احادیث ناچیز صحابه معروف پیامبر در کتب اهل سنت

  • 1395/04/22 - 10:52
وجود پیامبر(ص) در سرزمینی که مردم جاهل آن، با قتل و غارت و تجاوز و... زندگی خود را سپری می‌کردند، به پیامبری مبعوث شدند. ایشان توانستند دین الهی را پس از صدمات زیاد، بر این مردم ابلاغ کند، از روایات افرادی که به‌عنوان صحابه ایشان با حضرت همراهی کردند، آمار دقیقی وجود ندارد، اما آن‌چه علمای اهل سنت نقل کرده‌اند، جای بسی تعجب است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وجود نازنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به‌عنوان آخرین پیامبر الهی، در سرزمینی خشک و سوزان به پیامبری مبعوث گردید، که مردم جاهل این سرزمین با قتل و غارت و تجاوز و... زندگی خود را سپری می‌کردند، مردمی که بویی از تمدن و فرهنگ نبرده بودند، لذا خداوند برای اصلاح آن‌ها کسی را از بینشان به رسالت مبعوث کرد، که البته با سختی‌هایی هم مواجه گردید، اما در نهایت توانست دین الهی را پس از صدمات زیاد، بر این مردم ابلاغ کند، و طبیعتاً در این میان، افرادی به‌عنوان اصحاب آن حضرت با او همراهی کردند، تا توانستند معارف الهی را توسط این پیامبر که خود شارح و تبیین کننده‌ی آن بود، ثبت و ضبط کنند، تا آیندگان از این سخنان او بهره‌مند شوند. در این نوشتار مختصر، نام برخی از صحابه پیامبر را که از خود حضرت مستقیماً حدیث شنیده‌اند را، بیان می‌کنیم. هر چند که آمار دقیقی از احادیث صحابه موجود نیست، اما آن‌چه که علمای اهل سنت نقل کرده‌اند، را بازگو می‌کنیم که جای بسی تعجب است.

