قرآنیون
مرحوم طبرسی در تفسیر معروف مجمع البیان، ذیل آیات 1 تا 3 سوره قمر می گوید همۀ مفسّران این آیات را مربوط به معجزة شقّ القمر در زمان پیامبر اکرم (ص) می دانند.
بر اساس عقاید امامیه، شفاعت به طور کامل از آنِ خداوند است و هیچکس بدون اذن او نمیتواند شفاعت کند. اگر خداوند از ایمان بنده ای راضی باشد، به شفیعان اذن می دهد تا در حق او شفاعت کنند.
آگاهی نسبت به زبان و توان دریافت مفاهیم زبانهای دیگر، تنها راه انتقال و تبادل اندیشه ها، فرهنگها و تمدنها، و ضروری ترین راه برای تفاهم بین انسانها است و از آنجا که ولایت ائمه (ع) به عرب زبانها محصور نبوده و شامل تمام زمانها و مکانهاست، ضروری است امام بتواند با سایر امتها و نژادها ارتباط برقرار کند.
راوی از امام صادق (ع) درباره آیه 105 سوره توبه می پرسد. امام می فرمایند: (خداوند) فقط ما را قصد کرده است. بنابراین همان طور که خدای عزوجل اعمال بندگان را می بیند، پیامبر (ص) و ائمه (ع) نیز ناظر بر آنها هستند.
امام رضا (ع) در حدیثی تأکید می کند که امامت، قدرش والاتر و شأنش بزرگتر و منزلتش عالی تر و مکانش منیع تر و عمقش بیشتر از آن است که مردم با عقل خود به آن برسند یا با آرائشان آن را دریابند و به انتخاب خود امامی منصوب کنند.
قرآنیون، قرآن را یگانه منبع تشریع دانسته و خود را بی نیاز از احادیث و روایات می دانند و بر این عقیده اند که هر کس که با زبان عربی آشنا باشد، می تواند از قرآن، تمام چیزهایی که لازم دارد را برداشت کند در حالیکه در عمل چنین نیست.
قرآن و حديث از مهمترين منابع فهم اسلام هستند که غالب شیعیان و اهل سنت، حجیت آن دو را قبول دارند. آيات و احاديث زيادی بر حجیت آن دو، به همراه هم تأکید دارند و آن دو با هم را مايه سعادت مسلمانان میدانند. اما افراط برخی از مسلمانها در قرآن و در حديث، سبب به وجود آمدن جريانهايی خاص شد.
قرآن و حديث، از مهمترين منابع فهم اسلام هستند که غالب شیعیان و اهل سنت، حجیت آن دو را قبول دارند. آيات و احاديث زيادی بر حجیت آن دو، به همراه هم تأکید دارند و آن دو با هم را مايه سعادت مسلمانان میدانند. اما افراط برخی از مسلمانها در قرآن و در حديث، سبب به وجود آمدن جريانهايی خاص شد.
شخص معصوم در اطاعت از فرمان خدا به علم باطنی (علم غیب) خویش عمل نمی کند و همانند دیگر افراد عادی رفتار می کند و اگر شخص معصوم بخواهد به علم غیب خود عمل کند دیگر نمی تواند الگو و اسوه مردم باشد.
حضرت علی (ع) می فرماید: وصيت من به شما اين است كه به خدا شرك نورزيد! و سنت محمد (ص) را ضايع مگردانيد؛ اين دو ستون دين را استوار بر پا داريد و اين دو چراغ را روشن نگهداريد و ديگر از هيچ ملامت و مذمتى نترسيد.
حضرت علی (ع) بارها خلافت و امامت خویش پس از رسول اکرم (ص) را به خداوند منتسب کرده و آن را تکلیف و حق انحصاری خود دانسته است. اینگونه نبوده است که همیشه استناد به بیعت مردم کرده باشند.
روایت بریده اسلمی از ماجرای سپاه یمن، یکی از مهمترین روایاتی است که مورد استناد توجیه کنندگان واقعه غدیر قرار گرفته است؛ آنان مدعی اند که مقصود پیامبر (ص) از بیان خطبه غدیر از بین بردن شایعاتی است که در بین مسلمین در مورد سپاه یمن و امام علی (ع) وجود دارد! در حالی که این ماجرا مربوط به حجة الوداع نیست، بلکه در سال هشتم هجری واقع شده است.
مفسران مسلمان همگی بر این نظرند که مقصود از «مقام محمود» همان مقام شفاعت است و می گویند در روز رستاخیز، پیامبر خدا (ص) پرچم سپاس گزاری را به دست می گیرد و تمام پیامبران زیر آن پرچم میایستند. او نخستین شفاعت کننده و نخستین کسی است که شفاعت او پذیرفته می شود.
قرآن مجید انتخاب وسیله و توسل را جایز دانسته و بلکه به آن سفارش کرده است. خداوند در آیه 35 سوره مائده می فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! تقوای الهی پیشه کنید و وسیله ای برای تقرب به خدا بجویید و در راه او جهاد کنید! باشد که رستگار شوید.»