نظریه حادث یا قدیم بودن قرآن
در قرن سوم درباره قرآن، نظریاتی مطرح شد که در آن زمان به فتنهای مبدل گشت؛ عدهای معتقد به خلق و ایجاد قرآن شدند و آن را مخلوق خداوند دانستند و عدهای قرآن را به عنوان یکی از صفات الهی که ازلی بوده، تصور کردند و قرآن حاضر بین مسلمانان را حکایتی که از آن به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله وحی شده، تلقی کردند و مخالف این نظر را اهلبدعت نامیدند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قرآن کتاب الهی مسلمانان است که از طرف خداوند بر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، در طول 23 سال نازل گردیده است؛ مسلمانان متقفند که تمام کلمات قرآن بر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله وحی شده و الفاظ و کلمات قرآن، سخنان الهی است و حضرت چیزی بر آن نیفزوده یا از آن نکاسته است.
در آیات قرآن آمده است که: «پیش از نزول قرآن هیچ نوشتهای را نمیخواندی و با دست راست خود (که وسیله نوشتن است) نمینوشتی!»[1] و اگر قبلاً میخواندی و مینوشتی، تهمت میزدند که قرآن را خود ساختهای؛ «ما قرآن را كه روح و حیات است، از امر خود بر تو وحی كردیم. تو قبلاً نمیدانستی نوشته و ایمان چیست»[2] این آیات صراحت دارد که پیامبر صلیاللهعلیهوآله قبل از نزول قرآن با خواندن و نوشتن و معارف بلند قرآن بیگانه بوده و قرآن تراوش ذهن او نیست، بلکه از جانب خداوند حکیم، نازل شده است.
درباره قرآن دو نظریه مطرح است که در قرن سوم هجری، در بین مسلمانان اختلافات زیادی پدید آمد؛ برخی گفتند قرآن حادث (مخلوق) است و به وجود آمده است و برخی گفتند قرآن قدیم است و از صفات الهی به شمار میرود. بر اساس نظریه «خلق قرآن»، قرآن مخلوق خدا است و مدافعان این نظریه، قرآن را همان اصوات و حروف منظمی میدانند که خداوند در قالب وحی بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله نازل کرده است.[3]
در تقابل با این نظریه، گروهی از متکلمان و اهل حدیث اهلسنت، قرآن را قدیم دانسته و آن را از صفات ذاتی خداوند به حساب میآورند. آنان قرآن را معنایی اَزلی به حساب میآورند، نه اصوات و حروف منظم که در یک جلد تنظیم شده است؛ آنها قرآن را همان حقیقت واحدی که همه کتابهای آسمانی از آن است میدانند. به تعبیر آنها، قرآنی که خوانده و شنیده میشود، «حادث» و به وجود آمده و حکایتکننده از کلامِ «قدیمِ» خداوند است.[4]
معتزله، گروهی از اهلسنت هستند که نظریه «خلق قرآن» را پذیرفته و برای آن شواهد قرآنی گردآوری کرده و از آن به شیوه عقلی دفاع کردند.[5] به باور آنان، اگر کسی قرآن را کلمه قدیم خدا بداند، به گروهی از مسیحیان که عیسی علیهالسلام را کلمه قدیم خدا میدانند، کمک کرده است.[6] شیعه نیز با «قدیم بودن» قرآن مخالف است و از «حُدوث» و «خلق قرآن» دفاع میکند، اما برخی از بزرگان شیعه، از اصطلاح «خلق» یا «مخلوق بودن» استفاده نمیکنند؛ زیرا این اصطلاح، معنی دیگری نیز دارد و آن ساختگی یا دروغ بودن است که معنی اشتباهی بوده و اگر گفتند قرآن مخلوق نیست، به این معنا گفتهاند که قرآن را ساخته فردی غیر خداوند نمیدانند.[7]
گروه دیگر اهلسنت، ازجمله اهلحدیث، حشویه و کِلابیه و عالمانی مانند احمد بن حنبل و اشعری، از مخالفان نظریه خلق قرآن هستند و بر «قدیم» و «غیرمخلوق بودن» کلام الهی، اصرار میورزند.[8] وهابیت نیز که خود را از اهلحدیث میدانند بر همین اعتقاد هستند و معتقدند قرآن یکی از صفات خداوند است؛ زیرا سخنی است که الله در حقیقت و به لفظش بدان تکلم کرده و برایش معنایی را خواسته است، بنابراین برگرفته از کلام اوست؛ ... .[9]
طبق گزارشی که از اعتقاد فرقههای اسلامی گفته شد، مشخص میگردد که برخی با اطلاق قرآن، به کتاب حاضر نزد خود که بر روی صفحات آن، آیات قرآن حک شده است، آن را حادث و به وجود آمده میپندارند و عدهای دیگر قرآن را بر حقیقت آن نزد خداوند اطلاق میکنند و کاری با قرآن نزد مسلمانان که از 114 سوره و 30 جزء تشکیل شده ندارند و آن را حکایتی از آن حقیقت میدانند و به آن قرآن که در ذهن خود تصور میکنند، صفت «قدیم بودن» را اطلاق میکنند و مخالف این نظر را اهلبدعت مینامند.
پینوشت:
[1]. سوره عنکبوت، آیه 48.
[2]. سوره شوری، آیه 52.
[3]. المغنی، قاضی عبدالجبار، ج۷، ص۵۶.
[4]. شرح الأصول الخمسة، قاضی عبدالجبار، ص۳۵۷.
[5]. همان.
[6]. تاریخ المذاهب الاسلامیه، ابوزهره، ص۱۴۸.
[7]. أوائل المقالات، شیخ مفید، ص۵۲-۵۳.
[8]. شرح الأصول الخمسة، قاضی عبدالجبار، ص۳۵۷؛ شرح مواقف، جرجانی، ج۸، ص۹۲.
[9]. فتاوى نور على الدرب، ابنعثيمين، ج4، ص2. «أما من قال: إن القرآن مخلوق، فهو مبتدع ضال؛ لأن القرآن كلام الله عزوجل، وكلام الله من صفاته، وصفات الخالق غير مخلوقة، ... وحصلت بذلك الفتنة المشهورة التی جرت فی زمن إمام أهل السنة أحمد بن حنبل رحمه الله، ...».
افزودن نظر جدید