وهابیت
عمر بن خطاب حضرت علی (علیه السلام) را شایسته خلافت بر مسلمانان دانسته و انتخاب ایشان برای حضور در شورا به این معنا بود که ایشان هم شایسته خلافت است؛ این استدلال احمد بن حنبل در مقابل وزیره بن محمد حمصی بود که بیش از سه خلیفه اول را نمیپذیرفت.
احمد بن حنبل داشت : «... اصحاب پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) خلافت آن حضرت (علی علیه السلام) را پذیرفته و به آن راضی بودند. پشت سر آن حضرت نماز میخواندند و در رکاب ایشان میجنگیدند. با آن حضرت اعمال حج به جا میآوردند و ایشان را امیرالمومنین خطاب میکردند. ما نیز از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تبعیت میکنیم.
شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب (پیشوای وهابیت) با رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است. از باب نمونه محمد بن عبدالوهاب درباره سفر برای زیارت میگوید: زیارت پیامبر مستحب است، ولی باید سفر برای زیارت مسجد و نمازگزاردن در آنجا انجام گیرد، نه به قصد زیارت باشد.
یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی میپندارد ارواح انبیا و اولیاء الهی بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است و این کار خلاف عقیده سلف است. که در پاسخ میگوییم جواز توسل در روایات و کتب حدیثی زیاد نقل شده است.
ابنتیمیه در حمایت از نظریه تثلیث سخنان کسانی را که این نظریه را قبول داشتند را در کتاب خودش آورده و عملا به ترویج آن کمک کرده است.
از جمله کسانی که به حمایت و بلکه ترویج نظریه تثلیث پرداخته بیشک ابنتیمیه بزرگترین نظریه پرداز قرن هفتم وهابیت است.
شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب با رسول گرامی اسلام است. وی از شنیدن ذکر صلوات کراهت داشت و آن را زشت میشمرد؛ از فرستادن صلوات بعد اذان و پخش از منارهها، به ویژه شبهای جمعه جلوگیری میکرد و فرد متخلف را شدیداً مؤاخذه و تنبیه میکرد.
ظاهراً منظور محمد بن عبدالوهاب از اینکه توسّل را شرک میداند، آن است که توسّل منافات با توحید افعالی دارد. در حالیکه شیعه آنچه را که در توسّلاتش به آنها متوسّل میشود را، شخص یا چیز تأثیرگذاری در جهان هستی درعرض خداوند نمیداند، بلکه آنها را در طول دستگاه آفرینش میداند و این مطلب منافاتی با توحید افعالی ندارد.
یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی میپندارد ارواح انبیا و اولیاء الهی بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است و این کار خلاف عقیده سلف است. اما در مقابل میبینیم که بزرگان و علمای اهلسنت توسل به ارواح اولیاء الهی را جایز میدانند.
یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی میپندارد آنان بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است. وی میگوید: «هر کس گمان برد که بین خداوند و خلائق کسانی وساطت میکنند و حوائج مردم را نزد خدا میبرند، اینان به خداوند بدگمان هستند.»
کافر دانستن مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی، سرچشمه بسیاری از آشوبها و فتنههای تاریک جهان اسلام در گذشته و حال به شمار میرود. از باب نمونه میتوان به تخریب آثار بزرگان در مکه مکرمه اشاره کرد. وهابیون در سال 1218 قمری پس از مسلط شدن بر مکه، تمام آثار بزرگان دین را تخریب و با خاک یکسان نمودند.
کافر دانستن مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی، سرچشمه بسیاری از آشوبها و فتنههای تاریک جهان اسلام در گذشته و حال به شمار میرود. از باب نمونه میتوان به تخریب زیارتگاه صحابه و قبر برادر خلیفه دوم اشاره کرد. نخستین کاری که محمد بن عبدالوهاب انجام داد، ویران کردن زیارتگاههای صحابه و اولیاء در اطراف عیینه بود.
کافر دانستن مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی، سرچشمه بسیاری از فتنههای تاریک جهان اسلام در گذشته و حال به شمار میرود. از باب نمونه ایوب صبری مینویسد: عبدالعزیز بن سعود گفت: ما باید همه شهرها و آبادیها را به تصرف خود درآوریم. برای تحقق بخشیدن به این آرزو ناگزیر هستیم همه علمای اهلتسنن را از بین ببریم.
کافر دانستن مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی، سرچشمه بسیاری از آشوبها و فتنههای تاریک جهان اسلام در گذشته و حال به شمار میرود. از باب نمونه یکی از جنایات وهابیان در گذشته به آتش کشیدن محصولات زراعی است عبدالعزیز به قصد جهاد وارد منفوحه شد و محصولات زراعی آنان را به آتش کشید و تعداد ده نفر را نیز به قتل رساند.