نقد نظریه برقعی در زمینه علم غیب ائمه (ع)
پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) در مسائل عادى، فردى و امور اجتماعى، موظّف به استفاده از علم عادى بوده اند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سید ابوالفضل برقعی که یکی از سران جریان قرآن بسندگی شیعه است، در یکی از کتب خود پیرامون علم غیب پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مینویسد: «رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در حال حیات، خبر از همسایگانش نداشت، مگر وقتی كه خدا و یا مردم به او خبر میدادند؛ چنانكه عده زیادی از صحابه در معركهی بئر معونه كشته شدند و او خبر نداشت و عیالش عایشه در سفر بنی مصطلق از قافله عقب ماند و میان بیابان ماند و او خبر نداشت و در جنگ احد كه سنگ به پیشانی و لب و دندان آن حضرت خورد؛ اگر حضرتش علم به آمدن چنان سنگی داشت، سر خود را عقب میبرد و منحرف میكرد كه مورد اصابت سنگ قرار نگیرد؛ در حالی كه مورد اصابت قرار گرفته و مجروح شد.»[1]
در مقابل این ادعای برقعی باید گفت:
شخص معصوم در اطاعت از فرمان خدا، به علم باطنی (علم غیب) خویش عمل نمی کند و همانند دیگر افراد عادی رفتار می کند و اگر شخص معصوم بخواهد به علم غیب خود عمل کند، دیگر نمیتواند الگو و اسوه مردم باشد؛ زیرا مردم چنین علمی را در اختیار ندارند.
زیرا خداوند تمام دستورهای خود را از تمام بندگان یکسان خواسته و بر این اساس، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در حکم و قضاوت میان مردم به علم باطنی خود عمل نمی کرد و قضاوت خود را در میان مردم بر علم عادی قرار داده بود، چنان که می فرماید: «همانا من قضاوت می کنم میان شما به شاهد و یمین و برخی از شما در اثبات ادعای خود زیرکتر است؛ پس هر مردی که از مال برادرش چیزی را به سود او گرفتم و به او دادم، آن مال همانند پارهای از آتش است.»[2]
همچنین از آنجایی که نظام این عالم، نظام آزمایش و امتحان است و قرآن مجید در این زمینه می فرماید: «آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم» به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟»[3]
لازمه آزمایش و امتحان، برخورداری از اراده و اختیار در انتخاب نیک و بد و جریان امور بر طبق روال عادی و رسیدن به نتیجه آن در سرای آخرت است. در حالی که استفاده از علم غیب و عمل بر طبق آن، زمینه آزمایش را از بین خواهد برد.
همچنین باید گفت: درست است که شخص نبی (صلیاللهعلیهوآله) مانند دیگران وظیفه دارد از جان خود دفاع کند، اما اولاً این وظیفه در محدوده علم عادی است و شامل علم غیب نمیشود و ثانیاً طرف دیگر این عمل (عایشه یا شخصی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را مجروح کرد) در حال امتحان است و علم معصوم نباید مانع آزادی و اختیار او شود؛ در صورتی که اگر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بخواهد به علم غیب خود عمل کند، اختیار از آنها سلب خواهد شد و زمینهای برای آزمایش و امتحان آنها باقی نمیماند و این بر خلاف سنت الهی است؛ در حالی که سنتهای الهی از جمله سنت امتحان بندگان، تغییر ناپذیز و تبدیل ناپذیر هستند.
قرآن مجید درباره سنتهای الهی میفرماید: «هرگز براى سنّت خدا تبدیل نخواهى یافت و هرگز براى سنّت الهى تغییرى نمىیابى.»[4]
پینوشت:
[1]. برقعی سید ابوالفضل، خرافات الوفور فی زیارة القبور، ص45-46.
[2]. کلینی، الکافی، ج7، ص414.
[3]. سوره عنکبوت، آیه 2.
[4]. فاطر، آیه 43.
افزودن نظر جدید