بابیت، ادعای مشترک حلاج و سید علیمحمد شیرازی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مهدویت یکی از مهمترین آموزههای امامیه است که در زمانهای مختلفی مورد سوءاستفاده قرار گرفته، مدعیانی در طی زمان پیدا شده و خود را باب (نائب خاص و راه ارتباط با آن حضرت) معرفی کردهاند.
داستان ادعای بابیت حلاج (یکی از بزرگان متصوفه) بسیار مشهور بوده و شیخ طوسی در کتاب الغیبة داستان این ادعا را نقل کرده: «حلاج در نامههای خود به ابوسهل مینوشت: من وکیل صاحبالزمان علیهالسلام هستم. او نخست با این مطلب میخواست ابوسهل را به سوی خود بکشاند، سپس ادعای خود را بالا برد و نوشت که: من مأمورم به تو بنویسم که هرگونه نصرت و یاری خواسته باشی برایت آشکار سازم تا دلت قوت گیرد و در نیابت من تردید نکنی! ابوسهل هم به وی پیغام داد که من در مقابل آن همه معجزات و کرامات که (با دعای تو) از تو به ظهور رسیده، فقط موضوع مختصری را پیشنهاد کرده از تو میخواهم! و آن اینست که من مردی زن دوست هستم و مایل به معاشرت با آنها میباشم. چندین کنیز دارم که پیری، مرا از نزدیکی با ایشان دور کرده است و ناچارم هر جمعه محاسن خود را حنا بگیرم و متحمل رنج زیاد شوم تا موهای سفیدم را بپوشانم وگرنه کنیزان خواهند دانست که من پیر شدهام و به من رغبت نشان نخواهند داد و نزدیکی ما به دوری میگراید و وصال به جدائی میکشد. از این رو از تو میخواهم کاری کنی که مرا از حنا بستن بینیاز نمائی و زحمت آن را از من برطرفسازی و موی و ریشم را سیاه گردانی. اگر چنین کنی هر چه بگویی اطاعت میکنم و گفته تو را میپذیرم و به طریقه تو میگروم. زیرا که این معنی موجب بصیرت من میشود و از کمک به تو دریغ نخواهم داشت! چون حلاج سخن او را شنید و نتیجه دسیسهها و جواب خود را بدینگونه شنید، دانست در نامههای خود که پر از ادعا و اظهار کرامات و معجزات بوده، خطا کرده و طریقه خود را به نادانی به رخ او کشیده است. بدین لحاظ خودداری کرد و جواب ابو سهل را نداد و دیگر کسی نزد وی نفرستاد». [1] گزارش شیخ طوسی نشاندهنده این نکته است که حلاج ادعای نیابت خاصه و بابیت داشته؛ ولی عالم برجسته شیعه، با درخواست کرامت، او را رسوای خاص و عام کرده است.
سید علیمحمد باب (مؤسس فرقه بابیت) نیز همچون حلاج، ابتداء ادعای نیابت خاصه حضرت حجت را داشته و خود را باب آن حضرت معرفی میکرد. «اشراق خاوری» در کتاب «تلخیص تاریخ نبیل زرندی» به صراحت ادعای بابیت سید علیمحمد باب را مطرح کرده و در این رابطه مینویسد: «باب در مراجعت از مکه رسالهای به حضرت قدوس ملاعلی محمد بارفروشی (بابلی) داد، از دستورهای آن این بود: بر اهل ایمان واجب است که در اذان نمازجمعه بگویند «اشهد ان علیا قبل نبیل [2] باب بقیةالله» (شهادت میدهم که علیمحمد باب امامزمان است) همانطوری که قبلاً یادآوری شد».
این در حالی است که طبق اعتقاد شیعه امامیه، باب نیابت خاصه در عصر غیبت کبری بسته شده و طبق توقیع شریف علی بن محمد سَمُری، وظیفه ما در مقابل کسانی که ادعای نیابت خاصه میکنند این بوده که آنها را تکذیب کنیم؛ حسن بن مُکَتِّب از امامزمان عجلاللهتعالیفرجه نقل کرده است که «سَیَأْتِی شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَاذِبٌ مُفْتَر»؛ [4] «کسانی از شیعیان میآیند که ادعای مشاهده کنند، آگاه باشید که هر کس قبل از خروج سفیانی و ندای آسمانی ادعای مشاهده کند، دروغگویی بیپرواست».
پینوشت:
[1]. طوسی، محمد بن الحسن، الغیبه، للحجة، دارالمعارف الإسلامیة، قم، اول، 1411ق، ص ۴۰۱.
[2]. اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص ۱۳۰.
[3]. نبیل، به حساب ابجد ۹۲ است، و مساوی با محمد میباشد. علی قبل نبیل، یعنی علیمحمد.
[4]. ابن بابویه، محمد بن علی، کمالالدین و تمام النعمة، اسلامیه، تهران، دوم، 1395ق، ج ۲، ص ۵۱۶.
افزودن نظر جدید