یارای انکار آن نیست. با توجه به پيوند بسيار نزديک امام علی با پيامبر اکرم، در صورتى كه امام على در هر روز تنها يك حديث از پيامبر مىآموخت، بايد حدود دوازدههزار حديث از ايشان نقل مىكرد، اما اكنون در منابع حديثى اهل سنت، تنها 50 حديث صحيح از ايشان نقل شده است.
مشهور بین علمای اهل سنت و برخی از علمای تشیع این است که عایشه هنگام عقد ازدواج با پیامبر(ص) ششساله و هنگامیکه نُه ساله بوده، به خانه پیامبر(ص) رفته است، و طبق این نقل در زمان رحلت پیامبر اکرم، 18 ساله بوده است، ولی علمای اهل سنت از او 2210 حدیث نقل کردهاند؛ در حالیکه از همسران دیگر پیامبر تعداد کمی حدیث نقل نمودهاند.
در عصر نبوی و ابوبکر و عمر، همه مسلمانان به یک روش وضو میساختند و شک و ابهامی در این زمینه وجود نداشت، تا اینکه عثمان به خلافت رسید. وی بهخاطر بیکفایتی در کشورداری، از سوی صحابه مورد انتقاد قرار گرفت. وی که از انتقاد صحابه ناراحت شده بود، برای کسب آبرو در نزد مسلمانان، وضوی جدیدی گرفت، که در آن پاها نیز شسته میشد.
خلفای پیامبر، بعد از خود پیامبر، باید عالمترین مردم باشند، تا دین و دستورات آن را آنطوری که هست، برای مردم تبیین کنند. علمای اهل سنت، درباره خلفا را اعلم امت اسلامی میدانند. اگر ابوبکر اعلم اصحاب است، پس چرا از او فقط 142 حدیث نقل کردهاند؟ و یا اگر عمر اعلم بود، چرا از او فقط 537 حدیث نقل کردهاند؟
وجود پیامبر(ص) در سرزمینی که مردم جاهل آن، با قتل و غارت و تجاوز و... زندگی خود را سپری میکردند، به پیامبری مبعوث شدند. ایشان توانستند دین الهی را پس از صدمات زیاد، بر این مردم ابلاغ کند، از روایات افرادی که بهعنوان صحابه ایشان با حضرت همراهی کردند، آمار دقیقی وجود ندارد، اما آنچه علمای اهل سنت نقل کردهاند، جای بسی تعجب است.
حضرت مجبور شد دفع افسد به فاسد کند چون اگر قبول نمیکرد فسادش بیشتر بود یعنی درگیری و فتنه پیش میآمد ویارانش پراکنده میشدند به همین خاطر به این امر «حَکَمِیت» تن داد. هرچند نفس امر «حکمیت» فاسد بود و جز گمراهی چیزی در برنداشت. خود حضرت که در اصل مخالف صلح وحَکَمیت بود، اما متاسفانه اصرار و فشار افراد حضرت را مجبور کرد.
در کتب اهل سنت آمده، پیامبر (ص) معاذ بن جبل را از اعلم امت خویش به حلال و حرام خدا شمرده است. در مستدرک حاکم آمده: «وقتی پیامبر (ص) بهسوی حنین خارج میشد، معاذ را جانشین خود برای اهل مکه قرار داد، تا به مردم قرآن و فقه یاد دهد.» همچنین معاذ را قاضی برای اهل یمن قرار داد. آیا معقول است که از معاذ فقط 157 حدیث نقل شده باشد؟
عبدالرحمان بن عوف را از اولین کسانی که به اسلام گرویده میدانند، او در زمان خلفا، اهل نظر و فتوا بود، و ابوبکر و عمر در تصمیمگیریها با او مشورت میکردند. او یکی از شش نفری بود که عمر او را در شورای انتخاب خلیفهی بعد خود قرار داد، و در تساوی آراء، نظر او را ترجیح داد. از این صحابی، علمای اهل سنت مجموعاً 65 حدیث نقل کردهاند!
طلحه در اوائل دعوت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) اسلام آورد و یکی از کسانی بود که عمر در شورای شش نفره، برای تعیین خلیفه بعد از خود قرار داد. او در عرض 23 سال زندگی در دوران پیامبر، فقط 38 حدیث از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آموخت؟! بعید است کسی از علمای اهل سنت با این مطلب موافق باشد، و چنین توهینی به طلحه نماید.
در کتب اهل سنت، زید بن ثابت از کاتبین وحی شمرده میشود، او از فقهای اصحاب بود. پیامبر (ص) او را از خواص امت خوانده است. مسروق میگوید: «او را از راسخین در علم یافتم.» مالک بن انس هم میگوید: «او در مدینه، بعد از عمر پیشوای ما بود.» اما از این صحابه، که از راسخین در علم، و فقیه اصحاب شمرده شده، بیش از 8 حدیث نقل نکردهاند.
عالمان اهل سنت در مورد زبیر میگویند که او چهارمین یا پنجمین نفری بود که اسلام آورد؛ ابن حجر از قول عمر در مورد او نقل میکند: «زبیر ستونی از ستونهای دین است.» از این صحابی و رکن دین، فقط 38 حدیث نقل شده است. پس زبیر نیز احادیث زیادی را بدون اینکه به امت رسول خدا برساند، با خود به عالم برزخ برده است!