مشترکات تصوف با عرفان حلقه/ ترک شریعت

  • 1403/03/21 - 09:53
ترک شریعت یکی از آموزه‌های مشترک بین تصوف و سایر جریان‌های انحرافی معنویت‌گرا همچون عرفان حلقه است؛ در صورتی که این آموزه با تعالیم حضرات معصومین علیهم‌السلام ناسازگار است.
شریعت

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ترک شریعت از جنجالی‌ترین مباحث و انحرافات رایج در تصوف بوده که به وضوح در بین برخی دیگر از عرفان‌ها از جمله عرفان حلقه و عرفان‌های شرقی و غربی رواج دارد. متصوفه برای این انحراف، توجیهاتی ذکر کرده‌اند؛ همان‌گونه که لاهیجی در توجیه ترک شریعت بعضی از صوفیان می‌نویسد: «غرض از شرایع و اعمال و عبادات ظاهره و باطنیه، قرب و وصول به حق است و سالک چون به متابعت اوامر و نواهی به نهایت و کمال وصول می‌رسد، در بحر وحدت، محو و مستغرق شده و از آن استغراق و بی‌خودی مطلق، بار دیگر به ساحل و مرتبه عقل برنگشته و چون مسلوب العقل گشته به اتفاق اولیا، تکالیف شرعیه و عبادات از این طایفه ساقط است».[1] در جواب لاهیجی کافیست که به سیره حضرات معصومین علیهم‌السلام و اصحاب سِرّ و خاص آنها رجوع کرد؛ در حالات کدام یک از آنها، ترک عبادات به عنوان امتیاز و سلوک معنوی دانسته شده است؟!

محمدعلی طاهری (مؤسس عرفان التقاطی حلقه)، نیز با استفاده از این آموزه متصوفه، به توجیه ترک شریعت پرداخته و از همان قدم اول، ظواهر شرعی را تفسیر به رأی و تحریف معنوی کرده و نماز را اتصال معنا کرده و با توجیه تفاوت میان اقامه نمودن نماز و خواندن آن، اتصال را بهتر از خواندن نماز بی‌کیفیت برای پیروان حلقه دانسته است و می‌گوید: «الصلوة را اتصالی یافتم بین خود و او که می‌خواهم مقیم آن باشم و با آن ساکن سر کوی او شوم. می‌خواهم مقیم اتصالش باشم تا حضورش را دریابم. الصلوة اتصال با اوست و اتصال برقرار کردنی است، نه خواندنی».[2] سپس می‌گوید: «اگر نمازتان از سر عشق و عاشقی و معرفت نيست، بهتر است تا مدتی نخوانيد و مقیم کوی دوست بمانید و به اصطلاح ترمزدستی نماز را بكشيد؛ بلكه بگذاريد تا عاشق شويد و بعد نماز بخوانيد تا در ترم هشت مفصلاً به آن بپردازيم؛ چرا که نماز بدون عشق، نماز نیست و خم و راست شدنی بيش نيست، پس بهتر كه خوانده نشود؛ چون از سر عشق و كيفيت نيست».[3]

مسئله‌ی ترک شریعت یکی از اشکالات جدی به متصوفه و عرفان‌های نوظهور (عرفان حلقه) است؛ در صورتی که خداوند در آیه ۹۹ سوره حجر می‌فرماید: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ»؛ [4] «و پروردگارت را عبادت کن تا یقین [= مرگ] تو فرا رسد!» طبق این آیه شریفه انجام عبادات و مناسک شرعی باید تا وصول به یقین ادامه پیدا کند؛ در حالی که مفسران شیعه همچون فیض کاشانی (دارای روحیات عرفانی) واژه «یقین» در آیه را به زمان مرگ انسان تفسیر کرده است. [5]  

عرفای حقیقی به مسئله ترک شریعت برخی سران صوفیه اشاره کرده‌اند و آن را انحرافی بزرگ در راه سعادت و سلوک خوانده‌اند؛ حضرت امام خمینی رحمةالله‌علیه در کتاب شریف «سرّ الصلوة» پیرامون این مسئله می‌نویسد: «آنچه پیش بعضی اهل تصوف معروف است که نماز وسیله معراج وصول سالک است و پس از وصول، سالک مستغنی از رسوم گردد، امری باطل، بی‌اصل و خیال خام بی‌مغزی است که با مسلک اهل‌الله و اصحاب قلوب مخالف است و از جهل به مقامات اهل معرفت و کمالات اولیا صادر شده است.» [6]  

وجوب نماز از احکام بدیهی و ضروری اسلام است، پس کسی که از روی انکار نماز نخواند، از دین اسلام خارج شده است؛ زیرا انکار نماز، انکار رسالت پیامبر و قبول نداشتن قرآن است. امام باقر علیه‌السلام به نقل از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌فرماید: «مَا بَینَ الْمُسْلِمِ وَ بَینَ الْکافِرِ إِلَّا أَنْ یتْرُک الصَّلَاةَ الْفَرِیضَةَ مُتَعَمِّداً أَوْ یتَهَاوَنَ بِهَا فَلَا یصَلِّیهَا»؛[7] «بین مسلمان و کافر فاصله‌ای نیست، مگر این که مسلمان نماز واجب را عمدا ترک کند یا آن را بی‌اهمیت بداند و نخواند.»

باید توجه داشت که معنویت و عرفان اسلامی بدون اهتمام و التزام به مناسک شرعی خیالی بیش نیست و لازمه رسیدن به کمال انسانی و قرب الهی توجه علمی و عملی به همه گزاره‌های اعتقادی و عملی دین است. از نشانه‌های بارز فرقه‌های انحرافی و عرفان‌های کاذب، عدم تقیّد به شریعت و آداب دینی و بی‌توجهی و یا کم‌مهری نسبت به احکام شرعی و تکالیف الهی و بی‌اعتنایی به واجبات و محرمات با توجیهات گوناگون است.

 پی‌نوشت:
[1]. لاهیجی، محمد، مفاتیح الاعجاز شرح گلشن راز، نشر زوار، چاپ پنجم، تهران، ۱۳۸۳ ش، ص ۲۵۳.
[2]. محمدعلی طاهری، چند مقاله، تأملی درباره الصلوة، بی‌تا، بی‌جا، ص ۲۱.
[3]. برگرفته از صوت محمدعلی طاهری.
[4]. سوره حجر آیه ۹۹.
[5]. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، مکتبة الصدر، تهران، چاپ: ۲، ۱۴۱۵ ه.ق، ج ۳، ۱۲۵.
[6]. خمینی روح‌الله، سر الصلوه، مؤسسه تنظیم و نشر امام خمینی (ره)، تهران، ۱۳۷۸، ص ۱۳.
[7].شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ترجمه ابراهیم محدث بندرریگی،‌ قم‌، اخلاق، ‌۱۳۷۹ ش‌، سوم‌، ص۴۹۸.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.