کشتار علماء اهلتسنن توسط وهابیان
کافر دانستن مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی، سرچشمه بسیاری از آشوبها و فتنههای تاریک جهان اسلام در گذشته و حال به شمار میرود. از باب نمونه «ایوب صبری»، سرپرست مدرسه عالی نیروی دریایی در دولت عثمانی، مینویسد: «عبدالعزیز بن سعود که تحت تأثیر سخنان محمد بن عبدالوهاب قرار گرفته بود در اولین سخنرانی خود میان شیوخ قبایل گفت: ما باید همه شهرها و آبادیها را به تصرف خود درآوریم و احکام و عقاید خود را به آنان بیاموزیم... برای تحقق بخشیدن به این آرزو ناگزیر هستیم که عالمان اهلتسنن را که مدعی پیروی از سنت سنیه نبویه و شریعت شریفه محمدیه هستند، از روی زمین برداریم.»
کافر دانستن مسلمانان توسط محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی، سرچشمه بسیاری از آشوبها و فتنههای تاریک جهان اسلام در گذشته و حال به شمار میرود. نقش این عمل زشت و غیراسلامی، در تحولات کنونی و حوادث خونین برخی کشورهای مسلمان مانند عراق و افغانستان برجسته و غیر قابل انکار است. در این مقاله برآنیم تا از باب نمونه به یک مورد از جنایات وهابیان در گذشته بپردازیم.
- کشتار علماء اهلتسنن؛ دریادار سرتیپ «ایوب صبری»، سرپرست مدرسه عالی نیروی دریایی در دولت عثمانی، مینویسد: «عبدالعزیز بن سعود که تحت تأثیر سخنان محمد بن عبدالوهاب قرار گرفته بود در اولین سخنرانی خود میان شیوخ قبایل گفت: ما باید همه شهرها و آبادیها را به تصرف خود درآوریم و احکام و عقاید خود را به آنان بیاموزیم... برای تحقق بخشیدن به این آرزو ناگزیر هستیم که عالمان اهلتسنن را که مدعی پیروی از سنت سنیه نبویه و شریعت شریفه محمدیه هستند، از روی زمین برداریم.»[1] و به عبارت دیگر مشرکانی که خود را به عنوان علمای اهلتسنن قلمداد میکنند، از دم شمشیر بگذرانیم، به ویژه علمای سرشناس و مورد توجه را، زیرا تا اینها زنده هستند، همکیشان ما روی خوشی نخواهند دید. از این رهگذر باید نخست کسانی را که به عنوان عالم خودنمایی میکنند، ریشه کن نمود و سپس بغداد را تصرف کرد.
در جای دیگری مینویسد: «سعود بن عبدالعزیز در سال 1218 قمری به هنگام تسلط بر مکه مکرمه، بسیاری از دانشمندان اهل تسنن را بیدلیل به شهادت رساند، و بسیاری از اعیان و اشراف را بدون هیچ اتهامی به دار آویخت و هر کس را که در اعتقادات مذهبی ثبات قدم نشان میداد، به انواع شکنجهها تهدید کرد، و آنگاه منادیانی فرستاد که در کوچه و بازار بانگ زدند: «همان ای مردمان! به دین سعود داخل شوید و در زیر سایه گسترهاش مأوا گزینید.»[2]
به نوشته شاه فضل رسول قادری (هندی)، علمای مکه در کنار کعبه گرد آمدند تا به نامه وهابیان نجد پاسخ گویند، در حین گفتگو و مشاوره آنان، ناگهان جمعی از ستمدیدگان طائف داخل مسجدالحرام شدند و آنچه را بر آنان گذشته بود، بیان داشتند و در میان مردم شایع شد که وهابیان به مکه آمده و کشتار خواهند کرد. مردم مکه سخت در وحشت و اضطراب افتادند، چندان که گویی قیامت برپا شده است. علما اطراف منر (در مسجد الحرام) جمع شدند. ابوحامد خطیب به منبر رفت و نامه وهابیان و جواب علما در رد عقاید آنان را قرائت کرد. آنگاه خطاب به علما و قضات و ارباب فتوا گفت: گفتار نجدیان را شنیدید و عقایدشان را دانستید. درباره آنان چه میگویید؟ همه علما و مفتیان مذاهب اربعه اهل تسنن، از مکه مشرفه و سایر بلاد اسلامی که برای ادای مناسک حج آمده بودند، به کفر وهابیان حکم کردند و بر امیر مکه واجب دانستند به مقابله با آنان بشتابد و افزودند که بر مسلمین واجب است او را یاری کنند و با وی در جهاد شرکت نمایند و هر کس بدون عذر تخلف کند، گنهکار بوده و هر کس در این راه شرکت کند، مجاهد، و در صورت کشته شدن شهید خواهد بود. در این امر، اتفاق نظر بود و فتوای مزبور را نوشتند و همه مهر کردند... .[3]
پینوشت:
[1]. «و لأجل تحقیق هذا الأمل، فلابدّ من أن نجتثّ دابر علماء العامّة الذین یدّعون أنّهم یتّبعون السنّة النبویّة السنیّة و الشریعة المحمدیّة... .» تاریخ الوهّابیة، ایوب صبری، ص 55.
[2] همان، ص 95.
سیف الجبار المسلول علی الاعداء، شاه فضل رسول قادری، استانبول، ص 2.
افزودن نظر جدید