دلیل تجربی بر جواز توسل
خلاصه مقاله
بنیانگذار وهابیت، محمد بن عبدالوهاب، میگوید ارواح انبیاء و اولیاء الهی، بعد از مرگ، قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است و این کار خلاف عقیده سلف است. این در حالی است که روایات بسیار زیادی در منابع شیعه و اهلسنت بر جواز توسل وجود دارد؛ از باب نمونه سمهودی یکی از دانشمندان معروف سنی میگوید: «مدد گرفتن و شفاعت خواستن در پیشگاه خداوند از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) و از مقام و شخصیت او پیش از خلقت و بعد از تولد و بعد از رحلتش و در عالم برزخ و در روز رستاخیز مجاز است.» علاوه بر این دلیل تجربی بر جواز توسّل وجود دارد و آن برآورده شدن حوائج است. میلیونها انسان مؤمن و معتقد، با توسّل به اهلبیت (علیه السّلام)، حاجات خود را از خداوند خواسته و خداوند حاجتهای آنها را برآورده کرده است.
متن مقاله
یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی میپندارد، ارواح انبیا و اولیاء الهی، بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است و این کار خلاف عقیده سلف است.
در پاسخ میگوییم: توسل در روایات و کتب حدیثی زیاد نقل شده است. به عنوان نمونه سمهودی یکی از دانشمندان معروف سنی میگوید: «مدد گرفتن و شفاعت خواستن در پیشگاه خداوند از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) و از مقام و شخصیت او پیش از خلقت و بعد از تولد و بعد از رحلتش و در عالم برزخ و در روز رستاخیز مجاز است. سپس روایت توسل حضرت آدم (علیهالسّلام) به پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) را از عمر بن خطاب نقل کرده که آدم (علیهالسّلام) روی اطلاعی که از آفرینش پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) در آینده داشت، به پیشگاه خداوند چنین عرض کرد: یا رب اسئلک بحق محمد لما غفرت لی؛ پروردگارا به حق محمد (صلیاللهعلیهوآله) از تو تقاضا میکنم که مرا ببخشی.»[1]
علاوه بر این دلیل تجربی بر جواز توسّل وجود دارد و آن برآورده شدن حوائج است. میلیونها انسان مؤمن و معتقد، با توسّل به اهلبیت (علیهالسّلام)، حاجات خود را از خداوند خواسته و خداوند حاجتهای آنها را برآورده کرده است. همچنین با توجه به دعای شیعیان درباره چگونگی توسل کردن به معصومین، که ائمه معصومین (علیهمالسّلام) را خطاب قرار داده و به آنها عرض میشود که: «یا حجّة الله علی خلقه یا سیّدنا و مولانا إنّا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بک إلی الله و قدّمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهنا عندالله اشفع لنا عندالله؛ ای حجت خدا بر خلقش، ای آقا و مولای ما، قطعاً ما به وسیله شما به خدای تعالی توجه میکنیم و طلب شفاعت و توسل میکنیم و در حاجاتمان شما را مقدم میداریم؛ ای آبرودار نزد خدا، شفاعت ما را نزد خدا بفرما.» کاملاً ملاحظه میشود که در توسل عقیده بر این است که همه امور در دست خدا است و ائمه (علهیمالسّلام) تنها وسیله ما به درگاه الهی هستند، از آن جهت که آبرومند نزد خدای تعالی بوده و به هیچ وجه چنین برداشتی نمیگردد که برای آنها وجود مستقلی در مقابل خدا در نظر گرفته میشود و شیعیان برای خدا شریک قائل میگردند.
علاوه بر ائمه، دستههای دیگری نیز حق شفاعت دارند؛ از جمله: فرشتگان، شهدا، علما، مؤمنین، مجاهدان و صدیقین که شفاعت همگی، با اجازه خدای تعالی صورت میگیرد و بدون اذن او، کسی حق شفاعت ندارد. همانگونه که خدای تعالی میفرماید: «مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ.[یونس/3] هیچ شفاعت کنندهای وجود ندارد، مگر بعد از اذن او.» این مطلب در آیات متعددی یادآوری شده و این موضوع را به ما متذکر میشود که شفاعت یک قانون وضع شده از جانب پروردگار متعال است و افرادی که از جانب او اذن دارند، میتوانند افرادی را که به آنها متوسل میشوند، شفاعت کنند و تذکر این نکته ضروی است که به نص قرآن، شهدا زنده هستند و نزد خدا روزی میخورند، و به دلایل فراوانی که حتی در کتب اهلتسنن موجود است، ائمه اطهار افضل بر شهدا هستند و به طریق اولی، حق شفاعت دارند. از طرفی حدیث ثقلین دلیل محکم و مطمئن دیگری مبنی بر جواز توسل و تمسک به آل محمد و اهلبیت (علیهمالسّلام) است که حتی جماعت اهلتسنن مانند ابن حجر مکی در «الصواعق المحرقه» صحت این حدیث را تأیید میکنند.
در این حدیث شریف، رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: به درستیکه در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم؛ یکی از آنها کتاب خدا (قرآن مجید) و دیگری اهلبیت من است. پس هر کس که به آنها توسل و تمسک جوید، قطعاً نجات خواهد یافت و هر کس از آنها تخلف کند، به تحقیق هلاک خواهد شد. اگر به آن دو تمسک جویید، بعد از من گمراه نخواهید شد.[2]
پینوشت:
[1]. تفسیر نمونه، ناصر مکارم، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ج 4، ص 367، به نقل ازکتاب وفا الوفاء سمهودی.
[2]. سنن الکبری، احمد بن حسین بیهقی، دار الفکر، بیروت، ص 322.
افزودن نظر جدید