یکی از اصحاب جلیل القدر پیامبر سلمان فارسی است، او کسی است که پیامبر در وصف او گفته است: «سلمان منّا اهل البیت.[1] سلمان از ما اهل بیت است.» و یا از رسول خدا درباره او سؤال شد، که حضرت فرمود: «من لکم بمثل لقمان الحکیم؟ امرو ذاک منّا و الینا اهل البیت. ادرک علم الاول و الاخر، بحر لاینزف و قال عنه: انه یبعث امه واحده، لقد اشبع من العلم.[2] چه کسی برای شما همانند لقمان حکیم است؟ مردی که از ما و برای ما اهل بیت است، علم اول و آخر را درک کرده، او دریایی است تمام نشدنی و به تنهایی مثل ملتی کامل مبعوث می‌شود، او به‌راستی از علم، پر گشته است».
عایشه هم درباره سلمان این‌طور می‌گوید: «کان لسلمان مجلس من رسول الله ینفرد به فی اللیل حتی کاد یغلبنا علی رسول الله.[3] سلمان جلساتی به‌صورت انفرادی در شب‌ها با پیامبر خدا داشت، که نزدیک بود، در راه آموزش علم و دانش بر ما غلبه کند، چرا که چون این جلسات طولانی بود و نزدیک بود او بیشتر از ما با پیامبر هم‌نشین و همراه باشد و از علوم پیامبر و... بهره گیرد». با این‌وجود از این صحابه پیامبر طبق نقل علمای اهل سنت، فقط 60 حدیث نقل کرده‌اند و بخاری چهار حدیث و مسلم پنج حدیث از او در کتاب خود آورده، چه سیاستی در کار بوده که فقط از او همین مقدار را بیان داشته‌اند، در صورتی‌که او چندین سال همراه پیامبر خدا زندگی کرده و 26 سال بعد از رحلت پیامبر با حضرت علی (علیه السلام) و خلفای وقت همراه بود، و هزاران حدیث را به‌صورت مستقیم از پیامبر دریافت کرده، پس چه شد علم اولین و آخرینی که سلمان فارسی درک کرده بود؟ و کجا رفت این دریای علم تمام ناشدنی؟ و ظاهراً از این دریای مواج قطراتی بیش‌تر به اهل بیت نرسیده است که مسلم و بخاری در کتاب صحیح خود فقط به تعداد انگشتان یک دست از او روایت نقل کرده‌اند.
ابوذر غفاری یکی دیگر از صحابه پیامبر اکرم است که در اوائل دعوت رسول خدا ایمان آورد و او اولین کسی است که اسلام خود را آشکار نمود، درباره او حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «ابوذر اوعی علماً ثم اوکی علیه فلم یخرج منه شیء حتی قبض.[4] ابوذر پر از علم بود که بر او مهر زده شد و چیزی از او خارج نشد، تا این‌که از دنیا رفت». او نزدیک به 23 سال با پیامبر همراه بود، ولی 281 حدیث به او نسبت داده شده و بخاری و مسلم از این تعداد حدیث بیش از چند حدیث در کتب خود ذکر نکرده‌اند.[5] آیا می‌شود باور کرد ابوذر این مقدار حدیث از پیامبر فراگرفته باشد؟ آیا واقعاً ابوذر مقصّر بوده که سنت پیامبر را نشر نداده باشد و یا او هم مثل دیگر صحابه از نقل حدیث ممنوع شده بود.
ابی بن کعب هم از اصحاب خاص پیامبر است، تا آن‌جایی که پیامبر در مورد او فرمود: «اقرا امتی ابّی.[6] با قرائت‌ترین امت من ابّی است». او کسی است که عمر بن خطاب او را سیدالمسلمین یعنی آقای مسلمانان نامید. او نزدیک به 10 سال با پیامبر زندگی کرد و در کتب اهل سنت تنها 164 حدیث از او نقل کرده‌اند و این در حالی است که پیامبر به علم او شهادت داده است. سؤالی که مطرح می‌شود، این است که آیا همه علم او از سنت پیامبر همین 164 حدیث است؟ آیا به‌خاطر همین تعداد حدیث او را آقای مسلمانان معرفی کرده‌اند؟
زبیر بن عوام یکی دیگر از صحابه پیامبر اکرم می‌باشد، او نفر چهارم یا پنجم بود که اسلام اختیار کرد، عمر بن خطاب درباره او می‌گوید: «انّ الزبیر رکن من ارکان الدین.[7] زبیر رکنی از ارکان دین است». بنا به قول عمر بن خطاب که می‌گوید او رکن دین است، فقط 38 حدیث نقل کرده‌اند.[8] او چگونه رکن دین شده است؟ شاید او هم از نقل حدیث منع شده باشد.
عبدالرحمن بن عوف یکی دیگر از صحابه پیامبر که جزء نفرات اولیه در اسلام آوردن بوده است و در زمان خلفای وقت اهل فتوا و نظر بوده و خلفا از او هم مشورت می‌گرفتند.[9] او یکی از شش نفری است که در شورای انتخابی خلیفه دوم بعد از خود حضور داشت، و علمای اهل سنت 65 حدیث از او نقل کرده‌اند.[10] سئوال این است که او با همین اندک حدیث چگونه اهل فتوا و نظر بوده و مورد مشورت با خلفا قرار می‌گرفته است، او 23 سال با پیامبر و نزدیک به 30 سال بعد از حضرت در قید حیات بوده، پس چگونه این مقدار حدیث از او روایت شده، در حالی‌که احادیث او با ابوهریره که بالغ بر 5374 حدیث است، چگونه سنخیت دارد؟
زید بن ثابت از صحابه پیامبر و جزء کاتبین وحی حضرت بوده، او به علم سریانی آگاهی داشت و از فقهای اصحاب رسول خدا شمرده می‌شد، پیامبر درباره او فرمود: «افرض امتی زید بن ثابت.[11] زید بن ثابت از خاص‌ترین افراد امت من است». علمای اهل سنت او را از راسخین در علم معرفی می‌کنند، اما چگونه او راسخ در علم است، اما فقط یک حدیث از او در کتب اهل سنت موجود است.[12]
از عبدالله بن مسعود 848 حدیث و هم‌چنین از معاذ بن جبل 155 حدیث و دیگران از صحابه جلیل القدر پیامبر کم و بیش همین مقدار حدیث نقل کرده‌اند.[13] که جای سؤال از علمای اهل سنت است، که اینان اگر از اصحاب معروف و مشهور رسول خدا بوده‌اند، پس چرا در کتب شما این‌قدر حدیث از ایشان، کم نقل شده است؟

پی‌نوشت:

[1]. بحارالانوار، علامه مجلسی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج22 ص 348.
[2]. الاصابه، ابن حجرعسقلانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1421)، ج3 ص113.
[3]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج2 ص113.
[4]. اعلام الموقعین، ابن قیم جوزی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص18.
[5]. اسماء الصحابه الرواه، ابن حزم، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ص47.
[6]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج1ص389.
[7]. الاصابه، ابن حجر عسقلانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1421ق)، ج6 ص3.
[8]. اسماء الصحابه و الرواه، ابن حزم، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ص47.
[9]. کنز العمال، متقی هندی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، حدیث 36673،
[10]. اسماء الصحابه و الرواه، ابن حزم، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ص72.
[11]. الاستیعاب، ابن عبدالبر، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج1 ص537.
[12]. الاصابه، ابن حجر عسقلانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1421ق)، ج3 ص22.
[13]. اسماء الصحابه الرواه، ابن حزم، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ص42،ص45.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.